ذهنیت رشد و توسعه فردی

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ اگر دائما در حال خودتخریبی و سرزنش خودتان هستید، اگر فکر می‌کنید از پس هیچ کاری بر نمی‌آیید و جهان همیشه مخالف آرزوهای شما پیش می‌رود، اگر استرس و احساسات منفی و آزاردهنده‌ای دارید که نمی‌توانید کنترلشان کنید، کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی (Growth mindset: Personal growth through assertive communication and overcoming mental manipulation) برای شماست. این کتاب به قلم آندریا دلیا (Andrea D'Elia) تالیف شده است تا تمامی موانعی که بر سر راه رشد فردی و رسیدن به اهداف و آرزوهایتان هستند را به شما بشناساند و در امر برطرف کردنشان یاری‌تان کند.
کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی به شما کمک می‌کند طی یک فرایند خوداندیشی دقیق به ریشه‌های افکار مخرب خود دست پیدا کنید و با درک منشا آن‌ها بتوانید از آن‌ها بگذرید. همچنین مثال‌هایی عینی در اختیار شما می‌گذارد و داستان‌های موفقیت افرادی که از پس احساسات منفی خود برآمده‌اند را برایتان تعریف می‌کند تا با مطالعه‌ داستان‌های مشابه برای قدم گذاشتن در مسیر تحول فردی الهام بگیرید و باورهای محدودکننده و افکار آزاردهنده را با دیدگاه‌های سازنده جایگزین کنید.
ساختار کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی در دو فصل و ده قسمت تدوین شده است. فصل اول ابزارها و راهکارهای لازم برای ایجاد تغییرات مفید و لازم را بر می‌شمارد. آندریا دلیا ابتدا راه‌های تقویت اعتماد به نفس را به شما نشان می‌دهد و کمک می‌کند بر خودتخریبی غلبه کنید. سپس کمک می‌کند ارزش‌های خودتان را بشناسید و اهداف فردی‌تان را پیدا کنید. در ادامه مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط عمیق و اصیل با دیگران را آموزش می‌دهد و در بخش بعدی به سراغ مدیریت استرس و نحوه‌ کنترل آن می‌رود. بخش آخر فصل اول نیز به روش‌های ارتقای سلامت جسمی و روانی اختصاص دارد و توصیه‌های لازم برای رسیدن به این مهم را در اختیارتان می‌گذارد.
فصل دوم کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی نیز در پنج قسمت، مسیر رشد فردی شما را در فضای واقعی قرار می‌دهد. آندریا دلیا ابتدا کمکتان می‌کند حقوق شخصی خودتان را یاد بگیرید. سپس با تقویت مهارت‌های گوش دادن فعال و رسیدن به یک بیان روشن ارتباطاتتان را بهبود ببخشید. در قسمت سوم راه‌های مدیریت تعارض نشان داده می‌شود تا در برخورد با ناملایمات و رفتارهای ناخوشایند قاطع باشید. مهارت مذاکره و حل مسئله نیز مراحلی دارد که در قسمت چهارم این فصل آمده است. در پایان نیز توصیه‌هایی برای شناسایی مرزهای شخصی و مراقبت از اهداف و نیازهای خود و دیگران ارائه گردیده است.
کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی را محمود جولایی به فارسی برگردانده و با تلاش‌های انتشارات کاپیتان روانه‌ بازار کتاب ایران شده است.

کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر با افکار مخرب و خودتخریبگر دست و پنجه نرم می‌کنید و به مطالعه‌ کتاب‌های روانشناسی خودسازی علاقه دارید، این کتاب برای شماست.

در بخشی از کتاب ذهنیت رشد و توسعه فردی می‌خوانیم
شناسایی ارزش‌های خود به‌عنوان یک هدف اساسی راهنما، گام مهمی در زندگی واقعی و معنادار است. شناخت و قرار دادن آن‌ها در پایه و اساس اهداف به شما کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه بگیرید و زندگی متناسب با آنچه را که برای خود دارید، بسازید. از خودتان بپرسید که کدام جنبه‌ها را در اولویت قرار می‌دهید و کدام یک را برای انتخاب‌های روزانه در نظر می‌گیرید. این‌ها می‌توانند ارزش‌هایی مانند اصالت، عشق به رشد فرزند، سخاوت، ماجراجویی یا عدالت باشند. به موقعیت‌هایی فکر کنید که در آن احساس می‌کردید کاملاً زنده و کامل شده‌اید یا با خودتان هماهنگ هستید و سعی کنید دریابید که چه ارزش‌هایی در آن لحظات دخیل بودند. مثلاً ممکن است فردی ارزش اصالت را اساسی ‌بداند. برای شما، وفادار بودن به خودتان و عمل مطابق با اعتقاداتتان از اهمیت بالایی برخوردار است.
بنابراین وقتی نوبت به هدف‌گذاری می‌رسد، این فرد ممکن است سعی کند فضاهایی را در زندگی‌اش ایجاد کند که به او اجازه می‌دهد درستی خود را بیان کند، مانند جستجوی فرصت‌های کاری که در آن بتواند خودش باشد، بدون اینکه ارزش‌هایش را به خطر بیندازد. مثال دیگر ممکن است فردی باشد که رشد فردی را اساسی می‌داند. برای این فرد، یادگیری، توسعه و کسب مهارت‌های جدید، عناصر کلیدی زندگی او هستند. هنگام تعیین اهداف، ممکن است به دنبال چالش‌هایی باشد که به او اجازه می‌دهند مهارت‌های جدیدی را توسعه دهد یا دانشی در زمینه موردعلاقه خود کسب کند.
ماهاتما گاندی یکی از شخصیت‌های برجسته‌ای است که بر اهمیت ارزش‌های اصلی تأکید می‌کند. مبارزه او برای استقلال هند با ارزش‌هایی مانند عدم خشونت، حقیقت و برابری هدایت می‌شد. این ارزش‌ها اساس اعمال و تصمیمات او را تشکیل می‌دادند و حرکت او را به نمونه‌ای از ثبات و یکپارچگی تبدیل می‌کردند. هنگامی‌که ارزش‌های اصلی خود را شناسایی کردید، می‌توانید از آن‌ها به‌عنوان راهنما برای تعیین اهداف در زندگی خود استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال، اگر ارزش خانواده برای شما اساسی است، می‌توانید اهدافی را تعیین کنید که زمان باکیفیت را با عزیزانتان افزایش دهد یا یک محیط خانواده دوست‌داشتنی و حمایت‌کننده ایجاد کند. وقتی اهداف شما با ارزش‌های اصلی شما همسو باشد، انگیزه و احساس هدف بیشتری در پیگیری آن‌ها خواهید داشت. به ‌احتمال ‌زیاد بر موانع غلبه خواهید کرد و در طول مسیر به خودتان وفادار خواهید ماند.