زندگانی حضرت محمد(ص) و کلمات قصار
«زندگانی حضرت محمد(ص) و کلمات قصار» بخشی از کتاب سیری در سیره نبوی اثر استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری است که به زندگانی پیامبر اکرم میپردازد و در انتها نیز سیری در سخنان و کلمات قصار آن حضرت دارد.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ در این کتاب دوران زندگانی پیامبر اینگونه تقسیمبندی شده است: ولادت و دوران کودکی؛ مسافرتها؛ شغلها؛ سوابق.
از بخش کلمات قصار حضرت محمد(ص): «دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند، امت من صلاح مییابد و اگر فاسد شوند، امت من فاسد میشود: علما و حکام».
معرفی نویسنده
مرتضی مطهری روحانی شیعه ایرانی، استاد فلسفه و کلام اسلامی و مفسر قرآن است. او تالیفاتی پرشمار در علوم مختلف اسلامی داشته و نظرات و آثارش از لحاظ محتوا و شکل ارائه، جنبههای نوتری نسبت به دیدگاهها و روشهای سنتی حوزوی دارد؛ میتوان از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روحانیان معاصر در اندیشه و اثر نام برد. مطهری از مبارزین ضد حکومت پهلوی بود و پس از انقلاب اسلامی به عضویت شورای انقلاب درآمد.
مرتضی مطهری فریمانی معروف به شهید مطهری در سیزدهم بهمن سال ۱۲۹۸ در فریمان از توابع مشهد به دنیا آمد. او در خانوادهای روحانی و سیستانیتبار دیده به جهان گشود. پدرش شیخ حسین مطهری (کیخا) از بزرگان و معتمدین سیستان و اهل روستای کنگ پیران شهرستان زابل بود. شیخ حسین به هوای مجاورت حرم امام رضا (ع) و نزدیکی به حوزهی علمیهی مشهد، همراه با خانواده به فریمان در خراسان بزرگ هجرت کرده بود. مادرش سکینه نام داشت، به فنون طب سنتی آگاه بود و با دانش سنتی خود به معالجهی زنان فریمان میپرداخت. او از مادرش با عنوان طبیب جسمانی یاد کرده و پدرش را طبیب روحانی خوانده است. مرتضی مطهری تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز کرد. او به قصد تحصیل در حوزهی علمیه در دوازدهسالگی عازم مشهد شد، مقدمات را در حوزهی مشهد فراگرفت و برای ادامه ی تحصیل علوم دینی در سال ۱۳۱۶ به قم رفت. یک سال پیش از حضور مطهری در قم آیتالله عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزهی علمیه قم درگذشته بود.
مرتضی مطهری تحصیلات حوزوی خود را در قم با جدیت دنبال کرد. او «مطول» را نزد آیتالله صدوقی و «شرح لمعه» را نزد آیتالله مرعشی نجفی فراگرفت. فقه و اصول را نزد آیتالله سید حسین بروجردی، فلسفه و اصول را از آیتالله روحالله خمینی و آیتالله سید محمد حجت و فقه را نزد آیتالله محقق داماد آموخت. از دیگر استادان او در علوم مختلف حوزوی میتوان به آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری و میرزا مهدی آشتیانی اشاره کرد. اما مهمترین استاد مطهری در فلسفه محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی بود که از بینش و دانش فلسفی او بهرهی بسیار برد، او علاوهبر حضور در درس الهیات طباطبایی (از شفای ابنسینا)، در دروس خصوصی فلسفی او که به دلیل محدودیت با تعدادی معدود برگزار میشد، شرکت کرد؛ بعدها در تالیف کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که اثر مهم فلسفی طباطبایی است، با او همکاری کرد و بر آن شرح نوشت. مطهری از ابتدا تنها به تحصیل بسنده نمیکرد و در زمینههای اجتماعی و سیاسی نیز فعال بود که از آن جمله میتوان ارتباطش با فدائیان اسلام اشاره کرد. او در سال ۱۳۳۱ با عالیه روحانی ازدواج کرد که حاصل آن هفت فرزند است.
مرتضی مطهری در سال ۱۳۳۱ به تهران مهاجرت کرد. او ابتدا به تدریس در مدرسهی مروی پرداخت و در سال ۱۳۳۴ کار خود را در دانشگاه تهران به عنوان استاد دانشکدهی الهیات و معارف اسلامی آغاز کرد. جلسهی تفسیر قرآن انجمن اسلامی دانشجویان نیز با محوریت او شروع شد. از سال ۱۳۳۷ و پس از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان به عنوان یکی از سخنرانان اصلی در این انجمن حضور یافت.
مطهری در آغاز دههی چهل شمسی بهطور جدی وارد مبارزه با رژیم پهلوی شد. پس از تشکیل هیئتهای موتلفهی اسلامی، به توصیهی آیتالله خمینی به همراه تعدادی دیگر از روحانیون به رهبری این هیئتها برگزیده شد. مجموعهی هیئتهای موتلفهی اسلامی تحت هدایت آیتالله خمینی نقشی اساسی در سازماندهی قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ داشت، مرتضی مطهری نیز یکی از بانیان این حرکت اعتراضی بود. او پس از ایراد سخنرانی انتقادی در همین تاریخ بازداشت شد و به همراه تعدادی دیگر از معترضین روحانی به زندان موقت شهربانی انتقال یافت. او پس از ۴۳ روز به دلیل اعتراض گستردهی روحانیون در شهرهای مختلف و مهاجرت آنها به تهران، از زندان آزاد شد. مطهری پس از آزادی از زندان نیز از تحرکات سیاسی و اجتماعی خود دست نکشید. پس از ترور حسنعلی منصور در اولین روز بهمنماه سال ۱۳۴۳ توسط محمد بخارایی، یکی از اعضای موتلفهی اسلامی، تمامی رهبران این مجموعه از جمله مطهری دستگیر شدند.
یکی از دغدغههای اصلی مطهری در سالهای مبارزه، حمایت از مردم فلسطین بود. او علاوهبر فعالیتهای فرهنگی ضد اسرائیلی، در سال ۱۳۴۸ به همراه سید محمدحسین طباطبایی و سید ابوالفضل موسوی زنجانی دست به جمع کردن کمکهای نقدی برای مردم جنگزدهی فلسطین کرد. او این جمعآوری اعانه را در سخنرانی شدیداللحنی اعلام کرد و همین باعث دستگیری مجدد و انتقال او به سلول انفرادی برای مدتی کوتاه شد.
دهههای چهل و پنجاه اوج فعالیتهای فرهنگی، مذهبی و سیاسی مرتضی مطهری بود. روش او در تبلیغ روزآمد بود و سعی میکرد با اقشار مختلف جامعه ارتباط برقرار کند. ارتباط وسیع او با دانشجویان و فعالیتهای فرهنگیاش سبب شد گرایشهای اسلامی در بین قشر تحصیلکرده که به دنبال خوانشی نوین از مذهب بودند، تقویت شود. یکی از مهمترین فعالیتهای او کمک به تاسیس حسینیهی ارشاد و سخنرانی در آن به همراه علی شریعتی بود. سخنرانیهای او و شریعتی در مسجد ارشاد با استقبال دانشجویان همراه شد و نقشی اساسی در آشنایی جوانان با افکار اسلامی و نیز انقلابی ایفا کرد؛ گرچه پس از مدتی به دلیل به دلیل اختلافات عقیدتی از شریعتی فاصله گرفت. او در مسجد ارک تهران و مسجد الجواد نیز به مدت چند سال به سخنرانی و تبلیغ مذهبی با گرایشهای منتقدانه و ضدحکومتی دست زد. مطهری علاوهبر مبارزهی آشکار با مارکسیسم، بهطور جدی به مقابله با جریانهای اسلامی چپگرا خصوصا سازمان مجاهدین خلق که آنها را دارای افکار التقاطی میدانست پرداخت. دههی پنجاه شمسی اوج مبارزهی مطهری با این گروهها بود. او در این سالها به درخواست آیتالله خمینی دو روز در هفته نیز برای تدریس از تهران به قم میرفت. او نقشی اساسی نیز در تشکیل «جامعه روحانیت مبارز تهران» داشت و بر آن بود این مجموعه را در شهرستانها نیز سازماندهی کند. مطهری از سال ۱۳۵۴ با محدودیت جدی برای سخنرانی مواجه شد و در سال ۱۳۵۵ به دلیل اختلافی که با یکی از استادان دانشکدهی الهیات پیدا کرد، زودتر از موعد بازنشسته شد.
مرتضی مطهری ارتباط خود را با استاد و مرشدش آیتالله خمینی تداوم بخشید. در سال ۱۳۵۵ طی سفری که به نجف کرد، به دیدار او رفت و از مشورتهایش برای حرکتهای مبارزاتی و تبلیغاتی بهره برد، در هنگام حضور آیتالله خمینی در پاریس نیز به این شهر سفر و با او ملاقات کرد. در آستانهی انقلاب سال ۱۳۵۷ به واسطهی ارتباط نزدیکی که با رهبر انقلاب داشت، به عضویت شورای انقلاب درآمد. او در برگزیده شدن مهدی بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت انقلاب نقشی اساسی ایفا کرد.
مرتضی مطهری در شب یازدهم اردیبهشت سال ۱۳۵۸ و پس از خروج از منزل یدالله سحابی از اعضای نهضت آزادی، بهدست یکی از اعضای گروه فرقان ترور شد و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت و در حرم حضرت معصومه در قم به خاک سپرده شد. بنابر ادبیات اسلامی او را شهید مطهری میخوانند. دوازدهم اردیبهشت به یاد و افتخار او روز معلم نامیده شده است.
کتابها و تالیفات
یکی از مهمترین فعالیتهای مرتضی مطهری نوشتن و انتشار کتاب بود. مهمترین و خواندهشدهترین کتابهایش، دستهی عمومی آن است که با ابتکار عمل و نوگرایی به رشتهی تحریر درآمده و طیف گستردهای از خوانندگان را به خود جذب کرده است؛ کتاب «داستان راستان» یکی از استقبالشدهترین کتابهای او از این دسته است. کتابهایی همچون «اسلام و مقتضیات زمان»، «آشنایی با علوم اسلامی»، «آشنایی با قرآن»، «جاذبه و دافعهی علی»، «حماسهی حسینی»، «خدمات متقابل اسلام و ایران»، «سیری در سیرهی نبوی»، «سیری در نهجالبلاغه» و «سیری در سیرهی ائمهی اطهار» فارغ از وجوه نوگرایانه و عمیق خود، برای عموم خوانندگان قابل فهم و استفاده است.
او علاوهبر سخنرانیهای اخلاقی، تمایل ویژهای نیز به نوشتن کتابهای اخلاقی و تربیتی داشت، «تعلیم و تربیت در اسلام«، «ده گفتار»، «فلسفهی اخلاق»، «انسان کامل»، «انسانشناسی قرآن»، «گفتارهایی در اخلاق اسلامی»، «حکمتها و اندرزها»، «بیست گفتار» و «فطرت و تربیت» از آن جمله کتابهای اخلاقی او و حاصل مقالات و سخنرانیهایش است.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و تفکر انقلابی او به غیر از صحنهی مبارزه در کتابهایش نیز بروز پیدا کرد. «آیندهی انقلاب اسلامی ایران»، «جهاد اسلامی»، «نهضتهای اسلامی در صدسالهی اخیر»، «احیای تفکر اسلامی»، «مقدمهای بر حکومت اسلامی»، «انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفهی تاریخ»، «نبرد حق و باطل»، «گفتگوی چهارجانبه»، «قیام و انقلاب مهدی (ع)» و «اسلام و مسئلهی ملیت» آثاری از مطهری هستند که در این دسته قرار میگیرند.
از کتابهای او در عقاید اسلامی که با نگاه فلسفی اما قابل درک برای بسیاری از خوانندگان و دانشجویان نوشته شد، میتوان «جهانبینی توحیدی»، «عدل الهی»، «معاد»، «وحی و نبوت»، «انسان و ایمان»، «انسان در قرآن»، «زندگی جاوید یا حیات اخروی»، «ولاءها و ولایتها»، «پیامبر امی»، «خدا در اندیشهی انسان»، «خدا در زندگی انسان»، «علل گرایش به مادیگری»، «امامت و رهبری»، «هدف زندگی»، «انسان و سرنوشت»، «نظام حقوق زن در اسلام»، «کلیات علوم اسلامی»، «امدادهای غیبی در زندگی بشر»، «نبرد حق و باطل»، «فطری بودن دین» و «فطرت در قرآن» را نام برد. او چند جلد کتاب نیز در تفسیر قرآن نگاشت.
مرتضی مطهری فلسفهی اسلامی را مستقل و با ریشههایی جدا از فلسفهی غرب میدانست و کتابهایی تخصصی قابل اعتنایی در فلسفهی اسلامی نوشت. «شرح منظومه»، «درسهای اسفار»، «مقالات فلسفی»، «مسئلهی شناخت»، «شرح مبسوط منظومه»، «نقد مارکسیسم»، «درسهای اشارات و نجات» و «التعلیقه علی الاسفار الاربعه» که به زبان عربی نوشته شد، از جمله کتابهای فلسفی مطهری هستند. مطهری کتاب هایی نیز در اقتصاد از دید اسلام دارد.
از بخش کلمات قصار حضرت محمد(ص): «دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند، امت من صلاح مییابد و اگر فاسد شوند، امت من فاسد میشود: علما و حکام».
معرفی نویسنده
مرتضی مطهری روحانی شیعه ایرانی، استاد فلسفه و کلام اسلامی و مفسر قرآن است. او تالیفاتی پرشمار در علوم مختلف اسلامی داشته و نظرات و آثارش از لحاظ محتوا و شکل ارائه، جنبههای نوتری نسبت به دیدگاهها و روشهای سنتی حوزوی دارد؛ میتوان از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روحانیان معاصر در اندیشه و اثر نام برد. مطهری از مبارزین ضد حکومت پهلوی بود و پس از انقلاب اسلامی به عضویت شورای انقلاب درآمد.
مرتضی مطهری فریمانی معروف به شهید مطهری در سیزدهم بهمن سال ۱۲۹۸ در فریمان از توابع مشهد به دنیا آمد. او در خانوادهای روحانی و سیستانیتبار دیده به جهان گشود. پدرش شیخ حسین مطهری (کیخا) از بزرگان و معتمدین سیستان و اهل روستای کنگ پیران شهرستان زابل بود. شیخ حسین به هوای مجاورت حرم امام رضا (ع) و نزدیکی به حوزهی علمیهی مشهد، همراه با خانواده به فریمان در خراسان بزرگ هجرت کرده بود. مادرش سکینه نام داشت، به فنون طب سنتی آگاه بود و با دانش سنتی خود به معالجهی زنان فریمان میپرداخت. او از مادرش با عنوان طبیب جسمانی یاد کرده و پدرش را طبیب روحانی خوانده است. مرتضی مطهری تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز کرد. او به قصد تحصیل در حوزهی علمیه در دوازدهسالگی عازم مشهد شد، مقدمات را در حوزهی مشهد فراگرفت و برای ادامه ی تحصیل علوم دینی در سال ۱۳۱۶ به قم رفت. یک سال پیش از حضور مطهری در قم آیتالله عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزهی علمیه قم درگذشته بود.
مرتضی مطهری تحصیلات حوزوی خود را در قم با جدیت دنبال کرد. او «مطول» را نزد آیتالله صدوقی و «شرح لمعه» را نزد آیتالله مرعشی نجفی فراگرفت. فقه و اصول را نزد آیتالله سید حسین بروجردی، فلسفه و اصول را از آیتالله روحالله خمینی و آیتالله سید محمد حجت و فقه را نزد آیتالله محقق داماد آموخت. از دیگر استادان او در علوم مختلف حوزوی میتوان به آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری و میرزا مهدی آشتیانی اشاره کرد. اما مهمترین استاد مطهری در فلسفه محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی بود که از بینش و دانش فلسفی او بهرهی بسیار برد، او علاوهبر حضور در درس الهیات طباطبایی (از شفای ابنسینا)، در دروس خصوصی فلسفی او که به دلیل محدودیت با تعدادی معدود برگزار میشد، شرکت کرد؛ بعدها در تالیف کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که اثر مهم فلسفی طباطبایی است، با او همکاری کرد و بر آن شرح نوشت. مطهری از ابتدا تنها به تحصیل بسنده نمیکرد و در زمینههای اجتماعی و سیاسی نیز فعال بود که از آن جمله میتوان ارتباطش با فدائیان اسلام اشاره کرد. او در سال ۱۳۳۱ با عالیه روحانی ازدواج کرد که حاصل آن هفت فرزند است.
مرتضی مطهری در سال ۱۳۳۱ به تهران مهاجرت کرد. او ابتدا به تدریس در مدرسهی مروی پرداخت و در سال ۱۳۳۴ کار خود را در دانشگاه تهران به عنوان استاد دانشکدهی الهیات و معارف اسلامی آغاز کرد. جلسهی تفسیر قرآن انجمن اسلامی دانشجویان نیز با محوریت او شروع شد. از سال ۱۳۳۷ و پس از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان به عنوان یکی از سخنرانان اصلی در این انجمن حضور یافت.
مطهری در آغاز دههی چهل شمسی بهطور جدی وارد مبارزه با رژیم پهلوی شد. پس از تشکیل هیئتهای موتلفهی اسلامی، به توصیهی آیتالله خمینی به همراه تعدادی دیگر از روحانیون به رهبری این هیئتها برگزیده شد. مجموعهی هیئتهای موتلفهی اسلامی تحت هدایت آیتالله خمینی نقشی اساسی در سازماندهی قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ داشت، مرتضی مطهری نیز یکی از بانیان این حرکت اعتراضی بود. او پس از ایراد سخنرانی انتقادی در همین تاریخ بازداشت شد و به همراه تعدادی دیگر از معترضین روحانی به زندان موقت شهربانی انتقال یافت. او پس از ۴۳ روز به دلیل اعتراض گستردهی روحانیون در شهرهای مختلف و مهاجرت آنها به تهران، از زندان آزاد شد. مطهری پس از آزادی از زندان نیز از تحرکات سیاسی و اجتماعی خود دست نکشید. پس از ترور حسنعلی منصور در اولین روز بهمنماه سال ۱۳۴۳ توسط محمد بخارایی، یکی از اعضای موتلفهی اسلامی، تمامی رهبران این مجموعه از جمله مطهری دستگیر شدند.
یکی از دغدغههای اصلی مطهری در سالهای مبارزه، حمایت از مردم فلسطین بود. او علاوهبر فعالیتهای فرهنگی ضد اسرائیلی، در سال ۱۳۴۸ به همراه سید محمدحسین طباطبایی و سید ابوالفضل موسوی زنجانی دست به جمع کردن کمکهای نقدی برای مردم جنگزدهی فلسطین کرد. او این جمعآوری اعانه را در سخنرانی شدیداللحنی اعلام کرد و همین باعث دستگیری مجدد و انتقال او به سلول انفرادی برای مدتی کوتاه شد.
دهههای چهل و پنجاه اوج فعالیتهای فرهنگی، مذهبی و سیاسی مرتضی مطهری بود. روش او در تبلیغ روزآمد بود و سعی میکرد با اقشار مختلف جامعه ارتباط برقرار کند. ارتباط وسیع او با دانشجویان و فعالیتهای فرهنگیاش سبب شد گرایشهای اسلامی در بین قشر تحصیلکرده که به دنبال خوانشی نوین از مذهب بودند، تقویت شود. یکی از مهمترین فعالیتهای او کمک به تاسیس حسینیهی ارشاد و سخنرانی در آن به همراه علی شریعتی بود. سخنرانیهای او و شریعتی در مسجد ارشاد با استقبال دانشجویان همراه شد و نقشی اساسی در آشنایی جوانان با افکار اسلامی و نیز انقلابی ایفا کرد؛ گرچه پس از مدتی به دلیل به دلیل اختلافات عقیدتی از شریعتی فاصله گرفت. او در مسجد ارک تهران و مسجد الجواد نیز به مدت چند سال به سخنرانی و تبلیغ مذهبی با گرایشهای منتقدانه و ضدحکومتی دست زد. مطهری علاوهبر مبارزهی آشکار با مارکسیسم، بهطور جدی به مقابله با جریانهای اسلامی چپگرا خصوصا سازمان مجاهدین خلق که آنها را دارای افکار التقاطی میدانست پرداخت. دههی پنجاه شمسی اوج مبارزهی مطهری با این گروهها بود. او در این سالها به درخواست آیتالله خمینی دو روز در هفته نیز برای تدریس از تهران به قم میرفت. او نقشی اساسی نیز در تشکیل «جامعه روحانیت مبارز تهران» داشت و بر آن بود این مجموعه را در شهرستانها نیز سازماندهی کند. مطهری از سال ۱۳۵۴ با محدودیت جدی برای سخنرانی مواجه شد و در سال ۱۳۵۵ به دلیل اختلافی که با یکی از استادان دانشکدهی الهیات پیدا کرد، زودتر از موعد بازنشسته شد.
مرتضی مطهری ارتباط خود را با استاد و مرشدش آیتالله خمینی تداوم بخشید. در سال ۱۳۵۵ طی سفری که به نجف کرد، به دیدار او رفت و از مشورتهایش برای حرکتهای مبارزاتی و تبلیغاتی بهره برد، در هنگام حضور آیتالله خمینی در پاریس نیز به این شهر سفر و با او ملاقات کرد. در آستانهی انقلاب سال ۱۳۵۷ به واسطهی ارتباط نزدیکی که با رهبر انقلاب داشت، به عضویت شورای انقلاب درآمد. او در برگزیده شدن مهدی بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت انقلاب نقشی اساسی ایفا کرد.
مرتضی مطهری در شب یازدهم اردیبهشت سال ۱۳۵۸ و پس از خروج از منزل یدالله سحابی از اعضای نهضت آزادی، بهدست یکی از اعضای گروه فرقان ترور شد و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت و در حرم حضرت معصومه در قم به خاک سپرده شد. بنابر ادبیات اسلامی او را شهید مطهری میخوانند. دوازدهم اردیبهشت به یاد و افتخار او روز معلم نامیده شده است.
کتابها و تالیفات
یکی از مهمترین فعالیتهای مرتضی مطهری نوشتن و انتشار کتاب بود. مهمترین و خواندهشدهترین کتابهایش، دستهی عمومی آن است که با ابتکار عمل و نوگرایی به رشتهی تحریر درآمده و طیف گستردهای از خوانندگان را به خود جذب کرده است؛ کتاب «داستان راستان» یکی از استقبالشدهترین کتابهای او از این دسته است. کتابهایی همچون «اسلام و مقتضیات زمان»، «آشنایی با علوم اسلامی»، «آشنایی با قرآن»، «جاذبه و دافعهی علی»، «حماسهی حسینی»، «خدمات متقابل اسلام و ایران»، «سیری در سیرهی نبوی»، «سیری در نهجالبلاغه» و «سیری در سیرهی ائمهی اطهار» فارغ از وجوه نوگرایانه و عمیق خود، برای عموم خوانندگان قابل فهم و استفاده است.
او علاوهبر سخنرانیهای اخلاقی، تمایل ویژهای نیز به نوشتن کتابهای اخلاقی و تربیتی داشت، «تعلیم و تربیت در اسلام«، «ده گفتار»، «فلسفهی اخلاق»، «انسان کامل»، «انسانشناسی قرآن»، «گفتارهایی در اخلاق اسلامی»، «حکمتها و اندرزها»، «بیست گفتار» و «فطرت و تربیت» از آن جمله کتابهای اخلاقی او و حاصل مقالات و سخنرانیهایش است.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و تفکر انقلابی او به غیر از صحنهی مبارزه در کتابهایش نیز بروز پیدا کرد. «آیندهی انقلاب اسلامی ایران»، «جهاد اسلامی»، «نهضتهای اسلامی در صدسالهی اخیر»، «احیای تفکر اسلامی»، «مقدمهای بر حکومت اسلامی»، «انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفهی تاریخ»، «نبرد حق و باطل»، «گفتگوی چهارجانبه»، «قیام و انقلاب مهدی (ع)» و «اسلام و مسئلهی ملیت» آثاری از مطهری هستند که در این دسته قرار میگیرند.
از کتابهای او در عقاید اسلامی که با نگاه فلسفی اما قابل درک برای بسیاری از خوانندگان و دانشجویان نوشته شد، میتوان «جهانبینی توحیدی»، «عدل الهی»، «معاد»، «وحی و نبوت»، «انسان و ایمان»، «انسان در قرآن»، «زندگی جاوید یا حیات اخروی»، «ولاءها و ولایتها»، «پیامبر امی»، «خدا در اندیشهی انسان»، «خدا در زندگی انسان»، «علل گرایش به مادیگری»، «امامت و رهبری»، «هدف زندگی»، «انسان و سرنوشت»، «نظام حقوق زن در اسلام»، «کلیات علوم اسلامی»، «امدادهای غیبی در زندگی بشر»، «نبرد حق و باطل»، «فطری بودن دین» و «فطرت در قرآن» را نام برد. او چند جلد کتاب نیز در تفسیر قرآن نگاشت.
مرتضی مطهری فلسفهی اسلامی را مستقل و با ریشههایی جدا از فلسفهی غرب میدانست و کتابهایی تخصصی قابل اعتنایی در فلسفهی اسلامی نوشت. «شرح منظومه»، «درسهای اسفار»، «مقالات فلسفی»، «مسئلهی شناخت»، «شرح مبسوط منظومه»، «نقد مارکسیسم»، «درسهای اشارات و نجات» و «التعلیقه علی الاسفار الاربعه» که به زبان عربی نوشته شد، از جمله کتابهای فلسفی مطهری هستند. مطهری کتاب هایی نیز در اقتصاد از دید اسلام دارد.
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر