ساختن

کتاب ساختن؛ راهنمای خلق محصولات ارزشمند نوشتهٔ تونی فادل و ترجمهٔ هادی بهمنی است و نشر نوین آن را منتشر کرده است. ساختن کتاب مقدس جدیدی برای علاقه‌مندان به ساخت محصولات و شرکت‌های موفق است.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ شرح صمیمی فادل از دوران افسانه‌ای خود در سیلیکون‌ولی آن‌قدر جذاب است که تنها پس از اتمام کتاب، متوجه می‌شوید چقدر از آن یاد گرفته‌اید. ساختن باعث می‌شود از فضای بی‌روح محصولات معمولی فاصله بگیرید و به دنیای درخشان مردی پا بگذارید که آی‌پاد، آی‌فون و نست را به ما هدیه داد. همچنین می‌توانید توصیه‌های عملیاتی برای تشکیل، راه‌اندازی، گسترش و حتی فروش کسب‌وکار را در آن بیابید.

درباره کتاب ساختن
کارآفرینی مسیری پرپیچ‌وخم است و احتمالا در طول این مسیر سوالات مختلفی برایتان به وجود خواهد آمد. سوالاتی مثل «آیا باید از شغلم استعفا بدهم، باید چه تغییری در مسیر حرفه‌ای خودم ایجاد کنم، چطور کیفیت ایده‌هایم را بسنجم، کدام طرح مناسب‌تر است، چطور با شکست‌ها کنار بیایم، چه زمان و چطور کسب‌وکارم را شروع کنم و …».
تعدادی از افراد برای رسیدن به پاسخی مناسب دست به آزمون‌وخطا می‌زنند و عده‌ای نیز با منتورهای باتجربه و مورداعتماد مشورت می‌کنند. اما ممکن است همه فرصت آزمون‌وخطا یا امکان دسترسی به چنین منتورهایی را نداشته باشند.
تونی فادل کسی است که در دوران مدیریت استیو جابز در اپل حضور داشته و از او به‌عنوان خالق آی‌پاد نام می‌برند. او در کتاب ساختن به تازه‌کارها، مدیرعامل‌ها، مدیران، کارآموزها و تمام اشخاصی که می‌خواهند در دنیای کسب‌وکار پیشرفت کنند توصیه‌هایی مطابق با هر مرحله از مسیر شغلی ارائه می‌کند.
برای ساختن یک کسب‌وکار ارزشمند، فناوری خوب کافی نیست، تیم فوق‌العاده کافی نیست، سرمایهٔ زیاد کافی نیست... آنچه اهمیت دارد محصول تحول‌آفرین است و این تفکری است که در چرخهٔ عمر کسب‌وکار، ارزش‌آفرین خواهد بود.

بخش‌های این کتاب از این قرار هستند:
بخش اول: خودت را بساز
بخش دوم: حرفه‌ات را بساز
بخش سوم: محصولت را بساز
بخش چهارم: کسب‌وکارت را بساز
بخش پنجم: تیمت را بساز
بخش ششم: مدیرعامل باش
نتیجه‌گیری: فراتر از خودتان

خواندن کتاب ساختن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران کتاب‌های مدیریت و کسب‌وکار و ایده‌پردازان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره تونی فادل
تونی فادل حرفهٔ شغلی سی‌وچندسالهٔ خود را در سیلیکون‌ولی از جنرال مجیک آغاز کرد. جنرال مجیک تأثیرگذارترین استارتاپی است که هیچ‌کس دربارهٔ آن نشنیده است.
در ادامه، سراغ ساخت آی‌پاد و آی‌فون رفت، نست را تأسیس کرد و ترموستات نست لرنینگ را ساخت. تونی در کل دوران حرفه‌ای خود بیش از سیصد حق اختراع را به نام خود ثبت کرده است.
تونی اکنون رهبر شرکت مشاوره و سرمایه‌گذاری فیوچر شیپ است. او در آنجا راهنمای نسل بعدی از استارتاپ‌های دگرگون‌کنندهٔ دنیاست.

بخشی از کتاب ساختن
«فناوری پایه برای تولید اولین آی‌پاد از سوی اپل طراحی نشده بود.
حتی از ابتدا آن را برای دستگاه‌های جیبی طراحی نکرده بودند.
اواخر دههٔ ۹۰، مردم هاردشان را با فایل‌های ام‌پی‌تری پر می‌کردند. برای اولین بار، امکان ذخیرهٔ موسیقی‌های باکیفیت در قالب فایل‌های کم‌حجم ایجاد شده بود؛ به‌گونه‌ای که می‌شد آرشیو بزرگی از آهنگ‌ها را روی کامپیوتر دانلود کرد.
اما حتی اگر سیستم گران‌قیمتی برای پخش موسیقی داشتید، نمی‌توانستید از آن ام‌پی‌تری پخش کنید. این سیستم‌ها برای پخش نوار و سی‌دی ساخته شده بودند، بنابراین موسیقی‌های دانلودی تنها از طریق اسپیکرهای مزخرف کامپیوترها پخش می‌شد.
در سال ۱۹۹۹، پتانسیل ساخت دستگاه بهتری را حس کردم؛ نه پخش‌کنندهٔ ام‌پی‌تری بلکه نوعی جعبهٔ موسیقی دیجیتال.
از طریق آن می‌توانستید علاوه بر پخش موسیقی‌های دانلودی، تمام سی‌دی‌های خود را به ام‌پی‌تری تبدیل کنید و آن‌ها را روی تلویزیون یا سیستم صوتی خانه بشنوید. پیش از تحقق شعار معروف آی‌پاد یعنی "۱۰۰۰ آهنگ در جیب شما"، در تلاش بودیم تا "۱۰۰۰ سی‌دی در سینمای خانگی شما" را بسازیم.
درهرحال همین طرح را به ریل‌نتورکس ارائه دادم. اما محل کار، همکاران و شرایط مناسبی برای تحقق آن وجود نداشت. پس بی‌خیال شدم. چرا خودم آن را نسازم؟
این طرز فکر موجب شکل‌گیری هزاران استارتاپ شده است.
استارتاپم را فیوز سیستمز نامیدم.
یکی از پروژه‌های فیلیپس الهام‌بخشم شده بود. آن‌ها می‌خواستند ترکیبی از سینمای خانگی و دستگاه پخش دی‌وی‌دی با سیستم‌عامل ویندوز بسازند تا بتوانید از طریق صفحه‌نمایش تلویزیون در اینترنت جست‌وجو کرده و به‌نوعی فایل صوتی را استریم کنید (همانند سایر استریم‌ها در عصر پیش از ابداع وای‌فای).
ماهیت ایده خوب بود. سرعت اینترنت خانگی بیشتر شده و از ۵۶ کیلوبیت به عدد خیره‌کنندهٔ ۱ مگابیت بر ثانیه رسیده بود. بنابراین امکان دانلود فایل‌های صوتی و حتی ویدئوهای کم‌حجم وجود داشت. مشخص بود در آیندهٔ نزدیک، کلکسیون موسیقی و فیلم مردم به کامپیوترها منتقل می‌شود. اما هیچ‌کسی دوست نداشت موسیقی را در کامپیوترهای ضعیف و مأیوس‌کنندهٔ دههٔ ۹۰ بشنود. سینمای خانگی حس بسیار بهتری می‌داد، زیرا قابلیت HDTV و صدای فراگیر داشت. اما تنها علاقه‌مندان جدی این حوزه به آن دسترسی داشتند.
فیلیپس پتانسیل این ایده را فهمیده بود، اما نمی‌توانست روی آن سرمایه‌گذاری کند. آن‌ها به‌شدت درگیر پروژهٔ مشترکی با مایکروسافت شده بودند و می‌خواستند نوعی کامپیوتر شخصی با قابلیت‌هایی شبیه به سیستم صوتی بسازند. برای ساخت این وسیله فقط توانایی‌های خودشان را لحاظ کرده بودند و علت نیاز مردم به آن را در نظر نگرفتند. به آن پروژه فکر کردم: نه. به‌هیچ‌عنوان. نمی‌شود از ویندوز استفاده کنید. سال‌ها بود روی سیستم‌عامل مایکروسافت کار می‌کردم و می‌دانستم نمی‌توان از آن برای دستگاه‌های الکترونیکی مصرفی استفاده کرد. چه کسی دوست دارد تلویزیون خانه‌اش بعد از دو دقیقه بالا بیاید؟ همچنین باید کار با این سینمای خانگی ساده‌تر باشد تا افراد عادی نیز بتوانند از آن استفاده کنند. دستگاهی بسازید که هرکسی بتواند آن را به پریز بزند و با آن کار کند.
می‌خواستم قطعه‌ای بسازم که به اینترنت متصل شود، اما ظاهر یا حسی شبیه به کامپیوتر نداشته باشد. فیوز می‌خواست تجربهٔ کار با دستگاه الکترونیکی مصرفی را به مردم بدهد: سیستم کامل سینمای خانگی از جمله پخش‌کنندهٔ سی‌دی/دی‌وی‌دی که آهنگ‌های شما را داخل هارد دستگاه ذخیره کند. سپس به اولین فروشگاه آنلاین دنیا متصل می‌شدید تا آهنگ‌های بیشتری دانلود کنید و بعدها قابلیت دانلود فیلم و سریال هم اضافه می‌شد. هرچند تیوو همه‌گیر شده بود، می‌خواستم فیوز دستگاهی فراتر از آن باشد.
اندکی سرمایه برای شروع پروژه جمع کردم و سپس مشغول به کار شدم. باید شرکت خودم را می‌ساختم. نه استارتاپ دانشگاهی کم‌اهمیت، بلکه کسب‌وکاری جدی».








 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات