زن (فاطمه فاطمه است)
کتاب زن (فاطمه فاطمه است) نوشتهٔ علی شریعتی است. نشر سپیده باوران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر رسالهای در ۲ بخش است که افزونبر ارائهٔ شرححال مستندی از یک شخصیت محبوب ولی (به گفتهٔ نویسندهاش) «ناشناخته» یا «بدشناخته» یعنی حضرت فاطمه(س)، به یک پرسش اساسی درمورد زنان نیز پاسخ گفته است.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب زن (فاطمه فاطمه است) چند نوشتار از علی شریعتی را در بر گرفته است. این نوشتارها عبارتاند از «فاطمه فاطمه است»، «انتظار عصر حاضر از زن مسلمان»، «سمینار زن» و نیز متنی که از یک نوار گفتوگوی خصوصی که پیاده شده است؛ گفتوگویی که در زمستان سال ۱۳۵۵ (پس از آزادی دکتر علی شریعتی از زندان) انجام گرفت و تحتعنوان «حجاب» مشهور شد و ماند. در این قسمت از کتاب حاضر موضوعات مختلفی مورد بحث قرار میگیرد، ولی چون قسمت اعظم آن با مطالب بخشهای اصلی هماهنگی و نزدیکی دارد، به این مجموعه ضمیمه شده است.
در مجموعهٔ آثار این کتاب، دکتر علی شریعتی کوشیده است تا ضمن بیان شخصیتی از اصلیترین چهرهٔ زن شیعه، از او بهعنوان یک نمونه و الگو یاد کند؛ الگویی که بهتنهایی نشاندهندهٔ ارزش زن در اجتماع و در نگاه اسلام است. او در این اثر میکوشد تا فاطمه (س) را نه بهعنوان فرزند پیامبر که بهعنوان زنی مستقل معرفی کند؛ زنی که بررسی شخصیت خود او، بهتنهایی، وجههای از یک زن مسلمان را ترسیم میکند.
نویسنده در ابتدای کتاب آورده است که مطالب این اثر حاصل سخنرانیهای او در «حسینیهٔ ارشاد» در تهران بوده است. او به پرسشی که در دهههای گذشته بهشدت در جامعه زنان ما مطرح بوده است، پاسخ میگوید: «چگونه باید شد؟» شریعتی پرسش را اینگونه تشریح کرده است: زنانی که در قالبهای سنتی قدیم ماندهاند، مسئلهای برایشان مطرح نیست و زنانی که قالبهای وارداتی جدید را پذیرفتهاند، مسئله برایشان حل شده است. اما در میان این ۲ نوع «زنان قالبی»، زنانی که نه میتوانند آن شکل قدیمی موروثی را دیگر تحمل کنند و نه به این شکل جدید تحمیلی هرگز تسلیم شوند، چه باید بکنند؟ برای این زنان مسئلهٔ «چگونهشدن» مطرح است و فاطمه(س) با «بودن» خویش، پاسخی به این پرسش است.
علی شریعتی ادامه داده است که در این اثر تنها به توصیف تحلیلی از «شخصیت» حضرت فاطمه اکتفا نکرده بلکه «شرح حال» او را (آنچه به گفتهٔ نویسنده حتی مردم مذهبی ما از آن چیزی نمیدانند جز «ناله») بیان کرده است. تکیهٔ نویسنده در این شرح حال بر اسناد کهن تاریخی است. او در بخشهایی که که مسائل اعتقادی و قاطع تشیع طرح میشود، از منابع و مآخذ اهل تسنن نیز استفاده کرده است.
کتاب حاضر را محمدکاظم کاظمی ویراستاری کرده است.
خواندن کتاب زن (فاطمه فاطمه است) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران آثار علی شریعتی و افرادی که به مطالعه پیرامون زن در فرهنگ ایرانی - اسلامی علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
درباره علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در ۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کاهک در سبزوار به دنیا آمد. او یک روشنفکر دینی معاصر بود که در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی را برگزید. او در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۳۷ با «پوران شریعترضوی» همکلاسیاش ازدواج کرد.
شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و پس از دریافت لیسانس در رشتهٔ ادبیات فارسی، برای ادامهٔ تحصیل به فرانسه رفت تا تحصیلات عالی خود را در مقطع دکتری در دانشگاه سوربن فرانسه و در رشتهٔ ادبیات ادامه دهد. او در سال ۱۹۶۳ تز دکترایش را به زبان فرانسه و با عنوان «فضائل بلخ» ارائه کرد.
شریعتی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. او در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری وی از سوی ساواک و متعلق به ۳ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران بود. پس از بازداشت به زندان قزلقلعه در تهران منتقل شد. اوایل شهریور همان سال، پس از آزادی، به مشهد بازگشت.
در سال ۱۳۴۴ مدتی پس از بیکاری، ادارهٔ فرهنگ مشهد، او را بهعنوان دبیر انشای کلاس چهارم دبستان در یکی از روستاهای مشهد استخدام میکند و سپس در دبیرستان به تدریس میپردازد و بالاخره بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد میشود. او در سال ۱۳۴۸ به «حسینیهٔ ارشاد» در تهران دعوت میشود. در سال ۱۳۵۲ رژیم پهلوی حسینیهٔ ارشاد را تعطیل و شریعتی را بهمدت ۱۸ ماه روانهٔ زندان کمیتهٔ شهربانی میکند. اسارت درازمدت در سلول، او را از نظر روحی بسیار افسرده کرد؛ همچنین پس از آزادی ساواک او را شدیداً تحتنظر داشت و روزبهروز حلقهٔ این محدودیتها تنگتر هم میشد.
دکتر علی شریعتی پس از ۲ سال، خسته از وضعیتش تصمیم به هجرت میگیرد. ممنوعالخروجبودن مانع بزرگی برای مهاجرت او به خارج از کشور بود، اما او با گرفتن گذرنامه با اسم فامیلی «مزینانی» توانست از کشور خارج شده و تهران را به مقصد بروکسل ترک کند. شریعتی پس از چند روز اقامت در بروکسل آنجا را به مقصد ساوتهمپتون انگلیس ترک کرد. او طی مهاجرتش در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درحالیکه ۳ هفته از سفرش به انگلستان میگذشت، در ساوتهمپتون به شکل مشکوکی درگذشت.
از این روشنفکر معاصر ایرانی کتابهای مشهوری باقی مانده است که از میان آنها میتوان به فهرست زیر اشاره کرد:
زن (فاطمه فاطمه است)، هبوط، دوستداشتن از عشق برتر است، علی (ع)، درباره روحانیت، مذهب علیه مذهب، تحلیلی از مناسک حج، حسین وارث آدم، بازشناسی هویت ایرانی اسلامی و کتاب اسلامشناسی (درسهای دانشگاه مشهد).
بخشهایی از کتاب زن (فاطمه فاطمه است)
سه چهرهٔ زن
در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم: یکی چهرهٔ زن سنتی است و مقدسمآب؛ و یکی چهرهٔ زن متجدد و اروپاییمآب که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است و یکی هم چهرهٔ فاطمه، و زنان «فاطمهوار»! که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهرهای به نام زن سنتی ندارد. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه ما تصویر شده است با سیمای فاطمه همانقدر دور و بیگانه است که چهرهٔ فاطمه با چهرهٔ زن مدرن.
در دنیای امروز، بهخصوص در مشرقزمین و بالأخص در جامعه اسلامی و ایرانی، با واقعیتی که روبهروییم، ایجاد یک تضاد است و یک بحران و یک دگرگونی و فروریختن و آشفتگی بسیار شدید در خصوصیات انسانی و رفتار و عادات اجتماعی و طرز تفکر، و اصولاً تغییر شکل انسانی که تیپ خاصی به نام «روشنفکر» و «زن و مرد تحصیلکرده» یا «متجدد» به وجود آورده است که با زن و مرد «سنتی» در تضاد است.
این تضاد، تضادی است که باید به وجود میآمد و هیچکس قادر به جلوگیریاش نبود. جبری بود که هیچ قدرتی نمیتوانست جلوگیرش باشد. این نه به معنای تأیید این دگرگونی است و نه انکارش، که بحث این نیست؛ بلکه سخن این است که با تغییر و دگرگونی جامعه، تغییر لباس مرد، تغییر فکر و تغییر زندگی و جهت او، زن نیز جبراً تغییر میکند و امکان ماندنش در قالبهای همیشگی نیست.
در نسلهای گذشته، پسر اهل بود، درست قالب پدرش؛ و پدر هیچ وسوسهای نداشت که پسرش شکلی کاملاً بدیع و تازه و ناشناخته بگیرد و بعد به صورتی دربیاید که میان پدر و پسر هیچگونه وجه اشتراک و تفاهمی وجود نداشته باشد و چنان احساسات نامشابه میان هر دو مرد باشد که حتی یک دقیقه بیانتقاد و بدبینی و ستیزه نتوانند به گفتن بنشینند. اما امروز چنین نیست، که یکی از خصوصیات قرن ما ـ چه در شرق و چه در غرب ـ فاصله میان دو نسل است؛ که از نظر «زمان تقویمی» فاصلهشان سیسال است و از نظر «زمان اجتماعی» سی قرن.
دیروز جامعه ثابت بود و ارزشها و خصوصیات اجتماعی غیرقابل تغییر مینمود. در طول ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰ سال هیچ چیز عوض نمیشد. زیربنای اجتماعی، شکل تولید و توزیع، نوع مصرف، رابطه اجتماعی، حکومت، نوع تبلیغات دینی، مراسم مذهبی، خلق و خوی، ارزشهای مثبت و منفی، هنر، ادبیات و زبان و همه چیز، در دورهٔ «باباها» و «بابا بزرگها»، همان بود که در دورهٔ «بچهها» و «نوهها».
در مجموعهٔ آثار این کتاب، دکتر علی شریعتی کوشیده است تا ضمن بیان شخصیتی از اصلیترین چهرهٔ زن شیعه، از او بهعنوان یک نمونه و الگو یاد کند؛ الگویی که بهتنهایی نشاندهندهٔ ارزش زن در اجتماع و در نگاه اسلام است. او در این اثر میکوشد تا فاطمه (س) را نه بهعنوان فرزند پیامبر که بهعنوان زنی مستقل معرفی کند؛ زنی که بررسی شخصیت خود او، بهتنهایی، وجههای از یک زن مسلمان را ترسیم میکند.
نویسنده در ابتدای کتاب آورده است که مطالب این اثر حاصل سخنرانیهای او در «حسینیهٔ ارشاد» در تهران بوده است. او به پرسشی که در دهههای گذشته بهشدت در جامعه زنان ما مطرح بوده است، پاسخ میگوید: «چگونه باید شد؟» شریعتی پرسش را اینگونه تشریح کرده است: زنانی که در قالبهای سنتی قدیم ماندهاند، مسئلهای برایشان مطرح نیست و زنانی که قالبهای وارداتی جدید را پذیرفتهاند، مسئله برایشان حل شده است. اما در میان این ۲ نوع «زنان قالبی»، زنانی که نه میتوانند آن شکل قدیمی موروثی را دیگر تحمل کنند و نه به این شکل جدید تحمیلی هرگز تسلیم شوند، چه باید بکنند؟ برای این زنان مسئلهٔ «چگونهشدن» مطرح است و فاطمه(س) با «بودن» خویش، پاسخی به این پرسش است.
علی شریعتی ادامه داده است که در این اثر تنها به توصیف تحلیلی از «شخصیت» حضرت فاطمه اکتفا نکرده بلکه «شرح حال» او را (آنچه به گفتهٔ نویسنده حتی مردم مذهبی ما از آن چیزی نمیدانند جز «ناله») بیان کرده است. تکیهٔ نویسنده در این شرح حال بر اسناد کهن تاریخی است. او در بخشهایی که که مسائل اعتقادی و قاطع تشیع طرح میشود، از منابع و مآخذ اهل تسنن نیز استفاده کرده است.
کتاب حاضر را محمدکاظم کاظمی ویراستاری کرده است.
خواندن کتاب زن (فاطمه فاطمه است) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران آثار علی شریعتی و افرادی که به مطالعه پیرامون زن در فرهنگ ایرانی - اسلامی علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
درباره علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در ۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کاهک در سبزوار به دنیا آمد. او یک روشنفکر دینی معاصر بود که در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی را برگزید. او در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۳۷ با «پوران شریعترضوی» همکلاسیاش ازدواج کرد.
شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و پس از دریافت لیسانس در رشتهٔ ادبیات فارسی، برای ادامهٔ تحصیل به فرانسه رفت تا تحصیلات عالی خود را در مقطع دکتری در دانشگاه سوربن فرانسه و در رشتهٔ ادبیات ادامه دهد. او در سال ۱۹۶۳ تز دکترایش را به زبان فرانسه و با عنوان «فضائل بلخ» ارائه کرد.
شریعتی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. او در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری وی از سوی ساواک و متعلق به ۳ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران بود. پس از بازداشت به زندان قزلقلعه در تهران منتقل شد. اوایل شهریور همان سال، پس از آزادی، به مشهد بازگشت.
در سال ۱۳۴۴ مدتی پس از بیکاری، ادارهٔ فرهنگ مشهد، او را بهعنوان دبیر انشای کلاس چهارم دبستان در یکی از روستاهای مشهد استخدام میکند و سپس در دبیرستان به تدریس میپردازد و بالاخره بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد میشود. او در سال ۱۳۴۸ به «حسینیهٔ ارشاد» در تهران دعوت میشود. در سال ۱۳۵۲ رژیم پهلوی حسینیهٔ ارشاد را تعطیل و شریعتی را بهمدت ۱۸ ماه روانهٔ زندان کمیتهٔ شهربانی میکند. اسارت درازمدت در سلول، او را از نظر روحی بسیار افسرده کرد؛ همچنین پس از آزادی ساواک او را شدیداً تحتنظر داشت و روزبهروز حلقهٔ این محدودیتها تنگتر هم میشد.
دکتر علی شریعتی پس از ۲ سال، خسته از وضعیتش تصمیم به هجرت میگیرد. ممنوعالخروجبودن مانع بزرگی برای مهاجرت او به خارج از کشور بود، اما او با گرفتن گذرنامه با اسم فامیلی «مزینانی» توانست از کشور خارج شده و تهران را به مقصد بروکسل ترک کند. شریعتی پس از چند روز اقامت در بروکسل آنجا را به مقصد ساوتهمپتون انگلیس ترک کرد. او طی مهاجرتش در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درحالیکه ۳ هفته از سفرش به انگلستان میگذشت، در ساوتهمپتون به شکل مشکوکی درگذشت.
از این روشنفکر معاصر ایرانی کتابهای مشهوری باقی مانده است که از میان آنها میتوان به فهرست زیر اشاره کرد:
زن (فاطمه فاطمه است)، هبوط، دوستداشتن از عشق برتر است، علی (ع)، درباره روحانیت، مذهب علیه مذهب، تحلیلی از مناسک حج، حسین وارث آدم، بازشناسی هویت ایرانی اسلامی و کتاب اسلامشناسی (درسهای دانشگاه مشهد).
بخشهایی از کتاب زن (فاطمه فاطمه است)
سه چهرهٔ زن
در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم: یکی چهرهٔ زن سنتی است و مقدسمآب؛ و یکی چهرهٔ زن متجدد و اروپاییمآب که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است و یکی هم چهرهٔ فاطمه، و زنان «فاطمهوار»! که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهرهای به نام زن سنتی ندارد. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه ما تصویر شده است با سیمای فاطمه همانقدر دور و بیگانه است که چهرهٔ فاطمه با چهرهٔ زن مدرن.
در دنیای امروز، بهخصوص در مشرقزمین و بالأخص در جامعه اسلامی و ایرانی، با واقعیتی که روبهروییم، ایجاد یک تضاد است و یک بحران و یک دگرگونی و فروریختن و آشفتگی بسیار شدید در خصوصیات انسانی و رفتار و عادات اجتماعی و طرز تفکر، و اصولاً تغییر شکل انسانی که تیپ خاصی به نام «روشنفکر» و «زن و مرد تحصیلکرده» یا «متجدد» به وجود آورده است که با زن و مرد «سنتی» در تضاد است.
این تضاد، تضادی است که باید به وجود میآمد و هیچکس قادر به جلوگیریاش نبود. جبری بود که هیچ قدرتی نمیتوانست جلوگیرش باشد. این نه به معنای تأیید این دگرگونی است و نه انکارش، که بحث این نیست؛ بلکه سخن این است که با تغییر و دگرگونی جامعه، تغییر لباس مرد، تغییر فکر و تغییر زندگی و جهت او، زن نیز جبراً تغییر میکند و امکان ماندنش در قالبهای همیشگی نیست.
در نسلهای گذشته، پسر اهل بود، درست قالب پدرش؛ و پدر هیچ وسوسهای نداشت که پسرش شکلی کاملاً بدیع و تازه و ناشناخته بگیرد و بعد به صورتی دربیاید که میان پدر و پسر هیچگونه وجه اشتراک و تفاهمی وجود نداشته باشد و چنان احساسات نامشابه میان هر دو مرد باشد که حتی یک دقیقه بیانتقاد و بدبینی و ستیزه نتوانند به گفتن بنشینند. اما امروز چنین نیست، که یکی از خصوصیات قرن ما ـ چه در شرق و چه در غرب ـ فاصله میان دو نسل است؛ که از نظر «زمان تقویمی» فاصلهشان سیسال است و از نظر «زمان اجتماعی» سی قرن.
دیروز جامعه ثابت بود و ارزشها و خصوصیات اجتماعی غیرقابل تغییر مینمود. در طول ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰ سال هیچ چیز عوض نمیشد. زیربنای اجتماعی، شکل تولید و توزیع، نوع مصرف، رابطه اجتماعی، حکومت، نوع تبلیغات دینی، مراسم مذهبی، خلق و خوی، ارزشهای مثبت و منفی، هنر، ادبیات و زبان و همه چیز، در دورهٔ «باباها» و «بابا بزرگها»، همان بود که در دورهٔ «بچهها» و «نوهها».
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر