سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳

بازی نامحدود

کتاب بازی نامحدود نوشته سایمون سینک است که با ترجمه علیرضا خاکساران منتشر شده است.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ چرایی نویسنده برای نوشتن کتاب حاضر این نبود که نظر طرفداران وضع موجود را تغییر دهد، بلکه می‌خواهد کسانی را گرد هم جمع کند که آمادگی به چالش کشیدن وضعیت موجود و جایگزینی آن را با واقعیتی دارند که با نیاز عمیق بشری‌ به احساس امنیت بیشتر جور در می‌آید، تا برای هدفی والاتر از خودشان ایفای نقش کنند و بستری برای تأمین منافع خودشان و خانواده‌هایشان فراهم کنند. واقعیتی که بهترین منافع فردی، شرکتی، جوامع و نوع بشر را تأمین می‌کند.
اگر به دنیایی باور داریم که در تک‌تک روزهایش می‌توانیم حس انگیزه، امنیت و رضایت داشته باشیم و اگر باور داریم رهبران همان کسانی‌اند که می‌توانند این چشم‌انداز را به واقعیت تبدیل کنند، پس همهٔ ما مسئولیت داریم تا کسانی را پیدا، راهنمایی و پشتیبانی کنیم که تعهد می‌دهند راه و رسم رهبری‌شان آن رؤیا را با احتمال بالاتری به حقیقت تبدیل می‌کند. و یکی از گام‌هایی که باید برداریم این است که معنای رهبری در بازی نامحدود را فرا بگیریم.

خواندن کتاب بازی نامحدود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به تمام کسانی که می‌خواهند با اراده بیشتری در زندگی قدم بردارند پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب بازی نامحدود
شرایط بازی کسب‌وکار با تعریف بازی نامحدود مو نمی‌زند. شاید تمام بازیکنان آن را نشناسیم و هر لحظه هم ممکن است بازیکنان جدیدی به بازی اضافه شوند. تمام بازیکنان راهبردها و راهکارهایشان را تعیین می‌کنند و هیچ قواعد ثابتی وجود ندارند که همه بر سر آن توافق داشته باشند، به‌جز قوانین دولت‌ها برای کسب‌وکارها که آن هم در هر کشوری فرق دارد. برخلاف بازی محدود، در کسب‌وکار هیچ آغاز، میانه یا پایان از پیش‌تعیین‌شده‌ای وجود ندارد. با وجود اینکه بسیاری از کسب‌وکارها برای ارزیابی عملکردشان نسبت به سایر بازیکنان آن حوزه زمان خاصی مانند پایان سال مالی را تعیین می‌کنند، این چارچوب‌های زمانی فقط تابلوهای راهنما در مسیر بازی هستند و پایان خود بازی را نشان نمی‌دهند. بازی کسب‌وکار هیچ خط پایانی ندارد.
به‌رغم این واقعیت که سازمان‌ها در بازی‌ای شرکت می‌کنند که پیروزی در آن معنایی ندارد، بیشتر رهبران کسب‌وکار به‌گونه‌ای به بازی ادامه می‌دهند که انگار می‌توانند پیروز میدان باشند. همچنان به ادعاهایی مانند اینکه «بهترین» یا «نفر اول» فلان حوزه هستند ادامه می‌دهند. چنین ادعاهایی به‌اندازه‌ای نُقل زبان همه شده که به‌ندرت تأمل می‌کنیم تا به مسخره بودن برخی از این ادعاها فکر کنیم. هر بار شرکتی را با ادعای بهترین و نفر اول بودن می‌بینم، همیشه دوست دارم در کارشان ریز شوم تا ببینم براساس چه معیارهای گزینشی چنین ادعایی را مطرح می‌کنند. برای نمونه، بریتیش ایرویز سالیان متمادی در تبلیغاتش ادعا می‌کرد که «پرطرفدارترین خط هوایی دنیا» است. شرکت هواپیمایی ویرجین آتلانتیک که ریچارد برانسون مالک آن است، نزد سازمان استاندارد تبلیغات بریتانیا شکایت کرد که براساس نظرسنجی‌های اخیر از مسافران، چنین ادعایی درست نیست. ولی این سازمان شکایت ویرجین آتلانتیک را رد کرد چون بریتیش ایرویز نسبت به دیگر شرکت‌های هواپیمایی مسافران بین‌المللی بیشتری را جابه‌جا می‌کرد. واژهٔ «پرطرفدارترین»، آن‌گونه که آن‌ها در تبلیغات‌شان استفاده کرده بودند به این معنا بود که گسترهٔ عملیاتی این خط هوایی بیشتر است نه اینکه لزوماً انتخاب اول مسافران باشد.










 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات