چارچوب ذهنی فراوانی: نقطه آغاز موفقیت

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ ممکن است آرزوها و خواسته‌های درونی شما خیلی بزرگ باشند اما باید باور کنید که خداوند از آنچه بتوان تصور کرد، تواناتر است و بندگانش را نیز توانمند خلق کرده.

درباره‌ کتاب چارچوب ذهنی فراوانی
حتماً شما هم درباره‌ قدرت تفکر مثبت و باورهای درونی شنیده‌اید و می‌دانید که هرآنچه در ذهنتان عمیقاً به آن باور داشته باشید، در زندگی واقعی شما نمود عینی پیدا کرده و تجربه‌اش خواهید کرد. اما طرز فکر شما نسبت به خودتان، زندگی و آینده‌تان چگونه است؟ آیا خودتان را در مدارج و رتبه‌های بالا و عالی از نظر علمی و شغلی می‌بینید؟ موفقیت را در آینده متصور هستید؟ محبوبیت و عشق را در سرنوشت خود دخیل می‌دانید یا بالعکس، حسابی خود را باخته‌اید و جز به آینده‌ای سرشار از فقر، تنهایی، اضافه‌وزن، بیماری و دیگر مشکلات فکر نمی‌کنید؟
جول اوستین (Joel Osteen)، نویسنده‌ پرفروش نیویورک‌تایمز در کتاب چارچوب ذهنی فراوانی (The Abundance Mind-Set: Success Starts Here) می‌گوید که تصاویر ذهنی شما در زندگی واقعی عینیت پیدا می‌کنند و دقیقاً به همین دلیل است که باید بتوانید بر افکار خود تسلط پیدا کرده و باورهایتان را به سمتی پیش ببرید که به نفعتان است. برای اینکه یک زندگی خوب و پربرکت بسازید لازم است که حتی از حدوسط‌ها هم فاصله گرفته و به دستاوردهای معمولی راضی نباشید. شما باید انتظارات خود را متناسب با بزرگی خداوند بالا برده و همان زندگی فوق‌العاده‌ای را بسازید که به‌عنوان بنده‌ شایسته‌ پروردگار لایقش هستید. چراکه نه؟ شاید این همان سرنوشتی باشد که کائنات برای شما رقم زده‌اند و تنها لازم بوده کتاب پیش رو را بخوانید تا در حکم جرقه‌ای ذهنی برایتان عمل کند!
در کتاب چارچوب ذهنی فراوانی می‌خوانید که خداوند برای شما رویای ساخت یک زندگی بابرکت را دارد؛ آنقدر سرشار از فراوانی که خودتان بتوانید برای زندگی دیگر هم‌نوعانتان برکت به همراه داشته باشید و کمکشان کنید. باور کنید که شما دست خدا روی زمین هستید و به‌عنوان بنده‌اش، سطحی از توانمندی را در اختیار دارید که در سرنوشت خود و دیگران مؤثر باشید. به محض اینکه چنین رویه‌ای را در پیش بگیرید، زندگی‌تان آنقدر تغییر خواهد کرد که حتی کوچک‌ترین نشانه‌ها نیز باعث اعتماد هرچه بیشترتان به خداوند خواهند شد. حقیقتی که باید بپذیرید این است: چشم‌اندازهای شما به واقعیت تبدیل می‌شوند و دیگران نیز دقیقاً همان تصویری را از شما می‌بینند که خودتان به آن باور دارید.
جول اوستین کتاب چارچوب ذهنی فراوانی را در پنج فصل به رشته‌ی تحریر درآورده که عناوین فصول آن شامل موارد پیش رو هستند: «چارچوب ذهنی فراوانی داشته باش»، «خود را ببین که به سطوح بالاتر و جدیدی می‌روی»، «انتظاراتت را بالا ببر»، «قدرتت را بیشتر کن» و «معجزه‌ کسی باش». همانطور که از این عناوین مشخص است، او در ابتدا بر بالا بردن و ارتقای سطح باورهای خواننده‌ی خود تمرکز کرده و بعدتر سراغ این رفته که شما را به فکر یاری رساندن به دیگر همنوعانتان بیندازد.
انتشارات بهار سبز کتاب چارچوب ذهنی فراوانی را با ترجمه‌ منصور بیگدلی منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقه‌مند قرار داده است.

در نکوداشت کتاب چارچوب ذهنی فراوانی
•    کتابی کوچک با دستور کارهای بزرگ، اوستین این کتاب کوتاه را منتشر کرده است که از خواننده بپرسد آیا ذهنیت یک بز لاغر را دارد یا ذهنیت یک گوساله‌ی چاق! این کتاب ترکیبی از ارجاعات به کتاب مقدس و داستان‌های شخصی افراد است. نویسنده آموزه‌های قدرتمندی را در اختیار شما قرار داده است تا بتوانید آن را دوباره و دوباره بخوانید. (دابلیو. والین، نویسنده)

کتاب چارچوب ذهنی فراوانی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر در پی دستیابی به آرزوهای بزرگ خود هستید و دلتان می‌خواهد در زندگی دستگیر دیگر افراد نیز باشید، پیشنهاد می‌کنیم با جول اوستین و آموزه‌های معنوی او همراه شوید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم
نامه‌ای از یک زوج جوان دریافت کردم. هر دوی آن‌ها در خانواده‌هایی کم‌درآمد بزرگ شده بودند. تمام آنچه در کودکی دیده بودند کمبود، کشمکش، درجازدن بود. خانواده‌هایشان این شرایط را پذیرفته بودند، اما این زوج نه. آن‌ها به لیک‌وود می‌آمدند و ذهنیت «ناکافی» نداشتند. آن‌ها ذهنیت فراوانی داشتند. آن‌ها می‌دانستند که خداوند، سرزمین موعودی برایشان دارد. آن‌ها قدمی از روی ایمان برداشتند. با درآمد متوسط، تصمیم گرفتند خانه‌ی خودشان را بسازند. وام نگرفتند. هرگاه بودجه‌ی اضافی داشتند، لوازم می‌خریدند و پیمانکار استخدام می‌کردند. چند سال بعد، آن‌ها به خانه‌ای زیبا در محله‌ای خوب نقل مکان کردند، بدون هیچ بدهی. انگار خداوند بودجه‌ی آن‌ها را چند برابر کرده بود. مدت کوتاهی پیش، آن خانه را به دو برابر قیمتی که ساخته بودند فروختند. آن بانو نوشت: «هرگز تصور نمی‌کردیم مثل امروز برکت یافته باشیم.» او ادامه داد: «مادر مادربزرگم و مادربزرگم همیشه به من می‌گفتند اگر برنج و لوبیا داشته باشم، «به‌اندازه‌کافی» خوب است. اما همیشه می‌دانستم که روزی استیک خواهم داشت.»
اگر می‌خواهی به کسی که خداوند تو را بدان منظور آفریده تبدیل شوی، باید ذهنت را مثل آن بانو بسازی. قرار نیست به لوبیا و برنج قناعت کنی. قرار نیست در سرزمین کمبود یا سرزمین «به‌اندازه‌کافی» گرفتار شوی، بلکه باید به دعا، باور، انتظار، امید داشتن، رویاپردازی، کار کردن و ایمان داشتن ادامه دهی تا زمانی‌که به سرزمین «بیشتر‌ازکافی» برسی. در حال حاضر، لوبیا و برنج هیچ ایرادی ندارد. زنده ماندن هیچ ایرادی ندارد. اما خداوند می‌خواهد جلوتر بروی. خداوند می‌خواهد معیار جدیدی برای خانواده‌ات تعیین کند. او خداوند سرشار است، خداوند بیشتر از کافی.