خوددوستی، سفری دگرگون کننده: شامل تمرینهایی برای مدیتیشن

کتاب خوددوستی، سفری دگرگون کننده اثر کریستین برگر لوونستین کتابی عملی و خوشخوان با محوریت کشف گوهر درونی از طریق دادن عشقی بیدریغ به خود است. این کتاب مناسب همه بزرگسالانی است که به صلح درون نیاز مبرم دارند.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ خودشکوفایی (Self-Actualization) مفهومی در روانشناسی است که به فرایند دریافت و شکوفایی استعدادها و قابلیتهای فرد گفته میشود. انسان در فرایند خودشکوفایی مهمترین نقش را ایفا میکند زیرا خود اوست که باید به درک و کشف استعدادها و تواناییهایش نائل شود، به آنها ایمان بیاورد و مسئولیت شکوفاییشان را بر عهده بگیرد. فرد در تمام طول عمر خود با این فرایند درگیر است زیرا استعدادهای آدمی محدود نیست و به فراخور موقعیتهای مختلف او نیاز به کاویدن خود و کشف تواناییهای جدید دارد. نکتهی مهم در فرایند خودشکوفایی تسلیم نشدن در برابر فشارهای جامعه است. درحالیکه جامعه و سیستم مقایسهگر آن تمام تلاش خود را میکند که به انسان احساس نارضایتی از خویشتن را القا کند، خود فرد به ارزشهای وجودیاش اعتبار میبخشد. بهنظر دشوار است که در هیاهوی زمان آدمی خود را معتبر، مهم و منحصربهفرد بداند. هرکس تنها در یک صورت در جنگ با جامعهای کمالگرا پیروز خواهد شد و آرامش و رضایت درونیاش را از دست نخواهد داد: با خوددوستی و عشق به خود. این موضوعی است که کتاب خوددوستی، سفری دگرگونکننده (L'amour de soi) بر آن تمرکز دارد.
خوددوستی (Self-Love) یک تمرین مداوم در زندگی برپایهی اهمیت دادن به خود و ارزش نهادن به گوهر درونی است. شخص با خوددوستی و حس عشق به خود ارزشهایش را میشناسد و فارغ از دستاوردهایش در دنیای بیرونی، رابطهی خوبی با درونش دارد. بهعبارت دیگر، خوددوستی به انسان این اجازه را میدهد که دربارهی خودش نه با بیرحمی که با انصاف و عطوفت قضاوت کند. از دست دادن خوددوستی عوارض جبرانناپذیری برای روان، جسم و احساسات انسان دارد. قدم اول خوددوستی خودپذیری (Self-Acceptance) است؛ انسان با پذیرش خود منصفانه دربارهی ضعف و قوتش خواهد دانست و برای اصلاح یا پرورش آنها دست به عمل خواهد زد. گام مهم دیگر در مسیر خودددوستیْ خودشفقتی (Self-Compassion) است. انسانی که با نیروهای درونیاش مهربانانه مواجه میشود در سختیها تابآوری بیشتری دارد و با خود نه بهعنوان دشمن بلکه بهعنوان دوستی همراه برخورد خواهد کرد. نکتهی اساسی در مسیر خوددوستی این است که این مفهوم یک مهارت کسبکردنی است، به این معنا که انسان با احساس خوددوستی به آن شکلی که جامعهی امروز مدنظر دارد متولد نمیشود. انسان معاصر نیاز دارد که با بهرهگیری از منابع و افراد متخصص به یاری خود بشتابد.
یکی از این منابع که با تمرینهایی عملی انسان را در مسیر پرسنگلاخ صلح با خود یاری میکند، کتاب خوددوستی، سفری دگرگونکننده نوشتهی کریستین برگر لوونستین (Kristin Berger-Loewenstein) است. این کتاب کوتاه و خوشخوان با عناوین جذابی همچون «روزبهروز خود را بیشتر دوست داشته باشید؛ توضیح مرحله به مرحله»، «کمالگرایی و شادکامی باهم نمیسازند» و «کمی به خود برسید!» مخاطب را قدمبهقدم در مسیر خوددوستی یاری میکند. مخاطب در این کتاب درخواهد یافت که چگونه با انجام روزانهی تمرینها با خود به صلح برسد و دربرابر هجمهی شبکههای اجتماعی و مدلهای ایدئآل زندگی، کافی بودن خود را در آغوش بکشد. ترجمهی روان و یکدست کتاب توسط هانیه قدمگاهی، از سوی انتشارات شبنا به مخاطب فارسیزبان عرضه شده است.
کتاب خوددوستی، سفری دگرگونکننده برای چه کسانی مناسب است؟
اگر برای شکوفایی نبوغ درونیتان نیاز به یک کتاب همراه دارید، این کتاب برای شما نوشته شده است. دوستداران کتابهای خودیاری و توسعهی فردی این کتاب را مفید و موثر خواهند یافت.
در بخشی از کتاب میخوانیم
در ابتدا باید فرق بین دو مفهوم را مشخص کنیم: خوددوستی و خودشیفتگی. این دو کاملاً از هم متمایزند. شکی نیست که خوددوستی کمی از خودشیفتگی را هم شامل میشود. باوجوداین، نشانهی خودشیفتگی این است که افراد خودشیفته خود را بسیار مهم میپندارند.
هیچچیز و هیچکس در نظر خودشیفتهها اهمیت ندارد. از دیدگاه آنها، فقط شخص خودشان خاص و منحصربهفرد است و آنها خود را از بقیه بالاتر میپندارند. خودشیفتهها نیاز دارند بدون در نظر گرفتن بقیه، خود را مقدم بر همهچیز بدانند. درنتیجه معمولاً با رفتارشان به بقیه آسیب میزنند.
اما خوددوستی قبل از هرچیز، شامل حضور و پذیرش خود است؛ معنی آن غرور و خودخواهی نیست.
وقتی خود را دوست داریم، بدن و روحمان را آنگونه که هست میپذیریم. دیگر سعی نمیکنیم چیزی را سراسیمه و فقط بنا به میل دیگران تغییر بدهیم. اما این کار مخصوصاً در جوامع امروزی به این آسانی هم نیست. شبکههای اجتماعی و دیگر برنامههای تأثیرگذار این باور را در ما ایجاد میکنند که اگر بخواهیم حس خوبی به خودمان داشته باشیم، باید به جایگاه خاصی در اجتماع برسیم و با ایدئال زیبایی مطابقت داشته باشیم.
خوددوستی (Self-Love) یک تمرین مداوم در زندگی برپایهی اهمیت دادن به خود و ارزش نهادن به گوهر درونی است. شخص با خوددوستی و حس عشق به خود ارزشهایش را میشناسد و فارغ از دستاوردهایش در دنیای بیرونی، رابطهی خوبی با درونش دارد. بهعبارت دیگر، خوددوستی به انسان این اجازه را میدهد که دربارهی خودش نه با بیرحمی که با انصاف و عطوفت قضاوت کند. از دست دادن خوددوستی عوارض جبرانناپذیری برای روان، جسم و احساسات انسان دارد. قدم اول خوددوستی خودپذیری (Self-Acceptance) است؛ انسان با پذیرش خود منصفانه دربارهی ضعف و قوتش خواهد دانست و برای اصلاح یا پرورش آنها دست به عمل خواهد زد. گام مهم دیگر در مسیر خودددوستیْ خودشفقتی (Self-Compassion) است. انسانی که با نیروهای درونیاش مهربانانه مواجه میشود در سختیها تابآوری بیشتری دارد و با خود نه بهعنوان دشمن بلکه بهعنوان دوستی همراه برخورد خواهد کرد. نکتهی اساسی در مسیر خوددوستی این است که این مفهوم یک مهارت کسبکردنی است، به این معنا که انسان با احساس خوددوستی به آن شکلی که جامعهی امروز مدنظر دارد متولد نمیشود. انسان معاصر نیاز دارد که با بهرهگیری از منابع و افراد متخصص به یاری خود بشتابد.
یکی از این منابع که با تمرینهایی عملی انسان را در مسیر پرسنگلاخ صلح با خود یاری میکند، کتاب خوددوستی، سفری دگرگونکننده نوشتهی کریستین برگر لوونستین (Kristin Berger-Loewenstein) است. این کتاب کوتاه و خوشخوان با عناوین جذابی همچون «روزبهروز خود را بیشتر دوست داشته باشید؛ توضیح مرحله به مرحله»، «کمالگرایی و شادکامی باهم نمیسازند» و «کمی به خود برسید!» مخاطب را قدمبهقدم در مسیر خوددوستی یاری میکند. مخاطب در این کتاب درخواهد یافت که چگونه با انجام روزانهی تمرینها با خود به صلح برسد و دربرابر هجمهی شبکههای اجتماعی و مدلهای ایدئآل زندگی، کافی بودن خود را در آغوش بکشد. ترجمهی روان و یکدست کتاب توسط هانیه قدمگاهی، از سوی انتشارات شبنا به مخاطب فارسیزبان عرضه شده است.
کتاب خوددوستی، سفری دگرگونکننده برای چه کسانی مناسب است؟
اگر برای شکوفایی نبوغ درونیتان نیاز به یک کتاب همراه دارید، این کتاب برای شما نوشته شده است. دوستداران کتابهای خودیاری و توسعهی فردی این کتاب را مفید و موثر خواهند یافت.
در بخشی از کتاب میخوانیم
در ابتدا باید فرق بین دو مفهوم را مشخص کنیم: خوددوستی و خودشیفتگی. این دو کاملاً از هم متمایزند. شکی نیست که خوددوستی کمی از خودشیفتگی را هم شامل میشود. باوجوداین، نشانهی خودشیفتگی این است که افراد خودشیفته خود را بسیار مهم میپندارند.
هیچچیز و هیچکس در نظر خودشیفتهها اهمیت ندارد. از دیدگاه آنها، فقط شخص خودشان خاص و منحصربهفرد است و آنها خود را از بقیه بالاتر میپندارند. خودشیفتهها نیاز دارند بدون در نظر گرفتن بقیه، خود را مقدم بر همهچیز بدانند. درنتیجه معمولاً با رفتارشان به بقیه آسیب میزنند.
اما خوددوستی قبل از هرچیز، شامل حضور و پذیرش خود است؛ معنی آن غرور و خودخواهی نیست.
وقتی خود را دوست داریم، بدن و روحمان را آنگونه که هست میپذیریم. دیگر سعی نمیکنیم چیزی را سراسیمه و فقط بنا به میل دیگران تغییر بدهیم. اما این کار مخصوصاً در جوامع امروزی به این آسانی هم نیست. شبکههای اجتماعی و دیگر برنامههای تأثیرگذار این باور را در ما ایجاد میکنند که اگر بخواهیم حس خوبی به خودمان داشته باشیم، باید به جایگاه خاصی در اجتماع برسیم و با ایدئال زیبایی مطابقت داشته باشیم.
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر