یادداشت میهمان؛
فرهنگ کار؛ از عملگرایی تا فرصتطلبی
در تاریخ معاصر جامعه ایرانی دستخوش تحولات اقتصادی گوناگونی بوده که گاه متأثر از فضای سیاسی و گاه تأثیرگذار بر فضای سیاسی و حکومتی بوده است. آسیبی که در این دوران ساختار اقتصادی جامعه را تهدید میکند تبدیلشدن فرهنگ سودگرایی مطلق به ایستاهایی ماندگار در رفتار اقتصادی نسلهای جوان جامعه است.
به گزارش رمزگشانیوز - سپهر سیدسجادی- در تاریخ معاصر جامعه ایرانی دستخوش تحولات اقتصادی گوناگونی بوده که گاه متأثر از فضای سیاسی و گاه تأثیرگذار بر فضای سیاسی و حکومتی بوده است... ساختار اقتصاد کشاورزی و شبانی در فضای بسته اقتصادی دوران قاجاریه در عبور به اقتصاد وابسته نفتی پهلوی نوعی دگرگونی در جامعه ایرانی رقم زد. گسترش وابستگی به دولت در پی افزایش درآمدهای نفتی و شکلگیری اقتصاد رانتی به پیدایش طیف وسیعی از طبقات متوسط اجتماعی منجر گردید که عمدتاً گذران زندگی خویش را بهواسطه اشتغال در بخشهای مختلف دولتی اعم از اداری، تولیدی و ... رقم میزدند.
این روند در تحولات سیاسی اجتماعی پس از انقلاب نیز چندان تغییری نکرد و وجوه تولید وابسته به دولت یا مشارکت دولتی همچنان عامل ارتزاق قشر عظیمی از جامعه ایران باقی ماند. روند روبه رشد وجوه تولید سرمایهداری بهویژه پس از پایان جنگ تحمیلی با تشویق دولتها به حضور بیشتر جمعیت در اقتصاد میل جدیدی به حضور پررنگ شهروندان در فعالیتهای اقتصادی سودآور را پدید آورد. در کنار این روند توسعه فعالیتهای آزادانه اقتصادی در بستر اقتصاد رانتی جامعه ایرانی، به ظهور و تقویت موجهای متنوعی از مشاغل کاذب، کسب درآمدهای ناگهانی، بهرهگیری از نوسانات بازار و کسب سودهای حاصل از فرصتها، نوعی نگرش در جامعه ایرانی پدیدار ساخته که گرچه میزانی از بار فقر و بیکاری در جامعه را میکاست لکن به پدیدار شدن تفکری میانجامید که کسب درآمد را بدون فعالیت و تخصص ممکن میکند. این تفکر در صورت ترویج در میان جوانان میتواند آسیبی بزرگ به فرهنگ کار در جامعه ایرانی وارد سازد.
این روند متأسفانه با بروز نوسانات قیمت در بازارهای مختلف همچون ملک و املاک، خودرو، سکه و طلا و ... همواره تشدید شده و قشر وسیعی از نیروی فعال جامعه را تنها به دلیل وجود درآمد در این حیطه، به خود مشغول داشته است.
حال با عنایت به اینکه درآمد حاصل ازاینگونه فعالیتها در بسیاری از موارد قانعکننده بوده و حتی در گردش سرمایه در اجتماع مؤثر است لکن گذار از ارزشهایی همچون فرهنگ کار، گرایش به فعالیتهای تولیدی، تولید دانش و ... به سمت ثروتاندوزی حاصل از فرصتها را رقم خواهد زد.
آسیبی که در این دوران ساختار اقتصادی جامعه را تهدید میکند تبدیلشدن فرهنگ سودگرایی مطلق به ایستاهایی ماندگار در رفتار اقتصادی نسلهای جوان جامعه است. در این میان افزایش نقدینگی جامعه و روند روبه رشد گرایش به فعالیتهایی همچون مشارکت در بازار بورس و سرمایه و کسب سود حاصل از نوسانات قیمت، فرصتها و موقعیتهای موجود، گامی است که ساختار اقتصادی جامعه ایرانی را همچون گذشته از فرهنگ کار، تولید، ابتکار و علماندوزی دور و تفکر سودگرایی را جایگزین میکند.
بنا به گزارشهای اخیر برخی از صنایع و کارخانهها با کمبود شدید نیرو مواجه گشته و نیروهای جویای کار حاضر به مراجعه به این مشاغل نمیشوند. ماجرا آنگاه حائز اهمیت میشود که ثبتنام کنندگان در کاریابیها و دریافتکنندگان بیمه بیکاری با اعلام انصراف از دریافت بیمه بیکاری عدم تمایل خود جهت بازگشت بر سرکار را اعلام میدارند. شواهد حاکی است عمده فعالیت بنگاههای کاریابی برای کارجویان معطوف به هدایت این قشر با سرمایههای اندک به سمت بازار بهابازار دارد. بازاری که تخصص و علم به فعالیت در حیطه سهام و سرمایه مازاد افراد از الزامات آن است.
این دگرگونی آنگاه موقعیت آسیب گونهای به خود میگیرد که آمیختگی فرد با گروههای اجتماعی درگیر در چنین معاملاتی توسعه یابد و تداوم تجربه سود حاصل از فرصتطلبی را در ذهنیت افراد جایگزین سود حاصل از فعالیتهای علمی، اقتصادی و تولیدی نماید.
به هر صورت گرچه در این برهه زمانی جامعه ایرانی در حال بهرهمندی از فرصتهای کسب درآمد از مسیرهایی بیزحمت و بعضاً بینیاز از هرگونه تخصص است، لکن تبدیلشدن نسلهای آینده به نسلهایی با ذهنیت آمیخته با سودگرایی فرصت طلبانه را که محصول درک ناصحیح فرهنگ کار در جامعه است هشدار میدهد.
این روند در تحولات سیاسی اجتماعی پس از انقلاب نیز چندان تغییری نکرد و وجوه تولید وابسته به دولت یا مشارکت دولتی همچنان عامل ارتزاق قشر عظیمی از جامعه ایران باقی ماند. روند روبه رشد وجوه تولید سرمایهداری بهویژه پس از پایان جنگ تحمیلی با تشویق دولتها به حضور بیشتر جمعیت در اقتصاد میل جدیدی به حضور پررنگ شهروندان در فعالیتهای اقتصادی سودآور را پدید آورد. در کنار این روند توسعه فعالیتهای آزادانه اقتصادی در بستر اقتصاد رانتی جامعه ایرانی، به ظهور و تقویت موجهای متنوعی از مشاغل کاذب، کسب درآمدهای ناگهانی، بهرهگیری از نوسانات بازار و کسب سودهای حاصل از فرصتها، نوعی نگرش در جامعه ایرانی پدیدار ساخته که گرچه میزانی از بار فقر و بیکاری در جامعه را میکاست لکن به پدیدار شدن تفکری میانجامید که کسب درآمد را بدون فعالیت و تخصص ممکن میکند. این تفکر در صورت ترویج در میان جوانان میتواند آسیبی بزرگ به فرهنگ کار در جامعه ایرانی وارد سازد.
این روند متأسفانه با بروز نوسانات قیمت در بازارهای مختلف همچون ملک و املاک، خودرو، سکه و طلا و ... همواره تشدید شده و قشر وسیعی از نیروی فعال جامعه را تنها به دلیل وجود درآمد در این حیطه، به خود مشغول داشته است.
حال با عنایت به اینکه درآمد حاصل ازاینگونه فعالیتها در بسیاری از موارد قانعکننده بوده و حتی در گردش سرمایه در اجتماع مؤثر است لکن گذار از ارزشهایی همچون فرهنگ کار، گرایش به فعالیتهای تولیدی، تولید دانش و ... به سمت ثروتاندوزی حاصل از فرصتها را رقم خواهد زد.
آسیبی که در این دوران ساختار اقتصادی جامعه را تهدید میکند تبدیلشدن فرهنگ سودگرایی مطلق به ایستاهایی ماندگار در رفتار اقتصادی نسلهای جوان جامعه است. در این میان افزایش نقدینگی جامعه و روند روبه رشد گرایش به فعالیتهایی همچون مشارکت در بازار بورس و سرمایه و کسب سود حاصل از نوسانات قیمت، فرصتها و موقعیتهای موجود، گامی است که ساختار اقتصادی جامعه ایرانی را همچون گذشته از فرهنگ کار، تولید، ابتکار و علماندوزی دور و تفکر سودگرایی را جایگزین میکند.
بنا به گزارشهای اخیر برخی از صنایع و کارخانهها با کمبود شدید نیرو مواجه گشته و نیروهای جویای کار حاضر به مراجعه به این مشاغل نمیشوند. ماجرا آنگاه حائز اهمیت میشود که ثبتنام کنندگان در کاریابیها و دریافتکنندگان بیمه بیکاری با اعلام انصراف از دریافت بیمه بیکاری عدم تمایل خود جهت بازگشت بر سرکار را اعلام میدارند. شواهد حاکی است عمده فعالیت بنگاههای کاریابی برای کارجویان معطوف به هدایت این قشر با سرمایههای اندک به سمت بازار بهابازار دارد. بازاری که تخصص و علم به فعالیت در حیطه سهام و سرمایه مازاد افراد از الزامات آن است.
این دگرگونی آنگاه موقعیت آسیب گونهای به خود میگیرد که آمیختگی فرد با گروههای اجتماعی درگیر در چنین معاملاتی توسعه یابد و تداوم تجربه سود حاصل از فرصتطلبی را در ذهنیت افراد جایگزین سود حاصل از فعالیتهای علمی، اقتصادی و تولیدی نماید.
به هر صورت گرچه در این برهه زمانی جامعه ایرانی در حال بهرهمندی از فرصتهای کسب درآمد از مسیرهایی بیزحمت و بعضاً بینیاز از هرگونه تخصص است، لکن تبدیلشدن نسلهای آینده به نسلهایی با ذهنیت آمیخته با سودگرایی فرصت طلبانه را که محصول درک ناصحیح فرهنگ کار در جامعه است هشدار میدهد.
سپهر سیدسجادی
بخشدار مرکزی ساوجبلاغ
دکترای سیاست گذاری عمومی
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر