اندازه نگه دار که اندازه نکوست!
شتابزدگی برای قهرمانسازی...

الهام آمرکاشی: دو ماه و دو روز از ۲۶ خردادماه سال جاری میگذرد. زمانی که در جریان جنگ ۱۲روزه و حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان شیشهای صداوسیما، مجری شبکه خبر کشور در رفتاری جسورانه، تریبون خبر را رها نکرد و تا لحظه آخر در راه خبررسانی، مقاومت و پایداری کرد.اما آنچه در هفتههای اخیر به شکل اغراقآمیز درحال چرخش است، برگزاری مراسمهای نمادین متعدد است که درحال تبدیلِ قهرمان به قربانی بزرگنمایی است.
یادداشت- رمزگشانیوز؛ دو ماه و دو روز از ۲۶ خردادماه سال جاری میگذرد. زمانی که در جریان جنگ ۱۲ روزه و حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان شیشهای صداوسیما، لحظهای نمادین از ایستادگی رقم خورد و مجری شبکه خبر کشور -سحر امامی- در رفتاری جسورانه، تریبون خبر را رها نکرد و تا لحظه آخر در راه خبررسانی، مقاومت و پایداری کرد. اما آنچه در هفتههای اخیر به شکل اغراقآمیز در حال چرخش است، برگزاری مراسمهای نمادین متعدد است که در حال تبدیلِ قهرمان به قربانی بزرگنمایی است.
بعد از حادثه ۲۶ خردادماه، ردپای سحر امامی در بسیاری از محافل و برنامههای متعدد سیاسی- اجتماعی دیده شد.
از نقش بستن چهرۀ او بر بیلبورد بزرگ و تأثیرگذار میدان ولیعصر تهران تا دیدار وی با نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا.
از میزبانیِ مردم ولایتمدار خراسان شمالی از سحر امامی تا اهدای دان یکِ تکواندو به وی از سوی فدراسیون تکواندو.
موضوعِ طبیعیِ تقدیر از چهرۀ خبری کشور، از زمانی چهره غیر طبیعی به خود گرفت که «در ادامه موج تقدیرها از سحر امامی، خبر اهدای دان یک تکواندو نیز یکی دیگر از آن اتفاقات سؤالبرانگیز شد. اقدامی که اگرچه شاید با نیت قدردانی انجام شده، اما در نگاه جامعه، بیشتر رنگ «نمایش» به خود گرفت تا تقدیر واقعی»!
و در حالی فدراسیون تکواندو در توضیح درباره دانیک تکواندوی سحر امامی تشریح کرد: «هدف از این اقدام، صرفاً ابراز احترام و پاسداشت ارزشهای انسانی و ایثارگری است و هیچ امتیاز مالی یا ورزشی برای گیرندگان آن ایجاد نمیکند. بنابراین، هیچ تکواندوکاری نباید بابت عدم دریافت چنین نشان افتخاری ناراحت یا دچار شبهه شود؛ این تنها نشانه تقدیر از فداکاری، وفاداری و ارزشهای والا انسانی و ملی است و قرار نیست جایگاه سختکوشی ورزشی و سوابق رسمی را تغییر دهد. بنابراین، این اقدام معنوی و نمادین، احترام به ایثار و فداکاری شهدای تکواندو و بانوان فداکار است؛ هیچ اصطکاکی با مسیر حرفهای و ورزشی اعضا ندارد و شبههها و شایعات مطرحشده، نادرست و ناشی از برداشت سطحی از ماهیت این تقدیر معنوی است»؛ که همچنان قریب به اکثریت یکایک افراد این کشور که در زیر پرچم ایران نفس میکشند، بر این عقیدهاند که باید اندازه نگه داشت که اندازه نکوست.
اگرچه تصویر آن چندثانیه حضور سحر امامی، نمونهای از اقتدار ایران و ایرانی را به نمایش گذاشت که تصویر مذکور، تا سالها بر اذهان عمومی نقش دارد و به اعتقاد خرد جمعی، بزرگنمایی برای یک شخص، در روزی که دو نفر دیگر از اهالی رسانه در ساختمان شیشهای جان خود را از دست دادند، شتابزدگی برای قهرمانسازی است.
«در همان روز، در همان ساعت و در همان ساختمان، دو نفر جانشان را گذاشتند پای همین رسانه. نیما رجبپور، سردبیر شبکه خبر و معصومه عظیمی، مسئول دبیرخانه ریاست صداوسیما».
و تأسفبار است برای جانمایی قدرتِ تصویر ۲۶ خردادماه، نگاهها فقط به یک نفر خیره باشد و برای یکنفر دستها کوبیده شود...
و در حالی رسانههای متعدد با مفاهیمی همرنگ در این مسیر، بر این امر تأکید دارند که «قهرمان» را با افراط به «ضدقهرمان» تبدیل نکنید؛ که چندسطری از یکی از رسانههای کشور در این زمینه حائز تفکر است:
«تجلیل اگر قرار است معنا داشته باشد، باید «متوازن» باشد. نه آنقدر افراط آمیز که بیاعتمادی بسازد، نه آنقدر قطرهای که قدرشناسی را زیر سؤال ببرد. جای سحر امامی، اگر در قلب مخاطب نشسته، دلیلش کیفیت کارش است؛ نه تعداد دفعاتی که تصویرش را تکرار کردهایم. ما هنوز آن لحظه پخش زنده را فراموش نکردهایم. هنوز هم به احترامش میایستیم. اما با همان صداقت، از رسانهها میخواهیم که تصویر بزرگتری بسازند. فقط سحر امامی را نبینند؛ صدای خاموش نیما رجبپور را هم بشنوند، لبخند فروخورده معصومه عظیمی را هم ثبت کنند».
همچنان با تکریم عزتمندانه از یکایک اهالی رسانه، علیالخصوص دوستان ساختمان شیشهای و شخصِ سحر امامی در راستای اعتلاء و اهتزاز پرچم پُرصلابت و پُراقتدار ایرانِ جان، پرهیز از افراط در بازه زمانی فعلی، از جمله ضروریات فرهنگی کشور است که انتظار میرود تجلیل و تقدیرها، با تفکری سنجیدهتر صورت بگیرد که به نوشتارِ یکی از روزنامههای کثیرالانتشار کشور: «حقیقت این است که به جای این تقدیرهای خیرخواهانه که از فرط تکرار، لوث شده، بهتر است که اجازه داده شود، حقیقت روایت کند چرا که هنوز دیدن آن ویدئوی یک دقیقهای و شنیدن «الله اکبر» که با حرکت دست سحر امامی به نمادی از مقاومت تبدیل شده است، به تنهایی کار هزار تقدیر بیفایده را انجام میدهد. شاید باید فرمان این توصیههای دلسوزانه را به جای نهادها و مسئولان که در حال سبقت گرفتن از هم هستند، به سمت این مجری نکتهسنج تغییر داد و از او خواست برای حفظ خود به عنوان قهرمان ۲۶ خرداد رسانههای ایران، کمی آهستهتر و مراقبتر در این مسیر قدم بردارد. در روزگاری که ویدئوی یکدقیقهای او میان موشکباران رژیم صهیونیستی، هنوز در شبکههای اجتماعی بازدید میلیونی میگیرد، یعنی مردم قدردان این حماسه هستند و تقدیرنامه واقعی در دست این بینندگان واقعی است».
بعد از حادثه ۲۶ خردادماه، ردپای سحر امامی در بسیاری از محافل و برنامههای متعدد سیاسی- اجتماعی دیده شد.
از نقش بستن چهرۀ او بر بیلبورد بزرگ و تأثیرگذار میدان ولیعصر تهران تا دیدار وی با نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا.
از میزبانیِ مردم ولایتمدار خراسان شمالی از سحر امامی تا اهدای دان یکِ تکواندو به وی از سوی فدراسیون تکواندو.
موضوعِ طبیعیِ تقدیر از چهرۀ خبری کشور، از زمانی چهره غیر طبیعی به خود گرفت که «در ادامه موج تقدیرها از سحر امامی، خبر اهدای دان یک تکواندو نیز یکی دیگر از آن اتفاقات سؤالبرانگیز شد. اقدامی که اگرچه شاید با نیت قدردانی انجام شده، اما در نگاه جامعه، بیشتر رنگ «نمایش» به خود گرفت تا تقدیر واقعی»!
و در حالی فدراسیون تکواندو در توضیح درباره دانیک تکواندوی سحر امامی تشریح کرد: «هدف از این اقدام، صرفاً ابراز احترام و پاسداشت ارزشهای انسانی و ایثارگری است و هیچ امتیاز مالی یا ورزشی برای گیرندگان آن ایجاد نمیکند. بنابراین، هیچ تکواندوکاری نباید بابت عدم دریافت چنین نشان افتخاری ناراحت یا دچار شبهه شود؛ این تنها نشانه تقدیر از فداکاری، وفاداری و ارزشهای والا انسانی و ملی است و قرار نیست جایگاه سختکوشی ورزشی و سوابق رسمی را تغییر دهد. بنابراین، این اقدام معنوی و نمادین، احترام به ایثار و فداکاری شهدای تکواندو و بانوان فداکار است؛ هیچ اصطکاکی با مسیر حرفهای و ورزشی اعضا ندارد و شبههها و شایعات مطرحشده، نادرست و ناشی از برداشت سطحی از ماهیت این تقدیر معنوی است»؛ که همچنان قریب به اکثریت یکایک افراد این کشور که در زیر پرچم ایران نفس میکشند، بر این عقیدهاند که باید اندازه نگه داشت که اندازه نکوست.
اگرچه تصویر آن چندثانیه حضور سحر امامی، نمونهای از اقتدار ایران و ایرانی را به نمایش گذاشت که تصویر مذکور، تا سالها بر اذهان عمومی نقش دارد و به اعتقاد خرد جمعی، بزرگنمایی برای یک شخص، در روزی که دو نفر دیگر از اهالی رسانه در ساختمان شیشهای جان خود را از دست دادند، شتابزدگی برای قهرمانسازی است.
«در همان روز، در همان ساعت و در همان ساختمان، دو نفر جانشان را گذاشتند پای همین رسانه. نیما رجبپور، سردبیر شبکه خبر و معصومه عظیمی، مسئول دبیرخانه ریاست صداوسیما».
و تأسفبار است برای جانمایی قدرتِ تصویر ۲۶ خردادماه، نگاهها فقط به یک نفر خیره باشد و برای یکنفر دستها کوبیده شود...
و در حالی رسانههای متعدد با مفاهیمی همرنگ در این مسیر، بر این امر تأکید دارند که «قهرمان» را با افراط به «ضدقهرمان» تبدیل نکنید؛ که چندسطری از یکی از رسانههای کشور در این زمینه حائز تفکر است:
«تجلیل اگر قرار است معنا داشته باشد، باید «متوازن» باشد. نه آنقدر افراط آمیز که بیاعتمادی بسازد، نه آنقدر قطرهای که قدرشناسی را زیر سؤال ببرد. جای سحر امامی، اگر در قلب مخاطب نشسته، دلیلش کیفیت کارش است؛ نه تعداد دفعاتی که تصویرش را تکرار کردهایم. ما هنوز آن لحظه پخش زنده را فراموش نکردهایم. هنوز هم به احترامش میایستیم. اما با همان صداقت، از رسانهها میخواهیم که تصویر بزرگتری بسازند. فقط سحر امامی را نبینند؛ صدای خاموش نیما رجبپور را هم بشنوند، لبخند فروخورده معصومه عظیمی را هم ثبت کنند».
همچنان با تکریم عزتمندانه از یکایک اهالی رسانه، علیالخصوص دوستان ساختمان شیشهای و شخصِ سحر امامی در راستای اعتلاء و اهتزاز پرچم پُرصلابت و پُراقتدار ایرانِ جان، پرهیز از افراط در بازه زمانی فعلی، از جمله ضروریات فرهنگی کشور است که انتظار میرود تجلیل و تقدیرها، با تفکری سنجیدهتر صورت بگیرد که به نوشتارِ یکی از روزنامههای کثیرالانتشار کشور: «حقیقت این است که به جای این تقدیرهای خیرخواهانه که از فرط تکرار، لوث شده، بهتر است که اجازه داده شود، حقیقت روایت کند چرا که هنوز دیدن آن ویدئوی یک دقیقهای و شنیدن «الله اکبر» که با حرکت دست سحر امامی به نمادی از مقاومت تبدیل شده است، به تنهایی کار هزار تقدیر بیفایده را انجام میدهد. شاید باید فرمان این توصیههای دلسوزانه را به جای نهادها و مسئولان که در حال سبقت گرفتن از هم هستند، به سمت این مجری نکتهسنج تغییر داد و از او خواست برای حفظ خود به عنوان قهرمان ۲۶ خرداد رسانههای ایران، کمی آهستهتر و مراقبتر در این مسیر قدم بردارد. در روزگاری که ویدئوی یکدقیقهای او میان موشکباران رژیم صهیونیستی، هنوز در شبکههای اجتماعی بازدید میلیونی میگیرد، یعنی مردم قدردان این حماسه هستند و تقدیرنامه واقعی در دست این بینندگان واقعی است».
Elhamamerkashi@ymail.com
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر