مکث ازدواج، رشد طلاق وَ بحران جمعیتی!
در حالی آمار و گزارشهای متعددِ جمعیتی در کشور، حکایت از افول جوانیِ جامعه تا چندسال آینده دارد که زنگ خطر پیریِ کشور طی سالهای گذشته تا کنون به کرات از سوی کارشناسانِ امر در این راستا به صدا درآمده و کلیت موضوع، از نبودِ برنامۀ جامع و فرهنگسازیِ مستمر در این راستا خبر میدهد.
یادداشت- رمزگشانیوز؛ در این مطلب به قلم الهام آمرکاشی میخوانید: یورو مانیتور(Euromonitor) مؤسسه بینالمللی خصوصی مستقر در لندن که فعالیتش، استخراج اطلاعات و تحقیقات بازار و ارائه گزارشهای اطلاعاتی کسبوکار به صنعت است؛ در چندسال گذشته، تحلیلی از تغییرات جمعیتی ایران تا سال 2030 ارائه داد که برمبنای این تحلیل، در سال 2030 تعداد 2.26میلیون نفر از مردم ایران بین 35 تا 50سال سن خواهند داشت که تقریباً یک نفر از هر سه نفر ایرانی را شامل میشود و در این سال، تعداد افراد صفر تا هفتساله و نیز 16 تا 34ساله نسبت به سال 2010 کاهش چشمگیری خواهد داشت.
این آمار که به طور صریح بازگوکنندۀ این روایت است که ایران شدیدترین کاهش نرخ زاد و ولد را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است، تا حد قابل قبولی میان کارشناسان مطرح در این زمینه مورد پذیرش قرارگرفته و با صحبتهای بسیاری از مسئولان ذیربط در این مسیر، آنچه در انتهای چندسالِ آینده قابل رؤیت است، حجم گستردهای از کاهش نرخ زاد و ولد و بحران جمعیتی در کشور است.
به اعتبار جداول مطرح در این زمینه؛ اگرچه از «توقف رشد جمعیت» به عنوان معضل حائز اهمیت در حوزه اجتماعی یاد میشود که با توجه به بحران موجود در این زمینه، راهکارهای ارائهشده توسط مسئولان و کارشناسانِ صاحبنظر در خلأ پیمایشی قرار دارد و مقولۀ مذکور در بحبوحۀ مکث ازدواج و رشد طلاق، در حالِ ارائۀ آمار نگرانکننده است.
اگرچه بر اساس اطلاعات موجود، «سرعت رشد جمعیت سالمندی در کشور ایران بسیار بالا است؛ به طوری که اکنون ۱۰ درصد جمعیت فعلی ایران را سالمندان تشکیل میدهند که در ۲۰ سال آینده این میزان سالمند در کشور به ۳۰ درصد افزایش مییابد» که پیشبینیها حاکی از این امر است که به دلیل سقوط نرخ زاد و ولد با کاهش شدید جمعیت به عنوان یک چالش بزرگ جمعیتی مواجه خواهیم شد.
بانکیپور؛ رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت در مجلس شورای اسلامی درباره علت کاهش موالید در یک دهه گذشته میگوید: «از سال 1394 به بعد نرخ باروری در کشور رو به کاهش رفته است؛ دلیل اصلی این اتفاق این است که کسانی که در دوران تنظیم خانواده و کاهش تولد به دنیا آمده بودند به دوره مادرشدن رسیده بودند، طی 10 سال گذشته نزدیک به 2.5 میلیون نفر از مادران 25 تا 40 سال کاهش یافتهاند و بیشترین آمار باروری نیز در این گروه سنی رخ میدهد».
از سوی دیگر درحالی یکی از ریشههای اصلی این کاهش جمعیت را میتوان در تبلیغات منفی علیه فرزندآوری در دهههای گذشته جستوجو کرد که ابوالقاسمی؛ رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) درباره این موضوع میگوید: «در دهه 60 هرچند با جنگ تحمیلی مواجه بودیم، اما فرزندآوری در کشورمان زیاد بود به نحوی که آن روز ما را از افزایش جمعیت و به دنبال آن ناتوانی در تامین مایحتاج، بیم میدادند اما امروز از پیری جمعیت که ناشی از پایین بودن نرخ فرزندآوری است، ابراز نگرانی میشود و بیم آن میرود که در آینده مجبور شویم برای بخشهای مختلف کشور جوانانی را از دیگر کشورها استخدام کنیم. وی میافزاید: فرهنگ اصیل ایرانی و معارف دینی میتواند نجاتدهنده جوانان کشور باشد و نگرانیهایی که درمورد کاهش باروری وجود دارد جدی است و کاهش جمعیت حاصل سالها کار مداوم کسانی است که علیه فرزندآوری و باروری تبلیغ کردند».
همچنین جباری؛ رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز نقش مسائل فرهنگی در کاهش فرزندآوری را بیش از سایر مسائل میداند و میگوید: «ارتباط دادن کاهش فرزندآوری به مسائل معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط دادن به مردم است؛ البته این به این معنا نیست که به وضعیت معیشتی افراد نیز بیتوجه باشیم و آن را بیتأثیر بدانیم اما مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است یعنی انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم. وی با اشاره به این که گزارههای غلط فرهنگی در مراکز بهداشتی و ارائه مشاورههای بارداری به زوجین در حال تبیین و اصلاح شدن است، میافزاید: باور به لزوم ازدواج در سن بالا، کافی بودن داشتن یک یا دو فرزند، تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج، عدم ازدواج مجدد افرادی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست دادهاند، زیاد بودن فاصله بین موالید، تأخیر در بارداری از جمله باورهای نادرستی هستند که باعث کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر شدهاند».
با توجه به موارد مذکور وَ دو مؤلفۀ حائز اشاره در جامعه کنونی: «مکث ازدواج وَ رشد طلاق» وَ سایر اضلاع دامنهدار و ریشهای در این زمینه؛ انتظاری به جد ازسوی یکایک کارشناسان و نهادهای ذیربط در حوزه اجتماعی-فرهنگی است تا برعمقِ این مسأله دقیق شده و با ارائه راهکارهایی قابل اجرا و به دور از کلیشهها و گفتمانهای مقطعی، بتوان در مدار جامعهای قدم برداشت که اجتماع حاضر بتواند به فرهنگ و خاستگاه مطلوب دست پیدا کرده و فاجعۀ زندگیهای تکنفره و گسترش سالمندمداری کمتر قابل رؤیت باشد.
این آمار که به طور صریح بازگوکنندۀ این روایت است که ایران شدیدترین کاهش نرخ زاد و ولد را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است، تا حد قابل قبولی میان کارشناسان مطرح در این زمینه مورد پذیرش قرارگرفته و با صحبتهای بسیاری از مسئولان ذیربط در این مسیر، آنچه در انتهای چندسالِ آینده قابل رؤیت است، حجم گستردهای از کاهش نرخ زاد و ولد و بحران جمعیتی در کشور است.
به اعتبار جداول مطرح در این زمینه؛ اگرچه از «توقف رشد جمعیت» به عنوان معضل حائز اهمیت در حوزه اجتماعی یاد میشود که با توجه به بحران موجود در این زمینه، راهکارهای ارائهشده توسط مسئولان و کارشناسانِ صاحبنظر در خلأ پیمایشی قرار دارد و مقولۀ مذکور در بحبوحۀ مکث ازدواج و رشد طلاق، در حالِ ارائۀ آمار نگرانکننده است.
اگرچه بر اساس اطلاعات موجود، «سرعت رشد جمعیت سالمندی در کشور ایران بسیار بالا است؛ به طوری که اکنون ۱۰ درصد جمعیت فعلی ایران را سالمندان تشکیل میدهند که در ۲۰ سال آینده این میزان سالمند در کشور به ۳۰ درصد افزایش مییابد» که پیشبینیها حاکی از این امر است که به دلیل سقوط نرخ زاد و ولد با کاهش شدید جمعیت به عنوان یک چالش بزرگ جمعیتی مواجه خواهیم شد.
بانکیپور؛ رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت در مجلس شورای اسلامی درباره علت کاهش موالید در یک دهه گذشته میگوید: «از سال 1394 به بعد نرخ باروری در کشور رو به کاهش رفته است؛ دلیل اصلی این اتفاق این است که کسانی که در دوران تنظیم خانواده و کاهش تولد به دنیا آمده بودند به دوره مادرشدن رسیده بودند، طی 10 سال گذشته نزدیک به 2.5 میلیون نفر از مادران 25 تا 40 سال کاهش یافتهاند و بیشترین آمار باروری نیز در این گروه سنی رخ میدهد».
از سوی دیگر درحالی یکی از ریشههای اصلی این کاهش جمعیت را میتوان در تبلیغات منفی علیه فرزندآوری در دهههای گذشته جستوجو کرد که ابوالقاسمی؛ رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) درباره این موضوع میگوید: «در دهه 60 هرچند با جنگ تحمیلی مواجه بودیم، اما فرزندآوری در کشورمان زیاد بود به نحوی که آن روز ما را از افزایش جمعیت و به دنبال آن ناتوانی در تامین مایحتاج، بیم میدادند اما امروز از پیری جمعیت که ناشی از پایین بودن نرخ فرزندآوری است، ابراز نگرانی میشود و بیم آن میرود که در آینده مجبور شویم برای بخشهای مختلف کشور جوانانی را از دیگر کشورها استخدام کنیم. وی میافزاید: فرهنگ اصیل ایرانی و معارف دینی میتواند نجاتدهنده جوانان کشور باشد و نگرانیهایی که درمورد کاهش باروری وجود دارد جدی است و کاهش جمعیت حاصل سالها کار مداوم کسانی است که علیه فرزندآوری و باروری تبلیغ کردند».
همچنین جباری؛ رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز نقش مسائل فرهنگی در کاهش فرزندآوری را بیش از سایر مسائل میداند و میگوید: «ارتباط دادن کاهش فرزندآوری به مسائل معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط دادن به مردم است؛ البته این به این معنا نیست که به وضعیت معیشتی افراد نیز بیتوجه باشیم و آن را بیتأثیر بدانیم اما مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است یعنی انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم. وی با اشاره به این که گزارههای غلط فرهنگی در مراکز بهداشتی و ارائه مشاورههای بارداری به زوجین در حال تبیین و اصلاح شدن است، میافزاید: باور به لزوم ازدواج در سن بالا، کافی بودن داشتن یک یا دو فرزند، تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج، عدم ازدواج مجدد افرادی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست دادهاند، زیاد بودن فاصله بین موالید، تأخیر در بارداری از جمله باورهای نادرستی هستند که باعث کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر شدهاند».
با توجه به موارد مذکور وَ دو مؤلفۀ حائز اشاره در جامعه کنونی: «مکث ازدواج وَ رشد طلاق» وَ سایر اضلاع دامنهدار و ریشهای در این زمینه؛ انتظاری به جد ازسوی یکایک کارشناسان و نهادهای ذیربط در حوزه اجتماعی-فرهنگی است تا برعمقِ این مسأله دقیق شده و با ارائه راهکارهایی قابل اجرا و به دور از کلیشهها و گفتمانهای مقطعی، بتوان در مدار جامعهای قدم برداشت که اجتماع حاضر بتواند به فرهنگ و خاستگاه مطلوب دست پیدا کرده و فاجعۀ زندگیهای تکنفره و گسترش سالمندمداری کمتر قابل رؤیت باشد.
Elhamamerkashi@ymail.com
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر