دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

جرأت داشته باش

کتاب جرأت داشته باش نوشتهٔ فردریک فانژه و ترجمهٔ محیا احمدی پور است و انتشارات شمعدونی آن را منتشر کرده است. راه‌های افزایش اعتماد به نفس در این کتاب آمده است.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب جرأت داشته باش برای نخستین بار سال ۲۰۰۹ در کشور فرانسه منتشر شد. فردریک فانژه درباره‌ٔ دلیل نوشتن کتاب جرأت داشته باش می‌نویسد: «به عنوان یک روان‌پزشک، متوجه شدم که کمبود اعتماد به نفس، مشکل اصلی تمام افرادی است که اقدام به درمان کرده‌اند. رنج‌های عاطفی یا شغلی بی شماری از این کمبود اعتماد به نفس ناشی می‌شود: ترس از انجام کارهای اشتباه، ترس از قضاوت شدن، ترس از دوست داشتن و دوست داشته شدن.»
چطور جرأت داشته باشید؟ جرأت و اعتماد به نفس انجام کاری، جرأت صحبت کردن، جرأت وجود داشتن، آیا به همین سادگی است؟ تمام این‌ها به میزان اعتماد به نفسی که به خودمان داریم، بستگی دارند. با اعتماد به نفس، همه چیز ممکن است. اما چطور اعتماد به نفس را افزایش دهیم؟ چه کار کنیم تا دیگر مدام به دنبال تأیید دیگران نباشیم؟ طبیعی است که یک نسخه واحد برای همه افراد وجود ندارد و نمی توان با صدها بار نوشتن جمله «من قوی هستم» احساس قوی بودن کرد. نیاز به روشی علمی و کمک گرفتن از یک روان درمان داریم.
در این کتاب، دکتر فردریک فانژه، استاد دانشگاه، مختصص علوم اعصاب و روان‌پزشک به افراد بسیاری برای افزایش اعتماد به نفس، کمک کرده است. او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به رواندرمانگری روی آورد. دکتر فانژه در این کتاب با تمرین‌های عملی، به شما کمک می کند تا در برخورد با دیگران و اطرافیانتان اعتماد به نفس بالایی داشته باشید.

خواندن کتاب جرأت داشته باش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران کتاب‌های موفقیت و توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب جرأت داشته باش
«مثل یک دختربچه، با صدایی که به‌زحمت شنیده می‌شود، صحبت می‌کنید، انتهای سالن جلسه یا گوشه‌ای از سالن پذیرایی در مهمانی‌ها، کز می‌کنید تا بتوانید تا حد ممکن خود را مخفی کنید. انگار لباس شیک و زیبا مناسب شما نیست: شلوار جین و پلور گشاد یا لباس‌هایی که نظر کسی را جلب نمی‌کنند، برای شما بهتر است. همیشه به پاهایتان نگاه می‌کنید. با صدایی آرام که به‌سختی شنیده می‌شود، صحبت می‌کنید. مدام صلاحیت خود را زیر سؤال می‌برید. اگر کسی بخواهد با شما صحبت کند، سرخ می‌شوید و وانمود می‌کنید که هر چه سریع‌تر باید بروید. اما پشت این ظاهر بازدارنده، همه چیز در ذهنتان کاملاً برعکس است، بی‌وقفه در حال فکر کردن هستید. مدام به خود می‌گویید: «دیگران چه تصوری از من دارند؟ اگر کسی به طرفم بیاید چه واکنشی نشان بدهم؟ مبادا غیرعادی رفتار کنم!» برای شما همه چیز درون‌تان رخ می‌دهد، برعکس دیگران که در ظاهر کاملاً به خود اطمینان دارند؛ گاهی همه این‌ها فقط یک پوشش ظاهری است، شما سنگ گران‌بهایی هستید که درون کاغذی پنهان شده است. «این طوری دیگر کسی مزاحمم نمی‌شود! آرام‌تر خواهم بود!» اما متوجه نخواهید شد که چه گوهر گران‌بهایی هستید. برعکس، فکر می‌کنید که فقط یک تکه شیشه‌اید. نمی‌دانید که چطور به این سنگ گران‌بها ارزش دهید و هر کاری می‌کنید که آن را پنهان کنید.
تکنیک استتار هیچ رمز و راز خاصی ندارد. همه رفتارهایتان بر این اساس است که کسی شما را نبیند یا به شما توجه نکند. برخی هم به دنبال این هستند که همه چیز را پیش‌بینی کنند یا حداقل از اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی که آن‌ها را می‌ترساند، دوری کنند. آن‌ها همیشه می‌خواهند بفهمند دقیقاً چه کسانی به مهمانی دعوت شده‌اند، از سفرهای برنامه‌ریزی نشده و از چیزهای غافلگیرکننده منتفرند، فکر می‌کنند که نمی‌توانند با آن‌ها مواجه شوند. برای نوشتن و آماده کردن سخنرانی‌هایشان وقت زیادی صرف می‌کنند زیرا می‌خواهند از تمام مشکلات و انتقادها جلوگیری کنند».







 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات