دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نیک سرشت

کتاب نیک سرشت نوشتهٔ بکی کندی و ترجمهٔ شقایق الکایی است. انتشارات میلکان این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی راهنمای تبدیل‌شدن به والدی که می‌خواهید باشید.

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کتاب نیک سرشت را سرآغاز الگوی والدگری دانسته‌اند که به رشد فردی و رشد فرزند، به یک اندازه می‌پردازد. ۱۰ فصل اول شامل اصول والدگری است. هدف نویسنده از ارائهٔ این اصول، بهبود درمان در فرزندان و والدین و ارائهٔ راهکارهای عملی برای تجربهٔ خانوادگی صلح‌آمیزتر است و در قلب این اصول، این تفکر قرار دارد که با درک نیازهای عاطفی فرزند، والدین نه‌فقط می‌توانند رفتار را بهبود بخشند، بلکه می‌توانند چگونگی عملکرد کل خانواده و ارتباطشان با یکدیگر را دگرگون کنند. در نیمهٔ دوم این کتاب، روش‌هایی را برای آنچه ساختن سرمایهٔ ارتباط نامیده شده خواهیم آموخت. این‌ها راهکارهایی آزموده و حقیقی برای افزایش ارتباط و نزدیکی در رابطهٔ والد - فرزندی هستند. نویسنده گفته که مهم نیست مسئله چه باشد؛ حتی اگر فقط حال‌وهوای خانه خوب نیست و نمی‌توانید بفهمید چرا، می‌توانید یکی از این اقدامات را برای تغییر شرایط به‌کار گیرید. بکی کندی، نویسندهٔ کتاب حاضر روان‌شناس بالینی و مادر است.

خواندن کتاب نیک سرشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به والدین، پدرها و مادرها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نیک سرشت
«در این لحظه، به‌نظر رسید که والدین نفس راحت‌تری کشیدند. فقط شنیدن این‌که کسی مشکلشان را تشخیص دهد ـ تشخیصی که متناسب با تجربهٔ آن‌ها بود ـ و از مسیر پیش‌رو مطمئن باشد مایهٔ تسلی بود؛ درنتیجه به‌جای بحث‌کردن درمورد فریادزدن یا تهدیدهای توخالی، مکالمه‌مان را با ارتباط شروع کردیم. من برخی از مسائلی را که «ارزش بهای پرداختی سازندگان ارتباط» می‌نامم به این والدین ارائه دادم. این‌ها راهکارهای آزمون‌پس‌داده‌ای هستند که بارها در خانهٔ خودم و با مراجعینم، وقتی خانواده‌ها نیاز به ارتباط و برگشت به تعادل دارند، به آن‌ها ارائه می‌دهم. بسیاری از این ابزارها و کاربردهای عملی ممکن است راهکارهایی «خوش‌بینانه» به‌نظر برسند، اما من معتقدم در اینجا چیزی برای همه وجود دارد. مهم نیست اگر عدم تعادل در خانوادهٔ شما به شکل بی‌ادبی، دروغ‌گویی، رقابت خواهربرادری، کج‌خلقی‌ها، یا هر مسئلهٔ رفتاری به‌خصوص دیگری که در فصل‌های بعدی نام می‌برم نمایان می‌شوند، این راهکارها بدون درنظرگرفتن مسئلهٔ ظاهری تغییرات مثبت را شعله‌ور می‌سازند؛ چون به والدین کمک می‌کنند به‌جای تغییر رفتار، تلاش‌های خود را در راستای برقراری ارتباط و نزدیکی به بچه‌هایشان مجدداً اولویت‌بندی کنند. چون همان‌طور که می‌دانیم، مشکل هرگز رفتار نیست؛ آن فقط علامت است. راهکارهای ارزش بهای پرداختی به مسائل ریشه‌ای می‌پردازند و درنتیجه خانه‌های آرام‌تری می‌سازند.
همان‌طور که به مراجعانم توضیح دادم، کمکش والدین با بچه‌هایشان تقریباً همیشه در یکی از این دو مشکل خلاصه می‌شود: فرزندان آن‌طور که می‌خواهند با والدینشان در ارتباط نیستند یا فرزندان کشمکش یا نیاز برطرف‌نشده‌ای دارند که برای رفع آن احساس تنهایی می‌کنند. تصور کنید که فرزندتان بانکی عاطفی دارد. پول رایج این بانک ارتباط است و رفتار آن‌ها در هر لحظه، نشان‌دهندهٔ وضعیت حساب آن‌هاست که چقدر پر یا خالی است. پیش‌تر به ایدهٔ «سرمایهٔ ارتباطی» اشاره کردم: وقتی واقعاً با کودکی ارتباط می‌گیریم، تجربه‌هایشان را می‌بینیم، به آن‌ها اجازهٔ احساس‌کردن می‌دهیم، تلاش می‌کنیم وضعیتشان را درک کنیم و سرمایه‌مان را می‌سازیم. داشتن مقدار مناسبی سرمایهٔ ارتباطی باعث می‌شود بچه‌ها احساس اعتمادبه‌نفس، توانمندی، امنیت و ارزشمندی داشته باشند و داشتن این احساسات در درون، موجب رفتار «خوب» در بیرون می‌شود، رفتاری مانند همکاری، انعطاف‌پذیری و تعدیل‌سازی. درنتیجه برای ایجاد تغییر مثبت باید اول ارتباط بسازیم که موجب احساس بهتر در بچه‌ها و سپس بهتر رفتار کردن آن‌ها می‌شود، اما توجه داشته باشید که رفتار در پایان می‌آید. نمی‌توانیم از آنجا شروع کنیم. ما باید از ارتباط شروع کنیم.
همچنین مهم است به یاد داشته باشیم که سرمایهٔ ارتباطی از دو راه پیروی می‌کند. مثل حساب بانکی، ما مدام از سرمایهٔ ارتباطی‌مان برداشت می‌کنیم. وقتی از بچه‌هایمان می‌خواهیم اتاقشان را تمیز کنند، وقتی به آن‌ها می‌گوییم برای تماسی غیرمنتظره چنددقیقه‌ای به زمان نیاز داریم، وقتی می‌گوییم «وقت رفتنه عزیزم» یا «وقت تماشای تلویزیون تمومه» والدین از سرمایهٔ ارتباطی خرج می‌کنند. والدین خرج‌کنندگان بزرگ سرمایهٔ ارتباطی هستند؛ چون ما اغلب مجبوریم از بچه‌ها بخواهیم کاری را انجام دهند که نمی‌خواهند انجام دهند و به قوانین ما احترام بگذارند؛ درحالی‌که ترجیح می‌دهند چنین نکنند. این یعنی والدین نیاز دارند برقرارکنندگان ارتباطِ حتی بزرگ‌تری باشند. ما به ذخیرهٔ برداشتیِ چنان قوی‌ای نیاز داریم که بودجه‌مان تمام نشود».







 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات