چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

2+2 هنوز هم 4 است!

حجاب، در دوراهی تخریب معماری اصیل

فرهنگ و ادب ما، در دو راهیِ تخریب معماریِ اصیلش به دست بعضی بناهای معاصر افتاده و اصالت فرهنگی مان، نقش کودکی گُریز پای از مکتب را به خود گرفته است.

الهام آمرکاشی

از ابتدای معادلات ریاضی تا به امروز، هنوز در تمام مدارس و آموزشگاه ها و هرآنچه به حساب و هندسه منوط و مربوط می شود، 2 به علاوه 2 مساوی با 4 است و هیچ قاعده و قانونی نتوانسته با فرضیاتی مکنون از علم و حساب و عصر اتم و عنصر، این اصل را حَجَر بخواند و 2 به علاوه 2 را 5 یا 6 جمع بزند.

بی شک وقتی قاعده ای متقن و اصولی باشد هیچ بنای زبردست و جدیدی نمی تواند آن را نقص کند و اگر سال ها از آن عمارت بگذرد تنها بر اصالتش مُهر محکم کوبیده می شود. اما امروزه گویا فرهنگ و ادب ما، در دو راهیِ تخریب معماریِ اصیلش به دست بعضی بناهای معاصر افتاده و اصالت فرهنگی مان، نقش کودکی گُریز پای از مکتب را به خود گرفته و در وادی و دوگانگیِ عصر مدرنیته و اصالت ایستاده است. قصد این مقال، بنای این نکته نیست که اصالت و مدرنیته در یک راستا نمی توانند قرار بگیرند اما پرواضح، مشخص است آنچه از دیرباز، کهن الگوی اصالتِ فرهنگ ایرانیان محسوب می شده و می شود، فاصله و ناهمخوانی بسیاری با مدرنیته های فرهنگیِ جدید دارد و رفتارهایی که امروزه در رسانه های مجازی شکل گرفته و بسیار باب شده هیچ معنا و مترادفی با عصر اتم و هنر ندارد.

پِیرنگ تاریخی و عصاره فرهنگی ایرانی مان تا حدی لبریز از اصول و چهارچوب است که لازم به بیان مکرر در این خصوص نیست اما جایز است 
 از فرهنگ معین، وام گرفته و به بیان مترادفِ دو واژه  فرهنگ و ادب بپردازیم تا بی مدرک، سخن نگفته باشیم.
فرهنگ در لغتنامه معین، این چنین معنا گشته: تربیت و دانش- علم و معرفت و (وزارت فرهنگ، وزارت خانه ای که امور تعلیم و تربیت افراد ممکلت را به عهده دارد در اواسط قاجاریه به نام وزارت علوم نامیده شده است) که پُر واضح است شناسنامه فرهنگی مان حداقل از دوره قاجار دارای اصل و اعتباری وزین است که از آن هنگام، وزارتخانه ای مسئول آموزش گشته است. وَ اما ادب در فرهنگ معین این چنین معنا شده: فرهنگ، هنر، حُسن معاشرت، آزرم و حیا.

بی شک هنوز هم فرهنگ و ادب نمی تواند جز این معانی، زیر مجموعه های دیگری را در پرانتزِ کلمات خود جای دهد. اما متأسفانه به تازگی در مجامع و محافل روزه مره (مخصوصا رسانه های مجازی) شاهد ورود حجم افسار گسیخته ای از فرهنگ و ادبِ وام گرفته ازغریبان تازه به دوران رسیده ای هستیم که نه تنها مقاربت و همخوانی با اصل و نژاد اصیل فرهنگی مان ندارد که صد البته مخالف و مغایر با عقاید و شعایر مذهبی مان نیز است.
به عنوان مثال در کجای فرهنگ امروزه، برهنگی یک زن در گروههای مختلف مجازی، مدرنیته را ثابت می کند؟ مگر ما از همان نسل نجابت و حیای باستانی نیستیم!

در جامعه کنونیِ ما با تمام اسباب مهیا شده آسایش، کدام ابزارِمجازی، شیک بودن و فرهنگ داشتن را به پای عدم حجاب زنانه معنا می کند!
یعنی اگر منِ نوعی عکسی را با پوششی که شاید تنها یک درصد جامعه آن را بر خود و خانواده شان می پسندند در یکی  از گروه-های مجازی منتشر کنم و شاهد نهایت صد مُهر و امضاء تایید شده و به عبارتی لایک، پای آن باشم از هویت امروزی بودن برخوردار می شوم! نگاهمان بی شک به بیراهه  می رود اگر به خود نیامده، همچنان سنگِ ندانستن را به دل بکوبیم و چَشم بسته از راهی برویم که عده ای چَشم باز و به عمد آن را پیموده و مسیر را برایمان هموار کرده اند.
از خود شروع کنیم. تلنگری باشیم برای هویت و شخصیت خودمان...

وقتی مطهری می نویسد: "حجاب مصونیت است نه محدودیت"، از کدام زاویه و با کدام ممارست ذهنی بر این جمله دقیق شده که امروزه، کاربران مجازی عدم آن را ثابت می کنند!
متأسفانه لحظه به لحظه در جامعه، رکوردار رکود فرهنگی هستیم که هیچ تناسبی با فرهنگ و حریم شخصی مان ندارد.
دیگر نه تنها از روش و پوشش غربی ها گرته برداری نمی کنیم، بلکه صریح و ممتد، وام دار لغات و آراسته پیراستگی ازغربیان شده ایم که در نگاه ابتدایی به ضعفِ شخصیت خود صحه می گذاریم.
نگذاریم ادب و اصالت فرهنگمان مثل میوه های درهم، دستخوش افکار مسموم شود؛ باور داشته باشیم هنوز هم اصالت ایرانی دستچین تمامی فرهنگ هاست.

انتهای پیام/
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات