سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳

هنر سرسختی و تسلیم نشدن

کتاب هنر سرسختی و تسلیم نشدن نوشتهٔ تاد کاشدن و ترجمهٔ نیره جودی و عابده میرزایی است. انتشارات هورمزد این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب شیوهٔ مخالفت و سرپیچی مؤثر.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب هنر سرسختی و تسلیم نشدن که از ده فصل، سه بخش، یک مقدمه و یک پایان تشکیل شده، برای افرادی مناسب است که اعتقاد دارد دستِ‌کم برخی از عناصر خرد و عمل مرسوم نیاز به بهبود فوری دارد. اگر مشتاق دیدن عدالتِ بیشتر در جهانید و آزادی بیشتر، ثبات مالی بیشتر، هدفمندی بیشتر و انسانیت بیشتر را می‌خواهید، این کتاب را بخوانید. این کتاب برای هر کسی است که ارزش تقلید‌نکردن را درک می‌کند و می‌داند انسان‌ها عمیقاً به آزاداندیشانی نیاز دارند که مشتاقند هنجارهای زیان‌آور را به امید پیشرفت، بر هم زنند. نویسنده گفته است که این کتاب برابر است با راهنمایی آسان که می‌تواند به یک نوجوان کمک کند؛ نوجوانی که می‌کوشد مسائل روان‌شناختی خودش را مدیریت کند.

خواندن کتاب هنر سرسختی و تسلیم نشدن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی و علاقه‌مندان به مطالعه در باب شیوهٔ مخالفت و سرپیچی مؤثر پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هنر سرسختی و تسلیم نشدن
«ما تاکنون با قهرمان‌های زیادی رویارو شده‌ایم، ناسازگارانی که برای دستیابی به خیری عالی‌تر خطرهای بزرگی کردند. افتخار می‌کنم که بگویم شخصاً خاطره‌ای با یکی از آن‌ها دارم: مدیر بخش کمک هزینه و پژوهش در دانشگاه بوفالو گروه انفورماتیک زیست‌پزشکی در سال ۲۰۰۷ شرل کندی، دانشجوی فارغ‌التحصیل سی‌ساله و هماهنگ‌کنندهٔ پروژه در مؤسسهٔ پژوهشی و بالینی دربارهٔ اعتیاد در دانشگاه افشاگری کرد. او نگرانی عمیقی دربارهٔ رئیس خود دکتر ویلیام فلس-استوارت مطرح کرد. فلس-استورات سال‌ها مقاله‌های بی‌شماری نوشت و پول کمک‌هزینهٔ پژوهشی فراوانی برای خود نگه داشت. در پشت صحنهٔ این ماجرا برخی از دانشجویان (شامل خودم) حس کردند چیزی درست نیست. مثلاً ما متعجب بودیم که او کجا و چطور ۱۲۰ زوج را برای پژوهشی دربارهٔ تأثیرگذار بودن برنامهٔ درمانی سوءاستفاده از مواد درمان کرده است. او خودش فرم‌های رضایت‌نامه را مدیریت می‌کرد. خودش دستمزدها را مدیریت می‌کرد. هیچ‌کس جز فلس-استوارت هرگز شرکت‌کننده‌ها را نمی‌دید.
شرل تصمیم گرفت کاری کند. او می‌دانست متهم کردن فلس-استورات به تقلب علمی خطرات شغلی بزرگی به همراه دارد. فلس-استورات دستمزد او را می‌پرداخت و به‌عنوان دانشجوی فارغ‌التحصیل قدرت اندکی داشت؛ اما شرل قانع شده بود و اطمینان داشت فلس-استورات تقلب علمی انجام داده‌است. او با خود گفت: «من قوی هستم. من از افراد نمی‌ترسم. برایم مهم نیست که عنوان شغلی شما چیست».
کاش می‌توانستم بگویم شرل پیروز شد و از سرکشی اصولی خود آسیبی ندید اما چنین اتفاقی روی نداد. مؤسسه بر اساس اطلاعاتی که او داد فلس-استوارت را به هیئت اخلاقی احضار کرد. آن‌ها از او خواستند بگوید از کدام کلینیک‌های درمانی داده‌های خود را جمع‌آوری کرده است و او نیز آدرس‌ها را به آن‌ها ارائه کرد. اعضای آن هیئت تحقیقی با مراجعه به آن کلینیک‌ها شواهدی مبنی بر انجام پژوهش در آن‌ها نیافتند. با توجه به این مسئله آن‌ها از فلس- استوارت فرم‌های رضایت‌نامهٔ شرکت‌کنندگان در پژوهش را خواستند. پیش از آنکه او آن‌ها را تحویل بدهد انباری که ظاهراً تنها نسخه‌های اسناد پژوهش در آن‌ها نگهداری می‌شد دچار آتش‌سوزی مشکوکی شد و کاملاً سوخت».







 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات