دوشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴

حماسه حسینی

کتاب «حماسه حسینی» مجموعه‌ای است که نوشته‌ها و سخنان شهید مرتضی مطهری را در مورد واقعه‌ عاشورا و رخدادهای آن دربرمی‌گیرد. این کتاب در دو جلد تدوین شده است و یکی از منابع معتبر و مستند برای آشنایی با عاشورا و قیام امام حسین(ع) به شمار می‌آید.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب «حماسه حسینی» یکی از آثار ارزشمند تاریخ اسلام است که با تحلیل‌ها و دیدگاه‌های ژرف خود به درک بهتر واقعه‌ کربلا از سوی مخاطب کمک می‌کند. این اثر خواندنی پس از درگذشت شهید مرتضی مطهری چاپ شده است و مجموعه‌ای از تمامی سخنرانی‌ها و یادداشت‌های ایشان را در مورد عاشورا و کربلا دربرمی‌گیرد. کتاب در ابتدا در قالب سه‌جلدی منتشر می‌شد اما در حال‌ حاضر، نسخه‌ی دوجلدی آن در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد. کتاب پیش‌ رو، جلد نخست این دوگانه محسوب می‌شود.
در جلد اول حماسه حسینی، سخنرانی‌های مرتضی مطهری را در مورد چیستی عاشورا، آرمان‌های آن، نقش امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، تحریفات حوادث عاشورا و... را با زبانی روان و در نهایت سادگی می‌خوانیم. متن این سخنرانی‌ها به کوشش شاگردان و دوستداران شهید مطهری و بر اساس نوارهای ضبط‌شده از جلسات سخنرانی‌های ایشان گردآوری شده است.
شهید مطهری در بازگویی حقایق عاشورا به مستندات تاریخی و منابع معتبر پایبند بوده و در عین حال تلاش کرده است تا از کتابی صرفاً تاریخی فراتر برود و جنبه‌های معرفتی و فلسفی قیام امام‌ حسین(ع) را نیز برای مخاطبان روشن کند. با مطالعه‌ این کتاب، هم به نکته‌های جدیدی در مورد عاشورا و جنبه‌های مختلف آن پی می‌برید و هم با خرافه‌هایی که به این حوزه وارد شده‌اند، آشنا خواهید شد.

اهمیت کتاب حماسه حسینی
در دوره‌ معاصر، کتاب‌های بسیاری در مورد عاشورا و رخدادهای پیرامون آن نوشته شده است. ممکن است با خواندن این توضیحات بپرسید که حماسه حسینی چه تفاوتی با سایر کتاب‌های این حوزه دارد و اصلاً عامل تمایز آن از سایر کتاب‌ها چیست. در جواب این سؤال باید بگوییم که نگاه دقیق شهید مرتضی مطهری در بررسی حادثه کربلا، پرهیز از خرافه‌ها و دیدگاه‌های متعصبانه، پرداختن به جنبه‌های معرفتی قیام امام حسین، دلایل اهمیت کتاب حماسه حسینی و جایگاه قابل‌توجه آن در میان سایر کتاب‌های مذهبی هستند. همین ویژگی‌هاست که این کتاب را به یکی از آثار شناخته‌شده، هم برای ارتقای اطلاعات دینی و هم برای پژوهش‌های اسلامی تبدیل کرده است.

خلاصه کتاب حماسه حسینی
در ابتدا به این نکته اشاره کردیم که حماسهٔ حسینی در قالب دوجلدی به چاپ رسیده است. جلد اول آن که پیش روی شما قرار دارد، بیست‌و‌پنج سخنرانی شهید مطهری را در طول پنج سال شامل می‌شود. در جلد دوم حماسه حسینی نیز یادداشت‌های شهید مطهری قرار دارند که در طول حیات ایشان منتشر نشده بودند. در ادامه، درون‌مایه جلد اول کتاب و محتوای فصل‌های آن را به اختصار توضیح می‌دهیم.
جلد اول حماسه حسینی شامل ۷ فصل است. فصل اول آن سه سخنرانی را در مورد حقایق قیام کربلا دربرمی‌گیرد. در فصل دوم، شهید مطهری تحریفات واقعه‌ کربلا را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. در سومین فصل، ماهیت و چیستی واقعه‌ عاشورا برای مخاطبان روشن می‌شود. خوانندگان با مطالعه فصل چهارم، به تحلیل واقعه‌ کربلا از نگاه شهید مطهری پی می‌برند. شعارهای عاشورا و آرمان‌های آن در فصل پنجم بررسی و موشکافی شده‌اند. می‌دانیم که امر به معروف و نهی از منکر یکی از پایه‌های اصلی قیام عاشورا را تشکیل می‌دهد. این مبحث در فصل ششم از جلد اول حماسه حسینی بررسی شده است. تبلیغ در اسلام و چگونگی آن موضوع اصلی هفتمین فصل کتاب به شمار می‌آید.

درباره آیت‌اللّه مرتضی مطهری؛ نویسنده کتاب
شهید مرتضی مطهری (۱۲۹۸ تا ۱۳۵۸ خورشیدی) از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام در دوره‌ معاصر بود که سهم عمده‌ای در شکل‌گیری جریان‌های انقلاب اسلامی داشت. از وی کتاب‌های متنوعی به چاپ رسیده است که یا مانند «داستان راستان» در دسته‌ ادبیات داستانی قرار می‌‌گیرند یا مانند «نظام حقوق زن در اسلام» بیشتر جنبه‌ تحلیلی و تاریخی دارند.
ایشان علاوه‌‌بر تدریس در مدرسه‌ سپهسالار و دانشگاه تهران، پرچمدار مبارزات سیاسی در دوران پهلوی نیز بودند. در عین حال، با سخنرانی‌ها و آثار خود می‌کوشیدند به بیداری جامعه‌ی ایرانی، به‌ویژه جوانان کمک کنند. از میان تألیفات شهید مطهری می‌توان به «مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلام»، «خدمات متقابل اسلام و ایران»، «تعلیم و تربیت در اسلام» و... نیز اشاره کرد.

چگونگی ساختار کتاب حماسهٔ حسینی
کتاب حماسهٔ حسینی دربردارنده‌ دو جلد است. جلد اول آن به هفت فصل تقسیم شده است و بیست‌و‌پنج سخنرانی شهید مطهری را از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ شامل می‌شود. موضوعات اصلی فصل‌های هفت‌گانه آن به‌ترتیب شامل این موارد هستند:
•    فصل اول: بررسی حماسه‌ی امام حسین(ع) در کربلا؛
•    فصل دوم: تحلیل تحریفاتی که به روایت‌های عاشورا راه پیدا کرده‌اند؛
•    فصل سوم: ترسیم ماهیت حماسه‌ کربلا و چارچوب‌های آن؛
•    فصل چهارم: موشکافی و تحلیل واقعه‌ عاشورا؛
•    فصل پنجم: شعارها و اهداف بنیادین قیام عاشورا؛
•    فصل ششم: بررسی جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در حادثه‌ کربلا؛
•    فصل هفتم: تبلیغ و چگونگی آن در واقعه‌ عاشورا.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
دقت و امانت‌داری نویسنده در شرح حادثه‌ کربلا، گیرایی و زبان ساده‌ کتاب، همین‌طور جامعیت آن موجب شده است تا کتاب حماسه‌ حسینی به‌عنوان یکی از آثار پرطرفدار ادبیات مذهبی شناخته شود. شهید مرتضی مطهری در تلاش بوده است که «حماسه کربلا» را قدم‌به‌قدم و با شرح مفاهیم پایه‌ای آن بررسی کند. البته در این مسیر از شعر و عرفان غافل نبوده و هرکجا که فرصتی دست داده است، برای انتقال بهتر مفاهیم و موضوعات، از زبان شعر و ادبیات استفاده کرده است.
متن کتاب بسیار ساده و روان است. به همین علت، از مخاطبان عام تا متخصصان حوزه‌ اسلام‌شناسی می‌توانند متن آن را به‌راحتی درک کنند، بدون این‌که در درک توضیحات نویسنده دچار مشکل شوند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟
اگر دوستدار کتاب‌های مذهبی هستید و می‌خواهید از منظر تازه‌ای با قیام عاشورا آشنا شوید، خواندن کتاب حماسه حسینی شهید مطهری انتخاب بسیار خوبی خواهد بود. البته توجه داشته باشید که اگرچه کتاب برای مخاطبان بزرگسال نوشته شده است، به علت سادگی و گیرایی متن آن، مخاطبان نوجوانان نیز می‌توانند از مطالعه‌ این کتاب بهره‌ فراوانی ببرند.

نقد کتاب حماسه حسینی
کتاب حماسه حسینی شهید مطهری یکی از آثار شاخص مذهبی به شمار می‌آید که همواره توجه منتقدان و متخصصان این حوزه را به خود جلب کرده است. برخی از صاحب‌نظران، مانند سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، این کتاب را یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین آثار عاشورایی دوره‌ معاصر دانسته‌اند. گروهی دیگر نیز مانند سید جعفر مرتضی عاملی در انتساب کتاب حماسه حسینی به شهید مطهری تردید دارند و اشکالاتی را بر بخش‌هایی از آن، به‌ویژه بخش‌ «تحریفات عاشورا» وارد کرده‌اند. البته باید توجه داشت نویسنده‌ کتاب حماسه‌ حسینی با این کتاب، نقش مهمی در شفاف‌سازی واقعه‌ عاشورا و پاکسازی آن از خرافات و اطلاعات دروغین داشته است. وجود تعدادی اشتباه تاریخی انگشت‌شمار در این کتاب هرگز از ارزش آن نمی‌کاهد.

بخشی از متن کتاب حماسه حسینی جلد اول
در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب (سلام‌اللّه علیها) بود. راستی که موضوع عجیبی است: زینب با آن عظمتی که از اول داشته است ـ و آن عظمت را در دامن زهرا علیهاالسلام و از تربیت علی علیه‌السلام به‌دست آورده بود ـ در عین حال زینبِ بعد از کربلا با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد.
ما می‌بینیم در شب عاشورا زینب یکی دو نوبت حتی نمی‌تواند جلوی گریه‌اش را بگیرد. یک بار آنقدر گریه می‌کند که بر روی دامن حسین بیهوش می‌شود و حسین علیه‌السلام با صحبتهای خودش زینب را آرام می‌کند: «لا یذْهِبَنَّ حِلْمَک الشَّیطانُ» خواهر عزیزم! مبادا وساوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید. وقتی حسین به زینب می‌فرماید که چرا این‌طور می‌کنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همین‌طور، مادر همین‌طور، زینب با حسین اینچنین صحبت می‌کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی‌ماند.
اما همینکه ایام عاشورا سپری می‌شود و زینب، حسین علیه‌السلام را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعمل‌ها می‌بیند، زینب دیگری می‌شود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد. امام زین‌العابدین فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه‌ام زینب بسته بود.
می‌گویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنابراین بیست و دو روز از اسارت زینب گذشته است؛ بیست و دو روز رنج متوالی کشیده است که با این حال او را وارد مجلس یزیدبن معاویه می‌کنند، یزیدی که کاخ اخضر او (یعنی کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود) آنچنان بارگاه مجلّلی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه، خودش را می‌باخت. بعضی نوشته‌اند که افراد می‌بایست از هفت تالار می‌گذشتند تا به آن تالار آخری می‌رسیدند که یزید روی تخت مزین و مرصّعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفرای کشورهای خارجی نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند. در چنین شرایطی این اسرا را وارد می‌کنند و همین زینب اسیر رنج‌دیده و رنج‌کشیده، در همان محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که یزیدِ معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. یزید شعرهای ابن زبعری را با خودش می‌خوانَد و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار می‌کند. زینب فریادش بلند می‌شود: «اَظَنَنْتَ یا یزیدُ حَیثُ اَخَذْتَ عَلَینا اَقْطارَ الْأرْضِ وَ افاقَ السَّماءِ فَاَصْبَحْنا نُساقُ کما تُساقُ الاُْساری اَنَّ بِنا عَلَی‌اللّه‌ِ هَوانا وَ بِک عَلَیهِ کرامَةً؟» ای یزید! خیلی باد به دماغت انداخته‌ای (شَمَخْتَ بِاَنْفِک!). تو خیال می‌کنی اینکه امروز ما را اسیر کرده‌ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته‌ای و ما در مشت نوکرهای تو هستیم، یک نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر توست؟! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم.
ببینید، اینها مردمی هستند که بجز ایمان و شخصیت روحی و معنوی همه چیزشان را از دست داده‌اند. آن وقت شما توقع ندارید که شخصیتی مانند شخصیت زینب چنین حماسه‌ای بیافریند و در شام انقلاب به‌وجود بیاورد؟ همان‌طور که انقلاب هم به وجود آورد.
یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض کند و اسرا را محترمانه به مدینه بفرستد، بعد تبرّی کند و بگوید: «خدا لعنت کند ابن‌زیاد را، من چنان دستوری نداده بودم، او از پیش خود این کار را کرد.» چه کسی این کار را کرد؟ زینب چنین کاری را کرد.
در آخر جمله‌هایش این‌طور فرمود: «یا یزیدُ! کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک ناصِبْ جَهْدَک فَوَاللّه‌ِ لا تَمْحوا ذِکرَنا وَلا تُمیتُ وَحْینا»۵۱. زینب علیهاالسلام به کسی که مردم با هزار ترس و لرز به او «یا امیرالمؤمنین» می‌گفتند، خطاب می‌کند که یا یزید! به تو می‌گویم: هر حقّه‌ای که می‌خواهی بزن و هر کاری که می‌توانی انجام بده اما یقین داشته باش که اگر می‌خواهی نام ما را در دنیا محو کنی، نام ما محو شدنی نیست؛ آن‌که محو و نابود می‌شود تو هستی.
چنان خطبه‌ای در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت باقی ماند و خشم سراسر وجود آن مرد شقی و لعین را فرا گرفت و برای اینکه دل زینب را آتش بزند و زبان او را ساکت کند و برای اینکه زینب منقلب بشود، دست به یک عمل ناجوانمردانه زد: با عصای خیزران خود به لب و دندان ابا عبداللّه اشاره کرد.

جلد دوم حماسه حسینی 
این کتاب حاوی مطالبی است که مطهری به مرور ایام نوشته و هدف از این نگارش، جمع‌آوری مطالب مهم جهت مراجعه بعدی یا آمادگی برای سخنرانی بوده که از نظر اجمال و تفصیل متفاوت‌اند. این کتاب شامل هشت فصل است با همان موضوع سخنرانی‌ها؛ اما فرقشان در گفتار و نوشتاری‌بودن و اختصاصی‌بودن آن‌هاست. در واقع، این فصول در جلد اول و دوم مکمل یکدیگرند.
فصل اول: ریشه‌های تاریخی حادثه‌ی کربلا؛
فصل دوم: یادداشت ماهیت قیام حسینی؛
فصل سوم: یادداشت امام حسین علیه‌السلام و عیسی مسیح علیه‌السلام؛
فصل چهارم: یادداشت عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی؛
فصل پنجم: یادداشت‌ها؛
فصل ششم: حماسه‌ی حسینی؛
فصل هفتم: یادداشت عنصر تبلیغ در نهضت حسینی؛
فصل هشتم: یادداشت‌های متفرق؛

این کتاب بعد از شهادت مطهری چاپ شد، ولی از نظر نوع موضوعات و قوّت تحلیل، خرافه‌شویی از عاشورا، درس‌آموزی، پرداختن به جنبه‌های گوناگون، ارزش‌گذاری هر یک از این جنبه‌ها، پرداختن به جوانبی که کمتر به آن‌ها توجه شده کتابی کم‌نظیر محسوب می‌شود. 

بخشی از کتاب حماسه حسینی (جلد۲)
«حادثه شهادت امام حسین علیه‌السلام نه تنها فجیع بود و نه تنها مظهر یک فداکاری عظیم و بی‌نظیر است، حادثه بسیار عجیبی است از نظر توجیه علل روحی قضیه. این قضیه پنجاه سال بعد از وفات پیغمبر اکرم واقع شد به دست مسلمانان و پیروان رسول اکرم و مردمی که معروف به تشیع و دوستی آل علی بودند و واقعا هم علاقه به آل علی داشتند، در زیر پرچم کسانی که تا سه چهار سال قبل از وفات پیغمبر با او جنگیدند و عاقبت که مردم دیگر مسلمان شدند آنها هم اجبارا و ظاهرا مسلمان شدند (به قول عمار یاسر: «اِسْتَسْلَموا وَ لَمْ یسْلِمُوا»۱. ابوسفیان در حدود بیست سال با پیغمبر جنگید که در حدود پنج شش سال آخر قائد اعظمِ تحریک علیه اسلام بود و حزب او یعنی امویها اعدی عدوّ و اَ لَدّ الخصامِ پیغمبر بودند. بعد از ده سال از وفات پیغمبر، معاویه ـ که همیشه دوش به‌دوش و پابه‌پای پدرش با اسلام می‌جنگید ـ والی شام و سوریه شد و سی سال بعد از وفات پیغمبر، خلیفه و امیرالمؤمنین شد! و پنجاه سال بعد از وفات پیغمبر، پسرش یزید خلیفه شد و با آن وضع فجیع فرزند پیغمبر را کشت به دست مسلمانانی که شهادتین می‌گفتند و نماز می‌خواندند و حج می‌کردند و به آئین اسلام ازدواج می‌کردند و به آئین اسلام مرده‌های خود را دفن می‌کردند. نه این مردم منکر اسلام شده بودند ـ و اگر منکر اسلام شده بودند معمایی در کار نبود ـ و نه انکار حرمت امام حسین را داشتند و معتقد بودند که امام حسین ـ نعوذباللّه ـ از اسلام خارج شده، بلکه عقیده آنها به طور قطع بر تفضیل امام حسین بر یزید بود. حالا چگونه شد که اولاً حزب ابوسفیان زمام حکومت را در دست گرفتند و ثانیا مردم مسلمان و بلکه شیعه قاتل امام حسین علیه‌السلام شدند، در عین اینکه او را مستحق قتل نمی‌دانستند بلکه احترام خون او از خون هر کسی در نظر آنها بیشتر بود.
اما اینکه چرا حزب ابوسفیان زمام را در دست گرفت، برای این بود که یک نفر از همین امویها که او سابقه سوئی در میان مسلمین نداشت و از مسلمینِ اولین بود به خلافت رسید. این کار سبب شد که امویها جای پایی در دستگاه حکومت اسلامی پیدا کنند، جای پای خوبی به طوری که خلافت اسلامی را مُلک خود بنامند (همان‌طوری که مروان به انقلابیون همین را گفت)، هرچند جای پا در زمان عمر پیدا شد که معاویه والی سرزمین زرخیز شام و سوریه شد، خصوصا با درنظر گرفتن این معمّا که عمر جمیع حکام را عزل و نصب می‌کرد و تغییر و تبدیل می‌داد به استثناء معاویه.
امویها سبب فساد در دستگاه عثمان شدند و مردم هم علیه عثمان انقلاب کردند و او را کشتند، و معاویه که همیشه خیال خلافت را در دماغ می‌پروراند، از کشته‌شدن عثمان استفاده تبلیغاتی کرد و نام خلیفه مظلوم، خلیفه شهید به عثمان داد و پیراهن خون‌آلود عثمان را بلند کرد و وجهه مظلومیت خلیفه پیغمبر را تقویت کرد و به مردم هم گفت: رأس و رئیس کشندگان عثمان، علی علیه‌السلام است که بعد از عثمان خلیفه شده و انقلابیون را هم پناه داده، و چه گریه‌ها و اشکها که از مردم نگرفت! تمام مردم شام یعنی قبایلی از عرب که بعد از فتح اسلام در شام سکنی کرده بودند، یکدل و یکزبان گفتند که در مقام انتقام و خونخواهی خلیفه مظلوم تا قطره آخر خون خود حاضریم و هر چه تو فرمان دهی ما اطاعت می‌کنیم. به این وسیله معاویه نیروی اسلام را علیه خود اسلام تجهیز کرد».











 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات