بهره‌وری آهسته

کتاب بهره‌وری آهسته نوشتهٔ کال نیوپورت و ترجمهٔ مائده نصیری شریفی است. انتشارات میلکان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی در باب هنر گمشدهٔ رسیدن به موفقیت بدون فرسودگی.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب بهره‌وری آهسته (Slow Productivity) روشی کاملاً جدید برای ما و کسب‌و‌کار کوچک یا کارفرمای بزرگمان ارائه کرده است؛ تا با کمک آن دربارهٔ معنای انجام‌دادنِ کارها فکر کنیم. «بهره‌وریِ آهسته» نقشهٔ راهی در اختیارمان قرار داده است تا کارهای دانش‌محور را از دیوانگیِ غیرقابل‌دفاعِ روزافزون نجات دهیم و چیزی پایدارتر و انسانی‌تر از آن بسازیم. کال نیوپورت راهنمایی کاربردی در اختیارمان قرار داده است تا کارمان را به‌شکلی انجام دهید که کم‌تر خسته‌کننده باشد و بدون اینکه خودمان را در مسیر انجام کار لِه کنیم، چیزی بسازیم که مایهٔ افتخارمان باشد. آیا شدنی است؟ این کتاب را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب بهره‌وری آهسته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب رسیدن به موفقیت بدون فرسودگی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کال نیوپورت
کال نیوپورت، نویسندهٔ کتاب «کار عمیق» و مهندس کامپیوتر، در ۲۳ جون ۱۹۸۲ متولد شد. او نویسندهٔ چندین کتاب در حوزهٔ خودیاری بوده است. کتاب‌های او در زمینهٔ موفقیت در دانشگاه و موفقیت در زمینه‌های کاری است. او دربارهٔ چیزهای جالبی مثل تکنولوژی‌های دیجیتال و فرهنگ‌ها تحقیقات بسیاری کرده است. «کار آهسته»، «مینیمالیسم دیجیتال» و «آنقدر عالی و فوق‌العاده باش تا نتوانند تو را نادیده بگیرند» از دیگر کتاب‌های او است. نیوپورت سخنرانی‌های جالبی درمورد تکنولوژی، دنیای دیجیتال و افزایش بهره‌وری در دنیای امروز دارد. او با دست‌ودلبازی نتایج تحقیقات و تجربیاتش را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. در کتاب‌هایش سعی کرده تا درمورد موضوعاتی صحبت کند که به زندگی شخصی و حرفه‌ای خوانندگانش کمک کند. او که خط‌به‌خط گفته‌هایش را با تحقیقات محکم‌کاری می‌کند تا خوانندگانش را گمراه نکند؛ بنابراین عجیب نیست که کتاب‌هایش در مدت‌زمان کوتاهی قاره به قاره سفر کرده‌اند و حداقل به ۳۵ زبان ترجمه شده‌اند. کتاب‌های او در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، نیویورکر، واشنگتن پست و اکونومیست قرار داشته‌اند.

بخشی از کتاب بهره‌وری آهسته
«خانوادهٔ آستین که بابت مشکلات و سختی‌های سال‌های قبل خسته شده بودند، به این نتیجه رسیدند که به استراحت نیاز دارند و بنابراین تصمیم گرفتند در چاوتون در صحنهٔ اجتماعی حاضر نشوند. این تصمیم تأثیر بسزایی در شغل آستین گذاشت. البته آن‌ها قبل‌از گرفتن این تصمیم خیلی فکر کردند. برادر آستین عملاً مالک این شهر بود و در ملکی فوق‌العاده در چندصدمتری کلبهٔ آن‌ها زندگی می‌کرد؛ پس حتماً فرصت‌های زیادی برای فعالیت‌های اجتماعی وجود داشت. اما آستین‌ها علاقه‌ای به شرکت در این فعالیت‌ها نداشتند. تاملین می‌نویسد: «خبری از مجلس رقص نبود، فقط چند مهمانی شام برگزار می‌شد. آن‌ها بیشتر اوقات ترجیح می‌دادند به‌جای شرکت در آن مهمانی‌ها به فعالیت‌های شخصی خودشان بپردازند.»
مادر آستین که حالا دیگر بیش از هفتاد سال سن داشت، مسئولیت کار در باغ کلبه‌شان را پذیرفت. او لباس کارگری روزمزد را به تن می‌کرد و درحالی‌که بقیهٔ ساکنان آن شهر کوچک با تعجب نظاره‌گر بودند، مشغول کار می‌شد. موضوع مهم دیگر، توافقی تاکتیکی بود که باعث شده بود جوان‌ترین دختر خانوادهٔ آستین از بیشتر کارهای خانه معاف شود. آستین باید صبحانه را برای اعضای خانواده آماده می‌کرد؛ اما به‌جز این، مسئولیت دیگری نداشت و وقتش برای نوشتن آزاد بود. تاملین می‌نویسد: «به‌این‌ترتیب آستین این فرصت را پیدا کرده بود تا وقتی کاساندرا و مارتا در خانه بودند، به‌طور کلی از انجام کارهای خانه معاف باشد.»
آستین که به‌شکلی ناگهانی و تقریباً معجزه‌آسا در کلبه‌ای در چاوتون از دید دنیا مخفی شده بود و به‌شکلی تقریباً معجزه‌مانند از تمام مسئولیت‌های خانگی و اجتماعی‌اش رها شده بود، برای اولین بار در یک دهه توانست فضایی واقعی و معنادار برای فکرکردن و انجام کاری خلاقانه پیدا کند. درست همین‌جاست که پشت میزتحریری ساده روبه‌روی پنجره‌ای مشرف به جاده می‌نشیند و بالاخره عقل و احساس و غرور و تعصب را تمام می‌کند و به سراغ نوشتن منسفیلد پارک و اِما می‌رود.
شاید برادرزادهٔ آستین داستان آستین خشک و رسمی با برنامهٔ روزانهٔ بسیار شلوغ را که در اتاق نشیمن می‌نشیند و در فاصلهٔ بین فورانی از حواس‌پرتی‌های مداوم کار می‌کند، بیش از حد مشهور کرده باشد؛ اما واقعیت این سال‌های فوق‌العاده‌ای که آستین در چاوتون گذراند، قطعاً با این داستان متفاوت است. [۲] اگر آن داستان جذاب مشغلهٔ پنهانی و منظم آستین را کنار بگذاریم، می‌بینیم که داستان او اگر به‌درستی بیان شود، دقیقاً مخالف این روش را ترویج می‌کند. آستین نمی‌توانست در آن دوران شلوغ زندگی‌اش کاری خلاقانه تولید کند. فقط وقتی اوضاع درست پیش رفت و تمهیدات درستی اندیشیده شد، تعهداتش به‌طور گسترده کاهش پیدا کرد و او بالاخره توانست بهترین کارش را تکمیل کند».











 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات