روانشناسی هوش مصنوعی

کتاب روانشناسی هوش مصنوعی نوشته تونی پرسکات به بررسی ارتباط بین هوش مصنوعی و هوش انسانی از جنبه روانشناسی میپردازد. او در این اثر با بررسی تاریخچه و نوع کارکرد آنچه بهعنوان هوش مصنوعی میشناسیم، نشان میدهد که چطور کامپیوترها از ماشینهای محاسباتی به مدلهای زبانی بزرگ تبدیل شدند و این تغییرات، چه تاثیری بر زندگی روزمره ما انسانها میگذارد.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ در حالی که پیشرفتهای سرسامآور هوش مصنوعی دارد همه ما را شگفتزده میکند، لحظهای به این مسئله فکر میکنیم که چطور میتوانیم جایگاه خودمان را بهعنوان انسان در برخورد با هوش مصنوعی بازتعریف کنیم؟ آیا هوش مصنوعی قرار است به قول ماروین مینسکی، محقق برجسته حوزه هوش مصنوعی، در خوشبینانهترین حالت ما را بهعنوان حیوان خانگیاش نگه دارد؟
کتاب روانشناسی هوش مصنوعی (The Psychology of Artificial Intelligence) نوشتهی تونی پرسکات (Tony Prescott)، استاد رباتیک شناختی دانشگاه شفیلد انگلستان، ما را به یک تأمل دعوت کند؛ آیا هوش مصنوعی، میتواند مانند ما دنیا را درک کند؟ آیا آن چیزی که مدلهای زبانی نسبت به دادههای بیرونی بهعنوان خروجی تحویل میدهند را میتوان واقعا نوعی ادراک تلقی کرد؟ در دنیایی که هوش مصنوعی اختلاف عمیق و قابلتوجهی با ما در پردازش اطلاعات دارد، باید انتظار چه آیندهای را داشته باشیم؟
پرسکات در این کتاب قرار است به رابطه روانشناسی شناختی و هوش مصنوعی بپردازد. از یک سو آینده هوش مصنوعی به ساخت ماشینهای هوشمند خواهد رسید و از دیگر سو، علم روانشناسی به دنبال درک هوش طبیعی در انسانها و حیوانات است؛ این دو حوزه توانستهاند بهصورت متقابل ایدهها و روشهایشان را به یکدیگر منتقل کنند. حال در کتاب روانشناسی هوش مصنوعی میفهمیم که چه رابطهای بین درک علمی هوش انسانی و توسعه هوش مصنوعی وجود دارد و از دیگر سو پیامدهای اجتماعی، اخلاقی و روانشناختی زندگی با هوش مصنوعی چیست.
تونی پرسکات در ابتدا به مروری بر تاریخچه سنجش هوش میپردازد و پس از آن تفاوتها و شباهتهای مغز ما با کامپیوترها را روشن میکند. مسائلی مانند بررسی جستجو و بهینهسازی در سیستمهای طبیعی و مصنوعی و ساختار استدلال و کنترل در انسان و ماشین نیز مورد بحث قرار میگیرد و نهایتا، به مبحث یادگیری در شبکههای عصبی میرسد. از سویی دیگر او نشان میدهد که چگونه مدلهای هوش مصنوعی میتوانند نظریههایی جدید درباره انسان تولید کنند.
اما در آخرین بخش کتاب به مبحث شیوه تعامل انسانها با هوش مصنوعی و اثرات اجتماعی آن پرداخته شده است و قرار است ما را درگیر پرسشهایی کند که احتمالا بر شیوه زندگیکردنمان تاثیراتی عمیق خواهد گذاشت. تونی پرسکات قرار است با نگاهی محققانه به پرسشهای احتمالی ما پاسخ دهد. کتاب روانشناسی هوش مصنوعی اثری میان رشتهای است که پای علوم اعصاب، فلسفهی ذهن، تعامل انسان با ماشین و اخلاق را وسط کشیده است. این اثر با ترجمه شهریار وجدانی در انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده است.
کتاب روانشناسی هوش مصنوعی برای شما مناسب است اگر
• دانشجو یا پژوهشگر روانشناسی شناختی و علوم اعصاب هستید و میخواهید رابطه هوش طبیعی با هوش مصنوعی را درک کنید.
• دانشجو یا پژوهشگر حوزههای مرتبط با علوم کامپیوتر و یادگیری ماشین هستید و میخواهید بفهمید چگونه ایدههای الهامگرفته از روانشناسی و علوم اعصاب بر پیشرفتهای امروزی تاثیر گذاشتهاند.
• خواننده علاقهمند و مشتاقی هستید که میخواهد اطلاعات بیشتری درباره هوش مصنوعی و تاثیر آن بر زندگی انسانها به دست بیاورد.
در بخشی از کتاب میخوانیم
با یادگیری این نوع بازنماییهای مشترک، هوش مصنوعی میتواند بهطور صریح معنای کلمات را به بسیاری از دادههای غیرزبانی مرتبط کند. هوش مصنوعی تولید موسیقی اکنون قادر است به آهنگها گوش دهد و موسیقی جدیدی به سبک مشابه تولید کند. ارتباط دادن این هوش مصنوعی تولید موسیقی به یک هوش مصنوعی زبانی موجب میشود که این سیستم ترکیبی بتواند در مورد گروه میمونهای قطبی و چیزهای بیشتری درباره موسیقی آنها بداند. به عنوان مثال، این هوش مصنوعی میتواند مطالب مفیدی در مورد شباهتهای موسیقی بین گروه راک میمونهای قطبی و سایر گروههای پست پانک بیان کند.
زبان، ویدئو و صدا را در یک هوش مصنوعی ترکیب کنید، و به یک سیستم حافظه چندوجهی هوشمند دسترسی پیدا خواهید کرد که شباهت بیشتری به سیستم حافظه شما دارد. نواحی تداعی قشری ذکر شده در فصل دوم (که در شکل 2/2 نشان داده شده است) را به خاطر بیاورید. بخشهای زیادی از این نواحی به شدت چندوجهی هستند. به عنوان مثال، ناحیه تداعی جداری به نام الآیپی، سیگنالهای بینایی، شنوایی، حسی-حرکتی و دهلیزی (گوش داخلی) را ترکیب میکند و آنها را در یک چارچوب مرجع مشترک قرار میدهد که میتواند برای هدایت حرکت در محیط استفاده شود. پیشرفتهای اخیر در هوش مصنوعی، مانند مدلهای تولید تصویر چندوجهی، شروع به نشان دادن چگونگی انجام این کار کردهاند.
اما آیا این عمل معنادار و اصولی است؟ فیلسوفی به نام استوان هارناد، بر اساس آزمایش فکری اتاق چینی جان سرل، استدلال میکند که بازنماییها در تمام این هوشهای مصنوعی تولیدی هنوز اصولی نیستند. دلیل آن این است که تفسیر خروجی آنها، یعنی تصاویر، متن، صدا و غیره، در نهایت در ذهن ناظر (کاربر هوش مصنوعی) است و در ماشین وجود ندارد. به هر حال، در یک سطح، این هوشهای مصنوعی فقط طیف عظیمی از اعداد را طبق قوانین بسیار پیچیده تغییر میدهند. این بسیار شبیه آزمایش سرل در اتاق چینی است که خطوط موجدار بیمعنی را اصلاح و تغییر میداد. آیا در اینجا چیزی وجود دارد که معادل معنای انسانی باشد؟
کتاب روانشناسی هوش مصنوعی (The Psychology of Artificial Intelligence) نوشتهی تونی پرسکات (Tony Prescott)، استاد رباتیک شناختی دانشگاه شفیلد انگلستان، ما را به یک تأمل دعوت کند؛ آیا هوش مصنوعی، میتواند مانند ما دنیا را درک کند؟ آیا آن چیزی که مدلهای زبانی نسبت به دادههای بیرونی بهعنوان خروجی تحویل میدهند را میتوان واقعا نوعی ادراک تلقی کرد؟ در دنیایی که هوش مصنوعی اختلاف عمیق و قابلتوجهی با ما در پردازش اطلاعات دارد، باید انتظار چه آیندهای را داشته باشیم؟
پرسکات در این کتاب قرار است به رابطه روانشناسی شناختی و هوش مصنوعی بپردازد. از یک سو آینده هوش مصنوعی به ساخت ماشینهای هوشمند خواهد رسید و از دیگر سو، علم روانشناسی به دنبال درک هوش طبیعی در انسانها و حیوانات است؛ این دو حوزه توانستهاند بهصورت متقابل ایدهها و روشهایشان را به یکدیگر منتقل کنند. حال در کتاب روانشناسی هوش مصنوعی میفهمیم که چه رابطهای بین درک علمی هوش انسانی و توسعه هوش مصنوعی وجود دارد و از دیگر سو پیامدهای اجتماعی، اخلاقی و روانشناختی زندگی با هوش مصنوعی چیست.
تونی پرسکات در ابتدا به مروری بر تاریخچه سنجش هوش میپردازد و پس از آن تفاوتها و شباهتهای مغز ما با کامپیوترها را روشن میکند. مسائلی مانند بررسی جستجو و بهینهسازی در سیستمهای طبیعی و مصنوعی و ساختار استدلال و کنترل در انسان و ماشین نیز مورد بحث قرار میگیرد و نهایتا، به مبحث یادگیری در شبکههای عصبی میرسد. از سویی دیگر او نشان میدهد که چگونه مدلهای هوش مصنوعی میتوانند نظریههایی جدید درباره انسان تولید کنند.
اما در آخرین بخش کتاب به مبحث شیوه تعامل انسانها با هوش مصنوعی و اثرات اجتماعی آن پرداخته شده است و قرار است ما را درگیر پرسشهایی کند که احتمالا بر شیوه زندگیکردنمان تاثیراتی عمیق خواهد گذاشت. تونی پرسکات قرار است با نگاهی محققانه به پرسشهای احتمالی ما پاسخ دهد. کتاب روانشناسی هوش مصنوعی اثری میان رشتهای است که پای علوم اعصاب، فلسفهی ذهن، تعامل انسان با ماشین و اخلاق را وسط کشیده است. این اثر با ترجمه شهریار وجدانی در انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده است.
کتاب روانشناسی هوش مصنوعی برای شما مناسب است اگر
• دانشجو یا پژوهشگر روانشناسی شناختی و علوم اعصاب هستید و میخواهید رابطه هوش طبیعی با هوش مصنوعی را درک کنید.
• دانشجو یا پژوهشگر حوزههای مرتبط با علوم کامپیوتر و یادگیری ماشین هستید و میخواهید بفهمید چگونه ایدههای الهامگرفته از روانشناسی و علوم اعصاب بر پیشرفتهای امروزی تاثیر گذاشتهاند.
• خواننده علاقهمند و مشتاقی هستید که میخواهد اطلاعات بیشتری درباره هوش مصنوعی و تاثیر آن بر زندگی انسانها به دست بیاورد.
در بخشی از کتاب میخوانیم
با یادگیری این نوع بازنماییهای مشترک، هوش مصنوعی میتواند بهطور صریح معنای کلمات را به بسیاری از دادههای غیرزبانی مرتبط کند. هوش مصنوعی تولید موسیقی اکنون قادر است به آهنگها گوش دهد و موسیقی جدیدی به سبک مشابه تولید کند. ارتباط دادن این هوش مصنوعی تولید موسیقی به یک هوش مصنوعی زبانی موجب میشود که این سیستم ترکیبی بتواند در مورد گروه میمونهای قطبی و چیزهای بیشتری درباره موسیقی آنها بداند. به عنوان مثال، این هوش مصنوعی میتواند مطالب مفیدی در مورد شباهتهای موسیقی بین گروه راک میمونهای قطبی و سایر گروههای پست پانک بیان کند.
زبان، ویدئو و صدا را در یک هوش مصنوعی ترکیب کنید، و به یک سیستم حافظه چندوجهی هوشمند دسترسی پیدا خواهید کرد که شباهت بیشتری به سیستم حافظه شما دارد. نواحی تداعی قشری ذکر شده در فصل دوم (که در شکل 2/2 نشان داده شده است) را به خاطر بیاورید. بخشهای زیادی از این نواحی به شدت چندوجهی هستند. به عنوان مثال، ناحیه تداعی جداری به نام الآیپی، سیگنالهای بینایی، شنوایی، حسی-حرکتی و دهلیزی (گوش داخلی) را ترکیب میکند و آنها را در یک چارچوب مرجع مشترک قرار میدهد که میتواند برای هدایت حرکت در محیط استفاده شود. پیشرفتهای اخیر در هوش مصنوعی، مانند مدلهای تولید تصویر چندوجهی، شروع به نشان دادن چگونگی انجام این کار کردهاند.
اما آیا این عمل معنادار و اصولی است؟ فیلسوفی به نام استوان هارناد، بر اساس آزمایش فکری اتاق چینی جان سرل، استدلال میکند که بازنماییها در تمام این هوشهای مصنوعی تولیدی هنوز اصولی نیستند. دلیل آن این است که تفسیر خروجی آنها، یعنی تصاویر، متن، صدا و غیره، در نهایت در ذهن ناظر (کاربر هوش مصنوعی) است و در ماشین وجود ندارد. به هر حال، در یک سطح، این هوشهای مصنوعی فقط طیف عظیمی از اعداد را طبق قوانین بسیار پیچیده تغییر میدهند. این بسیار شبیه آزمایش سرل در اتاق چینی است که خطوط موجدار بیمعنی را اصلاح و تغییر میداد. آیا در اینجا چیزی وجود دارد که معادل معنای انسانی باشد؟
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر