پنج شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳

چگونه شفا می‌یابیم

کتاب چگونه شفا می‌یابیم نوشتهٔ الکساندرا ال و ترجمهٔ مهرناز نوروزی است. انتشارات ذهن آویز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب چگونه شفا می‌یابیم به ما یاد می‌دهد قدرت خود را کشف و آزادانه زندگی کنیم. نویسندهٔ این کتاب باور دارد که وقتی خود را شفا می‌دهیم، همهٔ اطرافیان ما نیز شفا می‌یابند. او ابتدا توضیح داده است که چرا باید خود را شفا دهیم و سپس از ما دعوت کرده که در یک سفر شفابخش به او بپیوندیم؛ سفری برای برقراری ارتباط مجدد با خودمان و استقبال از شادی که درِ خانه‌مان را می‌زند.

خواندن کتاب چگونه شفا می‌یابیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چگونه شفا می‌یابیم
چیزی که ممکن است در طول تمرین شفابخشی خود به آن برسید این است که برخی از عزیزانتان قادر به درک روند شما نخواهند بود. اگر شفا چیزی به من آموخته باشد، این است که همه نمی‌توانند با ما همان‌طور که در روند خودشناسی‌مان پیش می‌رویم همراه باشند. بخش بزرگی از فرضیات دیگران این است که فقط به این دلیل که در حال شفا هستید، باید غمگین، آسیب‌دیده یا رنجور باشید. همیشه این‌طور نیست و مطمئناً برای هرکسی متفاوت است.
شفا خطی و ثابت نیست. جاری، متغیر، نامنظم و پیچیده است. آزادی‌بخش، جامع، دگرگون‌کننده و شهودی است. همان‌طور که به شفای قلب خود می‌پردازید، می‌توانید شادی را تجربه و آن را از آنِ خود کنید. ممکن است روزهایی بیایند که پر از تیرگی و غم باشند. شفای قلب‌هایمان مستلزم این است که درگاه جان خویش را بگشاییم تا بتوانیم از همهٔ آنچه برایمان رخ می‌دهد لذت ببریم.
در حین شفا لذت و شادی را تجربه خواهید کرد. هرگز فکر نمی‌کردم همسایه‌ام به من لبخند بزند یا با من صحبت کند؛ اما او این کار را کرد. مواقعی بود که روزها به‌خاطر احساس شکست گریه می‌کردم. آن روزها درنهایت گذشتند، حتی زمانی که به نظر می‌رسید ماندنی‌اند. هر چیزی فصل و درس خودش را دارد.
بودن در کنار زخم‌ها و آسیب‌هایمان، بودن کامل در غم و رنج و نشستن با آن‌ها بدون عجله و قضاوت و آشکار کردن تروما، به‌اندازهٔ شفا یافتن از آن‌ها مهم است. تشخیص اینکه شادی را نمی‌شناسیم به همان اندازه مهم است که وقتی ظاهر شد یاد بگیریم چگونه آن را ببینیم و آن را بپذیریم. بنابراین باید در روند شفا کنجکاو باشیم و قلب خویش را پذیرای آنچه پدیدار می‌شود کنیم. ما مجبور نیستیم در بدبختی و غم غرق شویم به این دلیل که در حال شفای قلب خود هستیم.
آرامش و فرصت را می‌توان در اعماق کار روحی‌مان یافت. حق ماست که به خودمان اجازه دهیم بار سنگین زندگی را بر زمین بگذاریم و سبک شویم. زندگی یک کشمکش نیست. باید تمرکز خود را بر کار درونی، شفابخشی و حرکت کردن و جلو رفتن از خلال آن‌ها قرار دهیم؛ اما چیزی که توصیه نمی‌شود، دور شدن از شفاست که باعث می‌شود همان‌طور که هستیم بمانیم.
از شما می‌خواهم در طول روند شفا هرچند بار که نیاز است مکث کنید، به‌خصوص اگر احساس می‌کنید که خسته شده‌اید یا گیر کرده‌اید. من حتی شما را تشویق می‌کنم که هرازگاهی همه‌چیز را رها کنید و فقط استراحت کنید. استراحت عاطفی نفسی تازه است و شما سزاوار این هستید که دائماً در نقش «حلال مشکلات» نباشید. هدف این نیست که بیش‌ازحد تلاش کنیم یا شفا و شادی به‌اجبار ظاهر شوند. این‌ها به‌طور طبیعی مسیر خود را طی خواهند کرد. در عوض، در صفحهٔ یادداشت‌تان فضایی برای خود ایجاد کنید تا ببینید در کجای زندگی شما ظاهر می‌شود یا می‌خواهید در کجا ظاهر شود. مرحلهٔ بعد از آن، آمادگی پذیرش و استقبال از شکوه آن چیزی است که پدیدار می‌شود، بدون اینکه بپرسید آیا لایق آن هستید یا خیر.
وقتی به شفای قلبم فکر می‌کنم، شوق زندگی‌ای آزادانه و عشق ورزیدن بدون هیچ محدودیتی تمام وجودم را فرا می‌گیرد. من کاملاً از نزدیک درک کرده‌ام که پس از گذر از تاریکی و رنج، سنگدل نشدن چقدر سخت است. بااین‌حال، این چالشی است برای مقابله با ترس‌های خود درخصوص پیشکش عشق و دریافت آن. استقبال از شادی و تجربه آن چیزی است که باید تمرین شود. ممکن است همیشه تشخیص یا پذیرش آن آسان نباشد، اما درگاه جان خویش را برای دریافت آن باز نگه دارید. به خودتان اجازهٔ دریافت دهید.













 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات