موهبت اختلاف
کتاب موهبت اختلاف نوشتهٔ ایان لزلی و ترجمهٔ علی کریمی است. انتشارات ترجمان علوم انسانی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب راهورسم مخالفتورزی ثمربخش.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب موهبت اختلاف ۱۷ فصل و سه بخش دارد؛ «چرا برای بحثکردن محتاج راههای تازه هستیم؟» و «قواعد بحث ثمربخش» و «ماندن در اتاق». این کتاب که به قلم یک روزنامهنگار و نویسندهٔ بریتانیایی نوشته شده، کوشیده است راهورسم مخالفتورزی ثمربخش را به ما آموزش دهد. پرسیده شده است که چرا تعارضات اجتماعی بهسرعت رو به وخامت میگذارد و سر از کشمکشی جانکاه و بیپایان درمیآورد؟ این مشکل در زندگی شخصی نیز وجود دارد؛ چه در مشاجرات زناشویی و بحثهای بیپایانِ والدین با فرزندان و چه در اختلافات مربوط به محل کار. ایان لزلی ریشۀ این مشکلات را نگاه یکسویۀ ما به تعارض و انتظارات نابجایمان از آن دانسته است. او معتقد است که ما گمان میکنیم تعارض پدیدهای صرفاً شناختی است و انتظار داریم بتوانیم دیگران را متقاعد کنیم و به اختلافات پایان دهیم، اما تعارض با تمام وجود ما سروکار دارد. از نظر این نویسنده، تعارض نهتنها برای ساختن جامعهای پویا ضروری است؛ بلکه هر نوع رابطۀ سالمی در گرو آن است. تعارض ما را باهوشتر میکند، فرایند تفکرمان را بهبود میبخشد و در هر کنش جسورانۀ مشترکی (از ازدواج گرفته تا کسبوکار و سیاستورزیِ دموکراتیک) نقشی حیاتی ایفا میکند.
مسئله این است که ما نه بهلحاظ زیستی و نه از نظر اجتماعی و تاریخی، آمادگی مخالفتورزیِ ثمربخش را نداریم و بنابراین به دو راهبرد «ستیز» یا «گریز» متوسل میشویم. ایان لزلی با استفاده از بینشهای فلسفی، انسانشناختی و روانشناسانه کوشیده است ماهیت تعارض را برایمان روشن کند و ضرورت وجود آن برای بقای جوامعمان را به تصویر بکشد. او بهسراغ متخصصان حل اختلاف رفته است؛ یعنی رواندرمانگران، روانشناسان، افسران پلیس، بازجوها، دیپلماتها، مذاکرهکنندگان شرایط بحرانی و مشاوران ازدواج و طلاق. این نویسنده ماجراها و تجربههایی نامنتظره و آموزنده را نقل و جنبههای متنوع مدیریت تعارض را واکاوی کرده و سرانجام نکاتی کاربردی برای ساماندادن به اختلافات در عرصۀ فردی، گروهی و اجتماعی در اختیارمان گذاشته است. کتاب موهبت اختلاف را بخوانید.
خواندن کتاب موهبت اختلاف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی (راهورسم مخالفتورزی ثمربخش) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب موهبت اختلاف
«هیچ میزانی از نظریهپردازی نمیتواند ما را کاملاً مهیای تجربهٔ احساسیِ یک مخالفتورزی کند. گاهی خودمان بدترین دشمن خودمانیم.
برگردیم به نقطهٔ آغاز: اتاقجلساتِ هتلی گمنام، جایی دورافتاده در نواحی روستایی انگلستان، شبی زمستانی. این چیزی است که میدانیم: یکشنبهٔ گذشته در یک زیرگذر به زنی جوان تجاوز کردهاند. ویدئویی از این پیشامد روی وبسایتی بارگذاری شده. بارگذاری بهواسطهٔ موبایلی انجام شده که متعلق به یک شرکت پخش و توزیعِ محلی است. این شرکت هفده رانندهٔ مرد دارد. ردگیریِ آخرین پیامی که از آن تلفنهمراه ارسال شده ما را میرساند به یک دکل مخابراتی در حوالی خانهٔ همین فرنک بارنتِ خودمان که مردی است با سابقهٔ خشونت خانگی.
مردی که داشتم نگاهش میکردم فرنک بارنتِ واقعی نبود و واقعاً مظنون به تجاوز نبود. او بازیگر بود. لارنس آلیسون به من پیشنهاد داده بود که بختم را بیازمایم و در نوعی نقشگزاری، که رکن اصلی آموزشِ او به بازجویان پلیس بود، ایفای نقش کنم. این لارنس بود که مرا در جریان جزئیات پرونده گذاشت و با نام «کارآگاه بازرس لزلی» خطابم کرد.
پس چرا هول برم داشته بود؟ چون حتی شبیهسازیِ یک مکالمهٔ پُرفشار میتواند سیستم عصبی شما را کاملاً به هم بریزد، حالا هرچقدر هم که عقل و منطقتان به شما بگوید این ماجرا واقعی نیست. آلیسون به من هشدار داده بود که بازجوییهای نقشگزاری معمولاً احساس بازجوییهای کاملاً واقعی را به آدم میدهند. حتی بازجویان پوستکلفت هم در شبیهسازیهای آموزشی ممکن است تا مرز فروپاشی پیش بروند. در جهان واقعی، بازپرسهای حرفهای گاه پس از یک دورهٔ فشردهٔ بازجویی به درمان نیاز پیدا میکنند».
مسئله این است که ما نه بهلحاظ زیستی و نه از نظر اجتماعی و تاریخی، آمادگی مخالفتورزیِ ثمربخش را نداریم و بنابراین به دو راهبرد «ستیز» یا «گریز» متوسل میشویم. ایان لزلی با استفاده از بینشهای فلسفی، انسانشناختی و روانشناسانه کوشیده است ماهیت تعارض را برایمان روشن کند و ضرورت وجود آن برای بقای جوامعمان را به تصویر بکشد. او بهسراغ متخصصان حل اختلاف رفته است؛ یعنی رواندرمانگران، روانشناسان، افسران پلیس، بازجوها، دیپلماتها، مذاکرهکنندگان شرایط بحرانی و مشاوران ازدواج و طلاق. این نویسنده ماجراها و تجربههایی نامنتظره و آموزنده را نقل و جنبههای متنوع مدیریت تعارض را واکاوی کرده و سرانجام نکاتی کاربردی برای ساماندادن به اختلافات در عرصۀ فردی، گروهی و اجتماعی در اختیارمان گذاشته است. کتاب موهبت اختلاف را بخوانید.
خواندن کتاب موهبت اختلاف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی (راهورسم مخالفتورزی ثمربخش) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب موهبت اختلاف
«هیچ میزانی از نظریهپردازی نمیتواند ما را کاملاً مهیای تجربهٔ احساسیِ یک مخالفتورزی کند. گاهی خودمان بدترین دشمن خودمانیم.
برگردیم به نقطهٔ آغاز: اتاقجلساتِ هتلی گمنام، جایی دورافتاده در نواحی روستایی انگلستان، شبی زمستانی. این چیزی است که میدانیم: یکشنبهٔ گذشته در یک زیرگذر به زنی جوان تجاوز کردهاند. ویدئویی از این پیشامد روی وبسایتی بارگذاری شده. بارگذاری بهواسطهٔ موبایلی انجام شده که متعلق به یک شرکت پخش و توزیعِ محلی است. این شرکت هفده رانندهٔ مرد دارد. ردگیریِ آخرین پیامی که از آن تلفنهمراه ارسال شده ما را میرساند به یک دکل مخابراتی در حوالی خانهٔ همین فرنک بارنتِ خودمان که مردی است با سابقهٔ خشونت خانگی.
مردی که داشتم نگاهش میکردم فرنک بارنتِ واقعی نبود و واقعاً مظنون به تجاوز نبود. او بازیگر بود. لارنس آلیسون به من پیشنهاد داده بود که بختم را بیازمایم و در نوعی نقشگزاری، که رکن اصلی آموزشِ او به بازجویان پلیس بود، ایفای نقش کنم. این لارنس بود که مرا در جریان جزئیات پرونده گذاشت و با نام «کارآگاه بازرس لزلی» خطابم کرد.
پس چرا هول برم داشته بود؟ چون حتی شبیهسازیِ یک مکالمهٔ پُرفشار میتواند سیستم عصبی شما را کاملاً به هم بریزد، حالا هرچقدر هم که عقل و منطقتان به شما بگوید این ماجرا واقعی نیست. آلیسون به من هشدار داده بود که بازجوییهای نقشگزاری معمولاً احساس بازجوییهای کاملاً واقعی را به آدم میدهند. حتی بازجویان پوستکلفت هم در شبیهسازیهای آموزشی ممکن است تا مرز فروپاشی پیش بروند. در جهان واقعی، بازپرسهای حرفهای گاه پس از یک دورهٔ فشردهٔ بازجویی به درمان نیاز پیدا میکنند».
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر