برگ برنده
کتاب برگ برنده؛ تبدیل دشواریها به برتری نوشتۀ لورا هوآنگ و ترجمۀ مهدیه مفیدی و ویراستاری فاطمه قضاوی است. این کتاب را انتشارات کتاب کوله پشتی منتشر کرده است.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب برگ برنده اولینبار در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسید. این کتاب سیزده فصل دارد. هوآنگ در این کتاب به معرفی سیزده قاعده راهنما برای استارتآپهای موفق میپردازد. او با مثال و خاطرات زیادی، موانعی را مورد بررسی قرار میدهد که کارآفرینان معمولاً با آنها مواجه میشوند، از جمله این حقیقت که ایدهها و شرکتهای جدید در اغلب موارد، کاستیها و نقصهای کوچک و بزرگی دارند. نکتۀ اساسی، همانطور که زیرعنوان کتاب به آن اشاره میکند، بهرهبردن از مشکلات و دشواریها، و نگاه به آنها بهعنوان مسیری برای رسیدن به موفقیت است. این کتاب چگونگی پیشبرد حرفهای و غلبه بر موانع پیش رویتان را تغییر خواهد داد.
خواندن کتاب برگ برنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب برگ برنده در درجۀ اول برای کارآفرینان نوشته شده، بسیاری از مثالهای این اثر برای سایر مخاطبین و برندهای شخصی آنها همچنان کاربردی و مفید خواهد بود.
درباره لورا هوآنگ
لورا هوآنگ دانشیار مدرسهٔ کسبوکار هاروارد است. او پیشازاین استادیار مدرسهٔ وارتون دانشگاه پنسیلوانیا بوده است. پژوهشهای او در مجلات «فایننشال تایمز»، «والاستریت ژورنال»، «یواساِی تودی»، «فوربس» و «نیچر» چاپ شده است و برندهٔ جوایزی ازجمله فلوشیپ بنیاد کارآفرینی کافمن شده است. مؤسسهٔ پواتس و کوانتس، او را یکی از چهل استاد برتر زیر چهل سال مدرسهٔ کسبوکار انتخاب کرده است. «گوگل»، «اوبر»، «بلکراک»، «کیاستون»، «بیونیک» و «انستیتو لولپلینگ فیلد» از مخاطبان سخنرانیها و مشاورههای او هستند. برگ برنده اولین کتاب اوست.
بخشی از کتاب برگ برنده
«داستانهایی مانند داستان سنگون، شخصی که در مزرعهای کوچک در روستایی کوچکتر بزرگ شد. مجبور بود برای رسیدن به مدرسهٔ یک کلاسه، حدود هفت کیلومتر پیادهروی کند اما توانست به پشتوانهٔ سختکوشی و اراده، به یکی از بهترین دانشگاههای سئول، در کرهٔ جنوبی بپیوندد و فیزیکدان هستهای شود.
وقتی مسائلی چون طبقهٔ اجتماعی مطرح میشود، داستانهایی ازایندست به ما یادآوری میکنند که تبعیض اجتماعی وجود دارد؛ اما پویندگی اجتماعی ممکن است. پیشینهٔ شما نمیتواند پیشرفتتان را در زندگی محدود کند، البته اگر برای پیشرفت تلاش کنید.
اما در واقعیت، بهندرت چنین اتفاقی میافتد. نظرتان چیست که بار دیگر به داستان «میرای ناگاسو» و چیزی که واقعاً اتفاق افتاد برگردیم؟ او قبل از حرکت پیروزمندانهاش در المپیک ۲۰۱۸، در سال ۲۰۱۴ بدون هیچ تعارفی از تیم اسکیت روی یخ کنار گذاشته شده بود. «میرای» در مسابقات قهرمانی کشوری نفر سوم شده بود و همین میتوانست او را به یکی از سه جایگاه موجود در تیم المپیک برساند؛ اما درعوض، انجمن اسکیت روی یخ آمریکا تصمیم گرفت آن جایگاه را به «اشلی وگنر» بدهد که در آن مسابقات چهارم شده بود. انجمن اسکیت آمریکا صلاح دیده بود که «وگنر»، نسبت به «ناگاسو» گزینهٔ بهتری است.
چنین جایگزینیای از طرف فدراسیون اسکیت بیسابقه بود. یکی از دلایلی که برای این جایگزینی عنوان کردند این بود که «ناگاسو» فقط بیست سال داشت و «وگنر» بیست و سهساله، عاقلتر و باتجربهتر بود. بااینحال، «پولینا ادموندز» که در کمال تعجب جایگاه دوم را در سال ۲۰۱۴ به دست آورده و درست قبل از «ناگاسو» بود، فقط پانزدهساله بود و کمتجربهتر از «ناگاسو».
شاید به همین دلیل بود که فدراسیون اسکیت روی یخ آمریکا، «ناگاسو» را انتخاب نکرد. یا شاید دلیل ملالانگیزترش این باشد که «ناگاسو»، تصویر ایدئال اسکیتبازی آمریکایی نبود و مثل سه اسکیتباز انتخابشدۀ دیگر، موی بلوند و پوست روشن نداشت. فدراسیون هرگونه تعصبورزی نژادی آشکار را رد کرد، هرچند عملشان چیز دیگری میگفت».
خواندن کتاب برگ برنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب برگ برنده در درجۀ اول برای کارآفرینان نوشته شده، بسیاری از مثالهای این اثر برای سایر مخاطبین و برندهای شخصی آنها همچنان کاربردی و مفید خواهد بود.
درباره لورا هوآنگ
لورا هوآنگ دانشیار مدرسهٔ کسبوکار هاروارد است. او پیشازاین استادیار مدرسهٔ وارتون دانشگاه پنسیلوانیا بوده است. پژوهشهای او در مجلات «فایننشال تایمز»، «والاستریت ژورنال»، «یواساِی تودی»، «فوربس» و «نیچر» چاپ شده است و برندهٔ جوایزی ازجمله فلوشیپ بنیاد کارآفرینی کافمن شده است. مؤسسهٔ پواتس و کوانتس، او را یکی از چهل استاد برتر زیر چهل سال مدرسهٔ کسبوکار انتخاب کرده است. «گوگل»، «اوبر»، «بلکراک»، «کیاستون»، «بیونیک» و «انستیتو لولپلینگ فیلد» از مخاطبان سخنرانیها و مشاورههای او هستند. برگ برنده اولین کتاب اوست.
بخشی از کتاب برگ برنده
«داستانهایی مانند داستان سنگون، شخصی که در مزرعهای کوچک در روستایی کوچکتر بزرگ شد. مجبور بود برای رسیدن به مدرسهٔ یک کلاسه، حدود هفت کیلومتر پیادهروی کند اما توانست به پشتوانهٔ سختکوشی و اراده، به یکی از بهترین دانشگاههای سئول، در کرهٔ جنوبی بپیوندد و فیزیکدان هستهای شود.
وقتی مسائلی چون طبقهٔ اجتماعی مطرح میشود، داستانهایی ازایندست به ما یادآوری میکنند که تبعیض اجتماعی وجود دارد؛ اما پویندگی اجتماعی ممکن است. پیشینهٔ شما نمیتواند پیشرفتتان را در زندگی محدود کند، البته اگر برای پیشرفت تلاش کنید.
اما در واقعیت، بهندرت چنین اتفاقی میافتد. نظرتان چیست که بار دیگر به داستان «میرای ناگاسو» و چیزی که واقعاً اتفاق افتاد برگردیم؟ او قبل از حرکت پیروزمندانهاش در المپیک ۲۰۱۸، در سال ۲۰۱۴ بدون هیچ تعارفی از تیم اسکیت روی یخ کنار گذاشته شده بود. «میرای» در مسابقات قهرمانی کشوری نفر سوم شده بود و همین میتوانست او را به یکی از سه جایگاه موجود در تیم المپیک برساند؛ اما درعوض، انجمن اسکیت روی یخ آمریکا تصمیم گرفت آن جایگاه را به «اشلی وگنر» بدهد که در آن مسابقات چهارم شده بود. انجمن اسکیت آمریکا صلاح دیده بود که «وگنر»، نسبت به «ناگاسو» گزینهٔ بهتری است.
چنین جایگزینیای از طرف فدراسیون اسکیت بیسابقه بود. یکی از دلایلی که برای این جایگزینی عنوان کردند این بود که «ناگاسو» فقط بیست سال داشت و «وگنر» بیست و سهساله، عاقلتر و باتجربهتر بود. بااینحال، «پولینا ادموندز» که در کمال تعجب جایگاه دوم را در سال ۲۰۱۴ به دست آورده و درست قبل از «ناگاسو» بود، فقط پانزدهساله بود و کمتجربهتر از «ناگاسو».
شاید به همین دلیل بود که فدراسیون اسکیت روی یخ آمریکا، «ناگاسو» را انتخاب نکرد. یا شاید دلیل ملالانگیزترش این باشد که «ناگاسو»، تصویر ایدئال اسکیتبازی آمریکایی نبود و مثل سه اسکیتباز انتخابشدۀ دیگر، موی بلوند و پوست روشن نداشت. فدراسیون هرگونه تعصبورزی نژادی آشکار را رد کرد، هرچند عملشان چیز دیگری میگفت».
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر