شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

تیزذهن بمانید

کتاب تیزذهن بمانید نوشتهٔ سانجی گوپتا با ترجمهٔ هاجر علی پور در انتشارات میلکان منتشر شده است. در تیزذهن بمانید، یاد می‌گیرید ذهنی بسازید که بین الگوهایی ارتباط برقرار می‌کند، کاری که شاید انجامش برای ذهن دیگران ممکن نباشد و به شما کمک می‌کند زندگی‌تان را بهتر اداره کنید.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ نویسنده جراح مغز است. او در مقدمهٔ کتاب تیزذهن بمانید توضیح می‌دهد در این کتاب چندان به بهبود توانایی ذهنی و بهرهٔ هوشی نمی‌پردازد و موضوع آن بیشتر دربارهٔ تکثیر سلول‌های جدید مغز و بهبود کیفیت کار سلول‌های موجود است.
در تیزذهن بمانید، یاد می‌گیرید ذهنی بسازید که بین الگوهایی ارتباط برقرار می‌کند، کاری که شاید انجامش برای ذهن دیگران ممکن نباشد و به شما کمک می‌کند زندگی‌تان را بهتر اداره کنید. ذهنتان را طوری پرورش خواهید داد که بتواند بین چشم‌اندازهای کوتاه‌مدت و بلندمدت جهان تغییر وضعیت دهد و چه‌بسا مهم‌تر از همه، در مقابل رویدادهای زندگی بسیار تاب بیاورد، رویدادهایی که ممکن است دیگران را از پا دربیاورد. او در این کتاب تعریف دقیقی از تاب‌آوری ارائه می‌کند و به شما یاد می‌دهد چگونه آن را بپرورانید. تاب‌آوری عنصری حیاتی در رشد شخصی خود او بوده است و در این کتاب خواننده را هم با خود همراه می‌کند.

خواندن کتاب تیزذهن بمانید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به رشد توانایی‌های ذهن پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تیزذهن بمانید
«مغز همیشه برای من کمی اسرارآمیز بوده است. مغز با وزنی کمتر از دو کیلو تمام مدارهایی را که تقریباً برای انجام هر کاری لازم داریم در خود دارد. یک لحظه فکرش را بکنید: مغز سبک‌تر از بیشتر لپ‌تاپ‌هاست، بااین‌حال چنان عملکردی دارد که هیچ رایانه‌ای یارای رقابت با آن را ندارد و نخواهد داشت. درواقع، این‌که اغلب می‌گویند مغز مثل رایانه است از بسیاری از جهات رد می‌شود. ممکن است ما از سرعت پردازش مغز، ظرفیت ذخیره‌سازی‌اش، مداربندی‌اش، رمزگذاری و کدگذاری‌اش بگوییم. اما ظرفیت حافظهٔ مغز محدود و در انتظار پرشدن نیست و شیوهٔ محاسباتش با رایانه فرق می‌کند. حتی این‌که هرکدام از ما چگونه جهان را می‌بینیم و درک می‌کنیم تفسیری فعالانه و نتیجه‌ای است از آنچه به آن توجه می‌کنیم و انتظار داریم، نه دریافت منفعلانهٔ اطلاعات ورودی. این حرف که چشم ما جهان را وارونه می‌بیند درست است. سپس مغز اطلاعات ورودی را دریافت و آن را به تصویری منطقی تبدیل می‌کند. به‌علاوه، غشای پشت چشم، شبکیه، از هر چشم تصاویری دوبعدی در اختیار مغز می‌گذارد، که مغز آن‌ها را به تصاویر نقش‌برجستهٔ سه‌بعدی زیبا تبدیل می‌کند و درک عمق را ممکن می‌سازد. درضمن همهٔ ما در دیدمان نقاط کوری داریم که مغزمان مدام با استفاده از داده‌های پی‌درپی پرشان می‌کند، داده‌هایی که شاید حتی متوجه نشده‌اید جمعشان کرده‌اید. هوش مصنوعی، هر چقدر هم که پیشرفته شود، همیشه کارهایی وجود خواهند داشت که مغز انسان می‌تواند انجامشان دهد و هیچ رایانه‌ای قادر به انجام آن‌ها نیست.
شگفت‌انگیز است که اندازهٔ مغز ما نسبت به بقیهٔ بدنمان در مقایسه با پستانداران دیگر، بزرگ به حساب می‌آید. مغز فیل را در نظر بگیرید: مغز فیل یک‌پانصدوپنجاهم وزن کل حیوان را تشکیل می‌دهد. در مقابل وزن مغز ما حدود یک‌چهلم وزن بدنمان است».








 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات