پیشروی شهری، عقب‌نشینی روستایی

هشتگرد جدید، تهدیدی برای روستاهاست یا فرصت؟

توسعه شهرنشینی در مجاورت پایتخت‌ها و شهرهای بزرگ به واسطه مهاجرت بی‌رویه نیروی کار از نقاط دیگر، امری اجتناب‌ناپذیر است که به‌طور مشابه در عموم کشورها به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه به چشم می‌خورد. مجاورت هشتگرد با سه کلان شهر تهران، کرج و قزوین و دسترسی آسان این بخش از ساوجبلاغ، طرح ایجاد شهری جدید، مدرن و ارزان را به منظور اسکان طیف وسیعی از شهروندان توجیه نموده است.

به گزارش رمزگشانیوز؛ _نسیم کیادلیری_ توسعه شهرنشینی در مجاورت پایتخت‌ها و شهرهای بزرگ به واسطه مهاجرت بی‌رویه نیروی کار از نقاط دیگر، امری اجتناب‌ناپذیر است که به‌طور مشابه در عموم کشورها به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه به چشم می‌خورد. مجاورت هشتگرد با سه کلان شهر تهران، کرج و قزوین و دسترسی آسان این بخش از ساوجبلاغ، طرح ایجاد شهری جدید، مدرن و ارزان را به منظور اسکان طیف وسیعی از شهروندان توجیه نموده است. این شهر عظیم خوابگاهی، درست در مجاورت روستاهایی شکل گرفته که هر یک با پیشینه تاریخی چشمگیر، داعیه‌دار فرهنگ البرزنشینان بوده و اصالتی قابل توجه دارند.

اکنون پس از گذشت چند دهه از شکل‌گیری یک شهر بزرگ در میان روستاهایی کهن همچون فشند، خور، کوشک زر، هیو و آردهه شاهدیم که این شهر به گونه‌ای فزاینده در حریم روستاها گسترش یافته و این گسترش همچنان ادامه دارد. این آنتروپی شهری از یک سو از فرصت‌های طبیعی روستاها کاسته و از سوی دیگر تبعات فرهنگی و زیست محیطی گوناگونی را به روستاهای مجاور تحمیل نموده است.

بر اساس قوانین ساماندهی حریم شهرها، عمده اراضی کشاورزی، مراتع و منابع طبیعی روستاهای همجوار با شهر جدید در حریم این شهر قرار گرفته و عقب‌نشینی سهمگینی را به روستاها تحمیل نموده است. اما داستان به اینجا ختم نمی‌شود. چه بسا شهرهایی که با ارائه خدمات شهری به شهروندان و حومه، آسایش همگان را فراهم می‌آورند و چه بسا شهرهایی که نه تنها باری از دوش روستاهای حومه بر نمی‌دارند که با تولید زباله‌های شهری و تخلیه نخاله‌های ساختمانی در حریم روستاها و گسیل سازندگان آپارتمان و ویلا به حریم روستاها، آسایش را از طبیعت روستایی می‌ربایند و زیست‌بوم روستاها را به مخاطره جدی می‌اندازند.

اجازه بدهید کمی بیشتر در مورد این پدیده درنگ کنیم. همجواری شهر جدید با روستاهای فشند، خور و کوشک زر میزان زباله این روستاها را به شدت افزایش داده و از آنجایی که عموما دهیاری‌ها با بودجه‌ای اندک، ملزم به جمع‌آوری پسماند با کمترین امکانات هستند، حجم وسیعی از بودجه خود را به جای عمران و آبادی روستا، صرف جمع‌آوری پسماندهای شهروندان شهر جدید می کنند. جالب توجه اینکه به واسطه محدود بودن فضای سبز مناسب، عموم شهروندان شهر جدید، ایام فراغت و آسایش خود را نیز به روستاهای همجوار رفته و افزایش زباله را به دهیاری ها تحمیل می‌کنند. این در حالی است که روستاها با بودجه‌ای حداقلی ملزم به تامین هزینه‌های سرسام آوری همچون تجهیزات آتش‌نشانی، آسفالت راه‌های دسترسی روستایی، تدارک خدمات حمل و نقل عمومی، توسعه فضای سبز روستایی و توسعه کمربند سبز خود هستند.

مورد دیگری که هویت روستاها با آن عجین شده و انقراض آن به معنی نابودی روستاهاست، کشاورزی و دامداری است. توسعه اراضی شهر جدید و رونق یافتن ساخت و ساز در کنار مشکلاتی همچون کم آبی و خشکسالی، طی سالیان اخیر موجب افزایش قیمت زمین در حریم شهر جدید و خارج بافت روستاها شده که برخی کشاورزان را تشویق به فروش زمین‌ها و توسعه ویلاها در حریم شهر جدید نموده است. این مساله نه تنها تهدیدی برای پیشینه باغداری و کشاورزی روستاهاست بلکه سبب شده فعالیت‌های دامداری نیز به خطر افتد. دام‌هایی که روزگاری نه چندان دور، با آسودگی خاطر در مراتع و علفزارها به چرا مشغول بودند هم اکنون مراتعشان در حصار ساختمان‌های مسکونی قرار گرفته که ساکنان آن، حضور دام در مجاورت خود را بر نمی‌تابند. 

در کمال تاسف آنچه در بین مشکلات مغفول می‌ماند و گاه نادیده انگاشته می‌شود، تداخل فرهنگ شهرنشینی و روستایی و آسیب‌های ناشی از همجواری با روستاهاست. منتهی شدن دیوارهای شهر جدید با روستای زیبای کوشک زر و نیز روستای کهن‌خور، پدیده عجیبی است. شهروندانی که قانونا شهروند شهر جدید بوده ولی مسیر آنها از داخل روستا می‌گذرد و از مغازه‌های روستا خرید می‌کنند از دهیاری انتظار آسفالت مسیر خود را دارند.

در کنار مشکلات تحمیل شده از توسعه شهر جدید در دامن روستاهای همجوار، لازم است به برخی موانع قانونی که مسئولین محلی روستاها را محدود می‌نماید اشاره کنیم: بر اساس قوانین از آنجایی که مقابله با ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم شهرها بر عهده شهرداری‌ها است، مسئولین محلی روستا حق مقابله با اینگونه تخلفات را ندارند و از آنجایی که خدمات‌رسانی، ترمیم و توسعه جاده‌ها و نیز مناسب‌سازی معابر در محل تداخل حریم شهر جدید و روستاها بر عهده شهرداری می‌باشد، مسئولین محلی روستا از ارائه هرگونه خدمات به اینگونه محیط‌ها منع شده‌اند.

از سوی دیگر، آپارتمان‌ها محل تلاقی دو فرهنگ شهری و روستایی شده‌اند و کوچه‌هایی که عبور غریبه‌ها به روستا را تسهیل می‌کنند به دلیل این تلاقی، مستعد بروز تنش و آسیب‌های اجتماعی شده‌اند.

حال باید منصفانه پرسید که آیا تاسیس شهر جدید هشتگرد ثمراتی نیز برای روستاهای همجوار داشته است؟

با همه این تفاسیر باید گفت هنوز دیر نشده و مدیران شهری شهر جدید می‌توانند با نگاهی فراتر از نگاه کنونی، توسعه‌ای متوازن را در شهر جدید و روستاهای همجوار فراهم سازند و محل تنفس شهروندان را که همانا روستاها و اماکن دیدنی و خوش آب و هوای روستاهای همجوار است زنده، پویا، پاک و ایمن نگه دارند. این اتفاق نه یک هزینه بلکه سرمایه‌گذاری بر ظرفیت‌هایی است که به فعلیت رسیده و در نهایت سود آن را متوجه شهروندان و مسئولین شهری شهر جدید نیز می‌نماید.

n.kiadeliri@gmail.com

 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات