یادداشتی به قلم الهام آمرکاشی
جوانی از سبد ایران جمع میشود!
یورو مانیتور تحلیلی از تغییرات جمعیتی ایران تا سال 2030 ارائه داده که برمبنای این تحلیل، در سال 2030 تعداد 2.26 میلیون نفر از مردم ایران بین 35 تا 50 سال سن خواهند داشت که تقریباً یکنفر از هر سهنفر ایرانی را شامل میشود و در این سال، تعداد افراد صفر تا هفتساله و نیز 16 تا 34ساله نسبت به سال 2010 کاهش چشمگیری خواهد داشت.
به گزارش رمزگشانیوز؛ یورو مانیتور(Euromonitor) مؤسسه بینالمللی خصوصی مستقر در لندن که فعالیتش، استخراج اطلاعات و تحقیقات بازار و ارائه گزارشهای اطلاعاتی کسبوکار به صنعت است، تحلیلی از تغییرات جمعیتی ایران تا سال 2030 ارائه داده که برمبنای این تحلیل، در سال2030 تعداد 2.26میلیون نفر از مردم ایران بین 35 تا 50سال سن خواهند داشت که تقریباً یکنفر از هر سهنفر ایرانی را شامل میشود و در این سال، تعداد افراد صفر تا هفتساله و نیز 16 تا 34ساله نسبت به سال 2010 کاهش چشمگیری خواهد داشت.
این آمار که به طور صریح بازگوکنندۀ این روایت است که ایران شدیدترین کاهش نرخ زاد و ولد را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است تاحد قابل قبولی در میان کارشناسان مطرح در این زمینه نیز مورد پذیرش قرارگرفته و با صحبتهای بسیاری از مسئولان ذیربط در این مسیر، آنچه در انتهای چندسالِ آینده قابل رؤیت است حجم گستردهای از کاهش نرخ زاد و ولد در اجتماع کنونی است.
در میانِ اخباری که در این خصوص بارگذاری میشود، مفاهیمی با این عناوین قابل تأمل است: "از سال۹۴ تاکنون، با کاهش نرخ موالید، بحران کاهش جمعیت و کاهش جمعیت جوان کشور روبرو شدهایم. در کنار این موارد شاخص نرخ رشد کشور که یکی از مهمترین مؤلفههای جمعیتی است، در دهه نود روندی نزولی را در پیش گرفته است. نرخ رشد جمعیت سال۹۰ معادل ۱.۲۹درصد بود و سال۹۵ به ۱.۲۴درصد رسید تا اینکه در سال ۹۸ این رقم برخلاف تمام پیشبینیهای پژوهشی به کمتر از یکدرصد رسید تا جدی بودن بحران کاهش جمعیت را بار دیگر به همه گوشزد کند. بر اساس پژوهشها، پیشبینی میشد که شمار موالید سال۹۸، رقم یکمیلیون و ۲۰۵هزارنفر باشد اما دلایل متعدد معادلات را به هم ریخت و این رقم به یکمیلیون و ۱۹۶هزار نفر نزول پیدا کرد. با ادامه روند کنونی و در صورت عدم اجرای قوانین جمعیتی، قوانین مربوط به کمک باروری زوجین و عدم اجرای سیاستهای کلی جمعیت چندین دهه آینده برای ایران بحرانساز خواهد بود".
در این میان، صالح قاسمی- کارشناس تحولات جمعیت معتقد است با تداوم روند کنونی، پیشبینی میشود تا حدود ۲۰ تا ۲۵سال آینده نرخ رشد جمعیت ایران به عدد صفر درصد سقوط کند.
این موضوع درحالی بیان میشود که مرور اخبار و رصد آمارها نیز با بیان این مهم که نرخ رشد جمعیت ایران ۱.۳درصد است، تلنگر دوم را متذکر میشود و تعریفکنندۀ این امر است که این میزان رشد در سال به این مفهوم است که یک زن از نظر باروری نمیتواند به جای خودش یک دختر بیاورد و وقتی چنین حالتی رخ میدهد در اصطلاح میگویند تجدید نسل به طور کامل انجام نمیشود و اطلاقِ «تهدید تجدید نسل» را بیتردید باید در دستههایی از آپشنهای جامعه قرار داد که نیازمند ارائه راهکارهای مناسب و طرحِ تدابیر جمعیتی و سیاستهای تشویقی برای منطقی شدن رشد جمعی ازجمله: بستههای حمایتی برای منطقی شدن نرخ زاد و ولد است. به عنوان مثال اگر خانم شاغلی بخواهد ۶ماه مرخصی زایمان بگیرد با عدم امنیت شغلی مواجه نگردد و عدم اشتغال پایدار بعد از دوران مرخصی باعث نشود که تأثیری بر میزان باروری داشته باشد، چراکه غالب اکثریت بانوان شاغل، در ردههای دولتی و با بیمه و مزایا نیستند و این خود، مزید علتی است برای کمرنگ شدن ازدواجها و درپی آن تجدید نسلی تازه.
همچنین در این راستا اخباری با عناوینی چون: "ایران تا ۲۰سال آینده، سالمندترین کشور منطقه میشود"! زنگ خطر مجددی در این موضوع را تکرار میکند که الزام نگرشِ جامع در این جریان و پرداختن به این مهم که بیتوجهی در این راستا چه عواقب جبرانناپذیری برای فرد و اجتماع خواهد داشت، از ضروریاتِ بازۀ حاضر میتواند محسوب شود.
دکتر محسن فاتح- معاون پژوهشی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران، با توجه به این امر که در این زمینه به دنبالِ راهکارهایی برای پیشگیری و مواجهه با چالش افزایش جمعیت سالمند در آینده از طریق انجام طرحهای تحقیقاتی در زمینه تغییر در سبک زندگی افراد هستیم، معتقد است: اگر در حال حاضر بتوانیم زندگی افراد را به سمت سبک زندگی سالم پیش ببریم، در آینده جمعیت سالمند سلامتتری خواهیم داشت که بار بیماری و ازکارافتادگی که در آینده تحمل میکنند، دستخوش تغییر خواهد شد.
دکتر رضا پورحسین- دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران نیز با بیان این مطلب که "سیاستِ «فرزند کمتر، زندگی بهتر» پیوست تربیتی نداشته است و به پیامدهای تربیتی آن توجه نشده است، معتقد است: از این به بعد لازم است برای طرحهای بزرگی که اجرا میکنیم، حتماً «پیوست بهداشت روان» هم در نظر بگیریم. اگر بخواهیم این پیوست را رایج کنیم لازمهاش این است که متخصصین و علمای تعلیم و تربیت باید در سیاستگذاری و برنامهریزیهای کلان دخالت داده شوند و از این افراد خواسته شود تا برای طرحهای بزرگ پیوست تربیتی تهیه کنند".
با تمام موارد مطمح در این راستا، درحالی که با بحران جمعیت و پدیده سالمندی در کشور روبرو هستیم، کاراکتر طلاق و اپیدمی زندگیهای تکنفره نیز چنان در بطن جامعه در حال تکثیر است که فاجعهای در حال وقوع از سالمندان تک نفره را به وجود آورده است؛ به طوری که آمار حاضر، حکایت از این دارد که طی۱۰ سال آینده به ازای هر ۱۰ خانوار ۷ سالمند بالای ۶۰ سال در کشور خواهیم داشت و سهم جمعیت جوان ایران از 25درصد کل جمعیت در سال 2013، به 14درصد در سال2050 کاهش خواهد یافت و در این مسیر، رواج سبک زندگی "مجردی" در ایران نیز درحال گسترش و مشاهده است که دوراندیشی در این موضوع به طور أخص یکی از ضرورتهای قابل اتکایی است که نیاز به تدوین راهکاری مشخص و قابل اجرا در سطح جامعه دارد که با درنظرگرفتنِ این امر که جمعیت جوان کنونی در حال کاهش است، تدبیری درخور نیاز است تا در آیندهای نه چندان دور، شاهدِ کاهش نیروی کار و افزایش جمعیت بازنشسته در کشور نباشیم و زنگِ خطرِ روند سالخوردگی در کشور، کمتر شنیده شود.
انتظاری به جد ازسوی یکایک کارشناسان و نهادهای ذیربط در حوزه اجتماعی-فرهنگی است تا برعمقِ این مسأله دقیق شده و با ارائه راهکارهایی قابل اجرا و به دور از کلیشهها و گفتمانهای هفتگی، بتوان در مدار جامعهای قدم برداشت که اجتماع حاضر بتواند به فرهنگ و خاستگاه مطلوب دست پیدا کرده و فاجعۀ زندگیهای تکنفره و گسترش سالمندمداری کمتر قابل رؤیت باشد.
این آمار که به طور صریح بازگوکنندۀ این روایت است که ایران شدیدترین کاهش نرخ زاد و ولد را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است تاحد قابل قبولی در میان کارشناسان مطرح در این زمینه نیز مورد پذیرش قرارگرفته و با صحبتهای بسیاری از مسئولان ذیربط در این مسیر، آنچه در انتهای چندسالِ آینده قابل رؤیت است حجم گستردهای از کاهش نرخ زاد و ولد در اجتماع کنونی است.
در میانِ اخباری که در این خصوص بارگذاری میشود، مفاهیمی با این عناوین قابل تأمل است: "از سال۹۴ تاکنون، با کاهش نرخ موالید، بحران کاهش جمعیت و کاهش جمعیت جوان کشور روبرو شدهایم. در کنار این موارد شاخص نرخ رشد کشور که یکی از مهمترین مؤلفههای جمعیتی است، در دهه نود روندی نزولی را در پیش گرفته است. نرخ رشد جمعیت سال۹۰ معادل ۱.۲۹درصد بود و سال۹۵ به ۱.۲۴درصد رسید تا اینکه در سال ۹۸ این رقم برخلاف تمام پیشبینیهای پژوهشی به کمتر از یکدرصد رسید تا جدی بودن بحران کاهش جمعیت را بار دیگر به همه گوشزد کند. بر اساس پژوهشها، پیشبینی میشد که شمار موالید سال۹۸، رقم یکمیلیون و ۲۰۵هزارنفر باشد اما دلایل متعدد معادلات را به هم ریخت و این رقم به یکمیلیون و ۱۹۶هزار نفر نزول پیدا کرد. با ادامه روند کنونی و در صورت عدم اجرای قوانین جمعیتی، قوانین مربوط به کمک باروری زوجین و عدم اجرای سیاستهای کلی جمعیت چندین دهه آینده برای ایران بحرانساز خواهد بود".
در این میان، صالح قاسمی- کارشناس تحولات جمعیت معتقد است با تداوم روند کنونی، پیشبینی میشود تا حدود ۲۰ تا ۲۵سال آینده نرخ رشد جمعیت ایران به عدد صفر درصد سقوط کند.
این موضوع درحالی بیان میشود که مرور اخبار و رصد آمارها نیز با بیان این مهم که نرخ رشد جمعیت ایران ۱.۳درصد است، تلنگر دوم را متذکر میشود و تعریفکنندۀ این امر است که این میزان رشد در سال به این مفهوم است که یک زن از نظر باروری نمیتواند به جای خودش یک دختر بیاورد و وقتی چنین حالتی رخ میدهد در اصطلاح میگویند تجدید نسل به طور کامل انجام نمیشود و اطلاقِ «تهدید تجدید نسل» را بیتردید باید در دستههایی از آپشنهای جامعه قرار داد که نیازمند ارائه راهکارهای مناسب و طرحِ تدابیر جمعیتی و سیاستهای تشویقی برای منطقی شدن رشد جمعی ازجمله: بستههای حمایتی برای منطقی شدن نرخ زاد و ولد است. به عنوان مثال اگر خانم شاغلی بخواهد ۶ماه مرخصی زایمان بگیرد با عدم امنیت شغلی مواجه نگردد و عدم اشتغال پایدار بعد از دوران مرخصی باعث نشود که تأثیری بر میزان باروری داشته باشد، چراکه غالب اکثریت بانوان شاغل، در ردههای دولتی و با بیمه و مزایا نیستند و این خود، مزید علتی است برای کمرنگ شدن ازدواجها و درپی آن تجدید نسلی تازه.
همچنین در این راستا اخباری با عناوینی چون: "ایران تا ۲۰سال آینده، سالمندترین کشور منطقه میشود"! زنگ خطر مجددی در این موضوع را تکرار میکند که الزام نگرشِ جامع در این جریان و پرداختن به این مهم که بیتوجهی در این راستا چه عواقب جبرانناپذیری برای فرد و اجتماع خواهد داشت، از ضروریاتِ بازۀ حاضر میتواند محسوب شود.
دکتر محسن فاتح- معاون پژوهشی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران، با توجه به این امر که در این زمینه به دنبالِ راهکارهایی برای پیشگیری و مواجهه با چالش افزایش جمعیت سالمند در آینده از طریق انجام طرحهای تحقیقاتی در زمینه تغییر در سبک زندگی افراد هستیم، معتقد است: اگر در حال حاضر بتوانیم زندگی افراد را به سمت سبک زندگی سالم پیش ببریم، در آینده جمعیت سالمند سلامتتری خواهیم داشت که بار بیماری و ازکارافتادگی که در آینده تحمل میکنند، دستخوش تغییر خواهد شد.
دکتر رضا پورحسین- دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران نیز با بیان این مطلب که "سیاستِ «فرزند کمتر، زندگی بهتر» پیوست تربیتی نداشته است و به پیامدهای تربیتی آن توجه نشده است، معتقد است: از این به بعد لازم است برای طرحهای بزرگی که اجرا میکنیم، حتماً «پیوست بهداشت روان» هم در نظر بگیریم. اگر بخواهیم این پیوست را رایج کنیم لازمهاش این است که متخصصین و علمای تعلیم و تربیت باید در سیاستگذاری و برنامهریزیهای کلان دخالت داده شوند و از این افراد خواسته شود تا برای طرحهای بزرگ پیوست تربیتی تهیه کنند".
با تمام موارد مطمح در این راستا، درحالی که با بحران جمعیت و پدیده سالمندی در کشور روبرو هستیم، کاراکتر طلاق و اپیدمی زندگیهای تکنفره نیز چنان در بطن جامعه در حال تکثیر است که فاجعهای در حال وقوع از سالمندان تک نفره را به وجود آورده است؛ به طوری که آمار حاضر، حکایت از این دارد که طی۱۰ سال آینده به ازای هر ۱۰ خانوار ۷ سالمند بالای ۶۰ سال در کشور خواهیم داشت و سهم جمعیت جوان ایران از 25درصد کل جمعیت در سال 2013، به 14درصد در سال2050 کاهش خواهد یافت و در این مسیر، رواج سبک زندگی "مجردی" در ایران نیز درحال گسترش و مشاهده است که دوراندیشی در این موضوع به طور أخص یکی از ضرورتهای قابل اتکایی است که نیاز به تدوین راهکاری مشخص و قابل اجرا در سطح جامعه دارد که با درنظرگرفتنِ این امر که جمعیت جوان کنونی در حال کاهش است، تدبیری درخور نیاز است تا در آیندهای نه چندان دور، شاهدِ کاهش نیروی کار و افزایش جمعیت بازنشسته در کشور نباشیم و زنگِ خطرِ روند سالخوردگی در کشور، کمتر شنیده شود.
انتظاری به جد ازسوی یکایک کارشناسان و نهادهای ذیربط در حوزه اجتماعی-فرهنگی است تا برعمقِ این مسأله دقیق شده و با ارائه راهکارهایی قابل اجرا و به دور از کلیشهها و گفتمانهای هفتگی، بتوان در مدار جامعهای قدم برداشت که اجتماع حاضر بتواند به فرهنگ و خاستگاه مطلوب دست پیدا کرده و فاجعۀ زندگیهای تکنفره و گسترش سالمندمداری کمتر قابل رؤیت باشد.
Elhamamerkashi@ymail.com
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر