چهارشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴

فهرست کارهای انجام ندادنی

چه کارهایی را نباید انجام دهیم تا موفق شویم؟ تا به حال از این منظر به موضوع نگاه کرده‌اید؟ رولف دوبلی، نویسنده‌ سوئیسی و خالق کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی، با 52 قانون ساده نشان می‌دهد که موفقیت تنها در انجام کارهای درست نیست؛ بلکه در پرهیز از اشتباهات تکراری و ضدالگوها نهفته است. این کتاب پرفروش بین‌المللی، راهنمایی تازه برای هنر زندگی و تصمیم‌گیری آگاهانه است.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ رولف دوبلی در کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی مسیر متفاوتی را پیش می‌گیرد؛ او به جای آنکه مانند بسیاری از کتاب‌های موفقیت بر فهرست کارهایی که باید انجام داد تمرکز کند، نگاهش را به سوی رفتارها و عادت‌هایی می‌برد که باید کنار گذاشت. ستون فقرات این رویکرد، «روش وارونگی» است؛ روشی که بر پایه ضدالگوها و پرهیز از اشتباهات بنا شده و نشان می‌دهد که مسیر یک زندگی خوب و موفق، بیش از آنکه به کارهای درست وابسته باشد، به کنار گذاشتن کارهای غلط گره خورده است.
کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی 52 قانون برای اجتناب از اشتباهات بزرگ زندگی پیش روی خواننده می‌گذارد. قوانینی که نه برای افزودن کارهای تازه، بلکه برای حذف رفتارهای زیان‌آور طراحی شده‌اند. رولف دوبلی با مثال‌های روشن از زندگی فردی، شغلی و اجتماعی، نشان می‌دهد که چگونه پرهیز از عادت‌های رایج اما اشتباه، می‌تواند مسیر زندگی را کوتاه‌تر، ساده‌تر و رضایت‌بخش‌تر کند.

بیدار شدن از خواب روزمرگی با نبایدهای رولف دوبلی
لحن تند و تیز رولف دوبلی (Rolf Dobelli) در کتاب روانشناسی فهرست کارهای انجام ندادنی (The Not To Do List: The Surprisingly Simple Art of Success) کاملا پیدا است. برای مثال او به خوانندگان خود نمی‌گوید که کمتر در فضای مجازی فعال باشید؛ بلکه با کنایه می‌گوید زندگی‌تان را با دستگاه‌های دیجیتال پر کنید! همین توصیه را درمورد اهمیت تفریح و فراغت در زندگی ارائه می‌دهد و می‌گوید هرگز تفریح و بازیگوشی نکنید! این لحن گزنده همان چیزی است که رولف دوبلی با عنوان «روش وارونگی» از آن یاد می‌کند. او عمداً توصیه‌هایش را به شکل کنایه‌آمیز بیان می‌کند تا ذهن خواننده را تکان دهد و او را وادار به بازاندیشی کند.
رولف دوبلی با این سبک نوشتار در کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی، خواننده را از خواب روزمرگی بیرون می‌کشد و او را به مواجهه با ضدالگوها دعوت می‌کند. در این مسیر، او نمونه‌های ملموسی ارائه می‌دهد؛ از هشدار درباره‌ اعتماد کورکورانه به ندای درون گرفته تا نقد آرزوی زندگی بدون رنج؛ از خطر پرتوقع بودن در روابط و کار تا هشدار نسبت به غرق شدن در زندگی گذشته. هر یک از این «نبایدها» در واقع آینه‌ای است که دوبلی مقابل ما می‌گیرد تا ببینیم چگونه عادت‌های کوچک اما مضر، آرام آرام کیفیت زندگی ما را می‌بلعند.

درس ساده‌ موفقیت؛ رنج بکشید و دوام بیاورید
زندگی بدون رنج برای رولف دوبلی، چیزی شبیه به یک توهم است. او در کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی با کنایه می‌گوید: «هرگز رنج نکشید!» و بلافاصله نشان می‌دهد که رنج ستون فقرات تجربه‌ی انسانی است و تلاش برای حذف آن، تنها ما را به ناامیدی و سرخوردگی می‌کشاند. دوبلی با لحن تند و روش وارونگی یادآور می‌شود که اگر به دنبال زندگی بی‌درد و بی‌چالش باشیم، در واقع در پی چیزی غیرواقعی و دست‌نیافتنی هستیم.
در نهایت باید بگوییم که فهرست کارهای انجام ندادنی، نه نسخه‌ آماده برای خوشبختی، بلکه دعوتی است به بازاندیشی و انتخاب آگاهانه. رولف دوبلی خوب توانسته است در سطحی عامیانه و فراگیر، مفاهیم مهم تصمیم‌گیری، خطاپذیری انسان و هنر زندگی را به زبانی ساده و قابل فهم برای همه بیان کند. 

نکوداشت‌های کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی
•    رولف دوبلی باز هم شاهکار کرد! او نه‌تنها چشم‌هایمان را باز می‌کند، بلکه حالا از خواب غفلت هم بیدارمان می‌کند. او بر اثر تحلیل‌های علمیِ سخت‌گیرانه و رویکرد فلسفیِ فوق‌العاده‌اش، هرگز به کارهای سطحی راضی نمی‌شود؛ پس کتاب رولف را سفت بچسبید و رهایش نکنید! (تنلی آلبرایت، مدیربرنامه‌های همکارانه‌ دانشگاه ام‌آی‌تی و استاد افتخاری دانشکده‌ پزشکی هاروارد)
•    رولف دوبلی توصیه‌هایی ارزشمند درباره‌ نحوه‌ زندگی به ما می‌دهد؛ همان‌گونه که پیش‌تر درباره‌ نحوه‌ اندیشیدن این کار را کرده بود. (جیمز آر فلین، استاد افتخاری دانشگاه اوتاگو)

کتاب فهرست کارهای انجام ندادنی برای شما مناسب است اگر
•    به کتاب‌های حوزه‌ روانشناسی کاربردی و توسعه‌ فردی علاقه‌مند هستید.
•    پیش از این، کتاب هنر زندگی کردن از رولف دوبلی را خوانده‌اید و توصیه‌های این نویسنده برای شما مؤثر بوده است.
•    می‌خواهید مهارت‌های حیاتی مانند تصمیم‌گیری، زندگی در لحظه و تاب‌آوری را در خود تقویت کنید.
•    ترجیح می‌دهید به جای توصیه‌های تکراری، یک راهنما برای انجام ندادن برخی امور در اختیار داشته باشید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم
مسیحیت بسیاری از قوانین زندگی را از یونان باستان اقتباس کرد. هدف این قوانین همچنان مهار احساسات بود؛ اما شعار جدیدی برای مدیریت خشم پدیدار شد: «و گناهان ما را ببخش، همان‌طور که ما کسانی را که به ما بدی کرده‌اند، می‌بخشیم».
در عصر احساس‌گرایی بود که این فرهنگ قدرتمند خویشتن‌داری شروع به فروپاشی کرد. دست‌کم در غرب، حدود صد سال است که غرق‌شدن در احساساتمان به یک هنجار تبدیل شده است. ما احساساتمان را بروز می‌دهیم، زندگی‌مان را وقف احساساتمان می‌کنیم و با افتخار آن‌ها را به نمایش می‌گذاریم. ما این احساسات را بی‌وقفه در همه‌جا پخش می‌کنیم؛ گاهی تا هفته‌ها در شبکه‌های اجتماعی و گاهی تا سال‌ها در اتاق روان‌درمانگر. تصور امروزی از احساسات مثل قابلمه‌ای است که روی اجاق گاز می‌جوشد و هرچه در آن بیشتر باز بماند، خطر سررفتن محتوای آن بیشتر می‌شود؛ پس بهتر است در هر فرصتی، کمی از بخار قابلمه را تخلیه کنیم!
بااین‌حال، تحقیقات جدید نشان می‌دهد که بیرون ریختن احساسات و رهاکردن آن‌ها هیچ فایده‌ای برای ما ندارد. سوفی کیارویک و برد بوشمن، محققان امریکایی، پژوهش را در این زمینه، بررسی و خلاصه کرده‌اند. نتیجه‌ آن‌ها واضح بود: اگر همه‌چیز را بیرون بریزیم، یعنی کارهای بی‌فایده انجام بدهیم، به کیسه‌بوکس مشت بزنیم یا بشقاب‌ها را به دیوار بکوبیم، این کارها فقط باعث می‌شود احساسات منفی ما بیشتر شوند. این قضیه درباره‌ مردان و زنان در هر سنی صدق می‌کند. ازسوی‌دیگر، روش‌هایی که ما را آرام می‌کنند، مؤثر هستند؛ درمان شناختی‌رفتاری هم همین‌طور. همه‌ این‌ها، آنچه را یونانیان باستان از قبل می‌دانستند، تأیید می‌کند.












 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات