چطور انسان شایسته تربیت کنیم
کتاب چطور انسان شایسته تربیت کنیم نوشتهٔ هانتر کلارک فیلدز، ترجمهٔ مهتاب غرار و ویراستهٔ نیلوفر حقی است. کتاب کوله پشتی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی راهنمای تربیت فرزندان مهربان و با اعتمادبهنفس.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب چطور انسان شایسته تربیت کنیم که درمورد قطع چرخهٔ تکانشگری و تربیت بچههای مهربان و بااعتمادبهنفس سخن گفته، برابر با یک راهنمای ذهنآگاهانه برای کمک به قطع چرخهٔ تکانشگری در فرزندپروری است. نویسنده گفته است که تمرینهای ذهنآگاهی، تغییرات چشمگیری در تجربههای فرزندپروریاش ایجاد کرد. هانتر کلارک فیلدز گفته است که هر چه بیشتر مراقبه انجام میداد، رفتار تکانشیاش کمتر میشد. اغلب هر چه بیشتر حواسش به عصبانیشدنش در مواجهه با فرزندانش بود، احتمال اینکه واقعاً عصبانی شود کمتر میشد. او بهجای اینکه بهدلیل اشتباهاتش خودش را سرزنش کند، به خودش یادآوری میکرد که فرزندپروری برای همه کار سختی است و اشتباهکردن طبیعی است. با او همراه شوید.
خواندن کتاب چطور انسان شایسته تربیت کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پدرها و مادرها و والدین دیگر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چطور انسان شایسته تربیت کنیم
«هر روز، وقتی دخترهایم از اتوبوس مدرسه پیاده میشوند سعی میکنم آنجا باشم. منظور از «آنجا بودن» این است که تا حد امکان کاملاً در کنارشان حضور داشته باشم، درگیر مشغلههای آن روزم نباشم، ذهنم را متمرکز کنم و از نظر جسمی آرام باشم. آنها را بغل میکنم و میگویم: «از دیدنتان خیلی خوشحالم.» واقعاً هم خوشحال هستم. میخواهم هر دو دخترم بدانند که وجودشان جهانم را روشن میکند و من بهخاطر هر جفتشان آنجا هستم. بعد از اینکه آنها در کنار ایستگاه با بچههای همسایه کمی بازی میکنند با هم به خانه میرویم. میدانم که قدرت و دوام رابطهمان در همین لحظههای کوتاه و روندها و روالهایی نهفته است که هر روز شکل میگیرد.
همانطور که دیدیم، فرزندپروری با ذهنآگاهی، راهکاری نیست که بخواهیم با کمک آن به نتیجهای دست پیدا کنیم؛ بلکه شکل دادن روابط محبتآمیز در طول زندگی است. ایجاد ارتباط با فرزندمان تنها راه افزایش همکاری او با ماست. در صورتی که با بچهها با عشق، ملاطفت و با احترام رفتار کنیم و زمانیکه سطح اضطرابشان بالا نباشد آنها هم تمایل دارند ما را خشنود کنند.
چطور این ارتباط قوی را بین خود و فرزندتان ایجاد و تعادل را در زندگیشان حفظ میکنید؟ مهارتهایی که تاکنون آموختهاید، یعنی مراقبهٔ ذهنآگاهی، خلع سلاح محرکهایتان، عشقورزی–مهربانی، گوش دادن انعکاسی، «من–پیام» و حل مسئله با ذهنآگاهی، تقریباً مسیر رسیدن به برقراری روابط مستحکم است. در این فصل عادتهای رفتاری دیگری را بیان میکنم که باعث قویتر شدن رابطهٔ شما و فرزندتان میشود و از خانهٔ آرامتان حفاظت میکند.
گسترش آگاهانهٔ ارتباط
رابطهٔ بین ما و فرزندمان، نوعی چسب است که ما را در کنار هم نگه میدارد و این همان پایه و اساس تربیت انسان شایسته است. به این دلیل است که به کار بردن ذهنآگاهی و ملاطفت با خود برای متصل نگه داشتن ما با زمین در اولویت قرار دارند و در این صورت است که میتوانیم ارتباط برقرار کنیم و عشقمان را ابراز کنیم. هرچه بچهها بیشتر عشق بیقیدوشرط ما را دریافت کنند، احساس امنیت و راحتی بیشتری نیز دارند. وقتی آنها عشق را در چشم ما ببینند، احساس میکنند برایشان ارزش قائل شدهایم؛ درنتیجه، آنها هم متقابلاً برای ما ارزش قائل میشوند. همچنین، احساس میکنند ما به آنها اعتماد کردهایم؛ درنتیجه، آنها هم متقابلاً به ما اعتماد میکنند.
این ابراز عشق چرخهٔ بازخورد مثبتی ایجاد میکند و در طول زمان کار فرزندپروری را راحتتر میکند. ما نهتنها با استفاده از روشهای معرفیشده در فصلهای قبل، بلکه با وقت گذاشتن برای ایجاد ارتباطی محبتآمیز میتوانیم روابط مستحکمی بین خود و فرزندمان ایجاد کنیم.
برقراری ارتباط از طریق تماس فیزیکی
مدتی پیش، دختر هشتسالهام از دست من عصبانی بود و بهجز من هم کسی در آن دورواطراف نبود که به او دلداری بدهد. داشت گریه میکرد. وقتی بهسمتش رفتم گفت: «پیش من نیا!» من سر جایم ماندم و پشتش نشستم و بهآرامی شروع کردم پشتش را مالیدم. اگرچه مشکلش با من بود، این کار باعث شد آرام شود و درنهایت در بغلم آمد. در آغوش گرفتن کمکش کرد آرام شود و احساساتش را کنترل کند.
لمس شدن و لمس کردن وجوه اساسی ارتباط بین افراد است. لمس فیزیکی با احساس مثبت، روشی بسیار مؤثر برای انتقال مهر و محبت و نیز، مراقبت و توجه به فرزندتان است. بغل کردن، بوسیدن و نوازش کردن، بچهها را از حضور ما مطمئن میکند، واکنش اضطرابشان را کاهش میدهد و به آنها در کنترل احساسشان کمک میکند.
ما تا چه میزان باید فرزندمان را محبتآمیز نوازش کنیم؟ ویرجینیا ساتیر، مادر رویکرد خانوادهدرمانی، سخن معروفی دارد: «برای اینکه بتوانیم زنده بمانیم نیاز داریم در روز چهار بار ما را در آغوش بکشند، برای اینکه حفاظت شویم نیاز داریم در روز هشت بار ما را در آغوش بکشند و برای رشد کردن نیاز داریم در روز دوازده بار ما را در آغوش بکشند.» بنابراین، جواب سؤال بالا این است: هر اندازه بیشتر، بهتر. وقتی فرزندتان کوچکتر است، در آغوش کشیدن و بغل کردنش را به عادت تبدیل کنید؛ در این صورت هنگامیکه او بزرگتر میشود ممکن است همچنان تمایل داشته باشد با شما صمیمی بماند. گرچه من حتی دستهای کودک یازدهسالهام را بهندرت میگیرم، او بهدلیل همان مهر و محبت فیزیکی و صمیمانهای که در کودکی تجربه کرده، خودش را به من میچسباند».
خواندن کتاب چطور انسان شایسته تربیت کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پدرها و مادرها و والدین دیگر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چطور انسان شایسته تربیت کنیم
«هر روز، وقتی دخترهایم از اتوبوس مدرسه پیاده میشوند سعی میکنم آنجا باشم. منظور از «آنجا بودن» این است که تا حد امکان کاملاً در کنارشان حضور داشته باشم، درگیر مشغلههای آن روزم نباشم، ذهنم را متمرکز کنم و از نظر جسمی آرام باشم. آنها را بغل میکنم و میگویم: «از دیدنتان خیلی خوشحالم.» واقعاً هم خوشحال هستم. میخواهم هر دو دخترم بدانند که وجودشان جهانم را روشن میکند و من بهخاطر هر جفتشان آنجا هستم. بعد از اینکه آنها در کنار ایستگاه با بچههای همسایه کمی بازی میکنند با هم به خانه میرویم. میدانم که قدرت و دوام رابطهمان در همین لحظههای کوتاه و روندها و روالهایی نهفته است که هر روز شکل میگیرد.
همانطور که دیدیم، فرزندپروری با ذهنآگاهی، راهکاری نیست که بخواهیم با کمک آن به نتیجهای دست پیدا کنیم؛ بلکه شکل دادن روابط محبتآمیز در طول زندگی است. ایجاد ارتباط با فرزندمان تنها راه افزایش همکاری او با ماست. در صورتی که با بچهها با عشق، ملاطفت و با احترام رفتار کنیم و زمانیکه سطح اضطرابشان بالا نباشد آنها هم تمایل دارند ما را خشنود کنند.
چطور این ارتباط قوی را بین خود و فرزندتان ایجاد و تعادل را در زندگیشان حفظ میکنید؟ مهارتهایی که تاکنون آموختهاید، یعنی مراقبهٔ ذهنآگاهی، خلع سلاح محرکهایتان، عشقورزی–مهربانی، گوش دادن انعکاسی، «من–پیام» و حل مسئله با ذهنآگاهی، تقریباً مسیر رسیدن به برقراری روابط مستحکم است. در این فصل عادتهای رفتاری دیگری را بیان میکنم که باعث قویتر شدن رابطهٔ شما و فرزندتان میشود و از خانهٔ آرامتان حفاظت میکند.
گسترش آگاهانهٔ ارتباط
رابطهٔ بین ما و فرزندمان، نوعی چسب است که ما را در کنار هم نگه میدارد و این همان پایه و اساس تربیت انسان شایسته است. به این دلیل است که به کار بردن ذهنآگاهی و ملاطفت با خود برای متصل نگه داشتن ما با زمین در اولویت قرار دارند و در این صورت است که میتوانیم ارتباط برقرار کنیم و عشقمان را ابراز کنیم. هرچه بچهها بیشتر عشق بیقیدوشرط ما را دریافت کنند، احساس امنیت و راحتی بیشتری نیز دارند. وقتی آنها عشق را در چشم ما ببینند، احساس میکنند برایشان ارزش قائل شدهایم؛ درنتیجه، آنها هم متقابلاً برای ما ارزش قائل میشوند. همچنین، احساس میکنند ما به آنها اعتماد کردهایم؛ درنتیجه، آنها هم متقابلاً به ما اعتماد میکنند.
این ابراز عشق چرخهٔ بازخورد مثبتی ایجاد میکند و در طول زمان کار فرزندپروری را راحتتر میکند. ما نهتنها با استفاده از روشهای معرفیشده در فصلهای قبل، بلکه با وقت گذاشتن برای ایجاد ارتباطی محبتآمیز میتوانیم روابط مستحکمی بین خود و فرزندمان ایجاد کنیم.
برقراری ارتباط از طریق تماس فیزیکی
مدتی پیش، دختر هشتسالهام از دست من عصبانی بود و بهجز من هم کسی در آن دورواطراف نبود که به او دلداری بدهد. داشت گریه میکرد. وقتی بهسمتش رفتم گفت: «پیش من نیا!» من سر جایم ماندم و پشتش نشستم و بهآرامی شروع کردم پشتش را مالیدم. اگرچه مشکلش با من بود، این کار باعث شد آرام شود و درنهایت در بغلم آمد. در آغوش گرفتن کمکش کرد آرام شود و احساساتش را کنترل کند.
لمس شدن و لمس کردن وجوه اساسی ارتباط بین افراد است. لمس فیزیکی با احساس مثبت، روشی بسیار مؤثر برای انتقال مهر و محبت و نیز، مراقبت و توجه به فرزندتان است. بغل کردن، بوسیدن و نوازش کردن، بچهها را از حضور ما مطمئن میکند، واکنش اضطرابشان را کاهش میدهد و به آنها در کنترل احساسشان کمک میکند.
ما تا چه میزان باید فرزندمان را محبتآمیز نوازش کنیم؟ ویرجینیا ساتیر، مادر رویکرد خانوادهدرمانی، سخن معروفی دارد: «برای اینکه بتوانیم زنده بمانیم نیاز داریم در روز چهار بار ما را در آغوش بکشند، برای اینکه حفاظت شویم نیاز داریم در روز هشت بار ما را در آغوش بکشند و برای رشد کردن نیاز داریم در روز دوازده بار ما را در آغوش بکشند.» بنابراین، جواب سؤال بالا این است: هر اندازه بیشتر، بهتر. وقتی فرزندتان کوچکتر است، در آغوش کشیدن و بغل کردنش را به عادت تبدیل کنید؛ در این صورت هنگامیکه او بزرگتر میشود ممکن است همچنان تمایل داشته باشد با شما صمیمی بماند. گرچه من حتی دستهای کودک یازدهسالهام را بهندرت میگیرم، او بهدلیل همان مهر و محبت فیزیکی و صمیمانهای که در کودکی تجربه کرده، خودش را به من میچسباند».
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر