چگونه کمتر نگران پول باشیم

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب چگونه کمتر نگران پول باشیم (How to Worry Less about Money)، منبعی سودمند برای تغییر نگرش نسبت به پول است. جان آرمسترانگ ( John Armstrong)، نویسنده‌ی کتاب، این اثر را با تمرکز بر نحوه‌ ارتباط انسان با پول نوشته است. نویسنده در کتاب حاضر به جای اینکه به روش‌های پولدار شدن اشاره کند، نحوه‌ سازنده و فلسفیِ فکر کردن به ماهیت پول و نقش آن در زندگی را آموزش داده است.
مطالب کتاب چگونه کمتر نگران پول باشیم، با مبحثی تحت عنوان فکر کردن درباره‌ پول آغاز می‌شود. جان آرمسترانگ، نگرانی‌هایی که درباره‌ پول وجود دارد را به چهار گره اصلی تقسیم کرده است. این نگرانی‌ها از دیدگاه نویسنده به دلیل ناآگاهی از کاربرد واقعی پول ایجاد می‌شوند. در واقع، از آنجایی که افراد دقیقاً مقدارِ نیازِ خود به پول را نمی‌دانند و از چیزهایی که واقعاً برای آن‌ها اهمیت دارد بی‌خبر هستند، دچار نگرانی درباره‌ بی‌پولی می‌شوند و می‌خواهند پول بیشتری داشته باشند. از لحاظ فلسفی، طبیعت انسان به گونه‌ای است که همواره باید در حال نگرانی برای یک چیز خاص باشد.

ترفند‌های جان آرمسترانگ برای کنترل نگرانی‌های مالی
جان آرمسترانگ در این اثر به شما یاد می‌دهد تا به جای نگرانی برای چیزهای مختلف، نگرانی‌ها را در قالب پرسش‌های اساسی مطرح کنید. این نگرانی‌ها ممکن است در نگاه اول بزرگ به نظر برسد، اما پس از مشخص شدن دلیل اصلیِ نگرانی، اضطرابِ ناشی از پول نداشتن کمتر می‌شود. مولف در ادامه‌ی کتاب چگونه کمتر نگران پول باشیم، از مفهوم اسرارآمیز پول سخن رانده است.
در ‌بخش‌های بعدی کتاب، فصولِ «ارتباط میان پول و زندگی خوب»، «ایجاد نظم» و «چگونه می‌توان در کنار به دست آوردن پول، آدم خوبی بود» آورده شده است. مطالعه‌ی این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا به جای نگرانی و اضطراب درباره‌ی پول، آن را به ابزاری برای شکوفایی و زندگیِ سالم تبدیل نمایید.
کتاب چگونه کمتر نگران پول باشیم را انتشارات هنوز با ترجمه‌ ندا شادنظر، چاپ و روانه‌ بازار کرده است.

نکوداشت‌های کتاب چگونه کمتر نگران پول باشیم
•    نظریه‌های جان آرمسترانگ درباره‌ تجربه‌ درونی ثروت، یکی از جالب‌ترین دیدگاه‌های فلسفی درباره‌ پول است. کتاب حاضر را به‌شدت به مربیان انگیزشی و افرادی که می‌خواهند رابطه‌ سالمی با پول داشته باشند، توصیه می‌کنم. (کاربر آمازون)
•    این کتابی است که همه‌ ما قطعاً باید آن را بخوانیم تا درک بهتری از امور مالی و نحوه‌ مدیریت صحیح پول برای داشتن زندگی بهتر پیدا کنیم. (کاربر آمازون)

کتاب چگونه کمتر نگران پول باشیم برای شما مناسب است اگر
•    به‌رغم وضعیت مالی مناسب، همواره نگران پول هستید.
•    می‌خواهید درکی از نیازهای واقعی خود به پول پیدا کنید.
•    قصد دارید از دیدگاهی فلسفی، مفهوم پول در زندگی روزمره را مطالعه‌ کنید.
•    فعال حوزه‌های انگیزشی هستید و به دنبال منبعی برای آگاهی از فلسفه‌ پول و استفاده‌ی درستِ آن در زندگی می‌گردید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم
اکنون نگاهم روی این خطوط و نوشته‌ها خیره می‌ماند. آن زمان دست‌خطم خوانا و زیبا بود. حالا دلیل کابوس‌های پیچیده‌ای را که دربارۀ پول می‌دیدم، می‌دانم و وقتی به آن‌ها فکر می‌کنم، ناراحت و افسرده می‌شوم. اوایل نمی‌توانستم اطلاعات و اسنادی را که لازم داشتم، پیدا کنم. در میان انبوه آن کاغذها و اسناد، هرچه بیشتر جست‌وجو می‌کردم، گیج‌تر می‌شدم. با آن همه بدهی، زندگی‌ام داشت خراب می‌شد. وجودم آکنده از ناامیدی و خشم بود. می‌خواستم تمام آن کاغذها را از پنجره دور بیندازم و تسلیم هر فاجعه‌ای شوم؛ مثلاً جدایی از همسرم، فقر یا محکومیت در زندان.
اما چرا؟ چرا نوشتن سوابق مالی و نگهداری درست و حساب‌شده از آن، آن‌قدر برایم سخت بود؟ چرا نمی‌توانستم به وضوح ببینم که کجا ایستاده‌ام، می‌خواهم کجا بروم، ‌ چه‌قدر پول خرج کرده و چه‌قدر پس‌انداز کرده‌ام؟ آیا می‌توانستم اوضاع را مرتب کنم و آن اسناد و فرم‌های کسالت‌بار را پر کنم؟ آیا تنبل بودم؟ در واقع، من کارهای تکراری، محدود و کسل‌کننده را دوست دارم. باید حل‌کردن جدول و بازی‌کردن با جورچین را کنار بگذارم. وقتی مونوپولی بازی می‌کنم، تعصب شدیدی روی پول و کارت‌های بازی‌ام دارم؛ بنابراین، ‌ اولین واکنشم این است که خودم را به خاطر تنبلی‌ام سرزنش می‌کنم و همچنان اصرار دارم که به این وضعیت کسالت‌بار ادامه دهم و در درونم می‌دانم که تنبلی و تمایل به کارهای کسالت‌بار، دلیل اصلی مشکلاتم نیست؛ تنبلی و انجام‌دادن کارهای کسالت‌بار، نشانه‌های مشکلاتم هستند، نه دلیل آن‌ها.
دلیل اصلی مشکلاتم این است که از لحاظ روانی، وقتی به موضوع خاصی نزدیک می‌شوم، ‌احساس خطر می‌کنم؛ گویی کسی با دستش مرا عقب می‌کشد. از لحاظ روانی، ‌ ما از چیزهایی که احساس می‌کنیم روحیات‌مان را نابود می‌کند، فاصله می‌گیریم. به بیانی دیگر، این ترس ما عمیق و بسیار مهم است. ما باید بر این ترس غلبه کنیم، ‌ اما اگر ماهیت آن را درست درک نکنیم، قادر به این کار نخواهیم بود.