غنیسازی اوقات فراغت؛ مؤلفه مغفول در جامعه!
ژوفر دومازیه -جامعهشناس فرانسوى- اوقات فراغت را مجموعه فعالیتهایى مىداند که شخص پس از ارزیابى از تعهدات و تکالیف شغلى، خانوادگى و اجتماعى با میل و اشتیاق به آن مىپردازد و غرضش استراحت، تفریح، توسعه دانش یا به کمال رساندن شخصیت خویش یا به ظهور رساندن استعدادها، خلّاقیتها و یا بسط مشارکت آزادانه در اجتماع است.
یادداشت- رمزگشانیوز؛ در این مطلب به قلم الهام آمرکاشی میخوانید: با استناد به بند مذکور، در حالی شروع تابستان و بازه زمانی اوقات فراغت برای یکایک کودکان و نوجوانان، روزهای ابتدایی خود را میگذراند که این مهم همه ساله به یکی از دغدغههای متناوب برای اکثریت خانوادهها تبدیل شده و آمادهسازیِ بستر مناسب در جهتِ گذارِ نود روزه؛ ضرورت دارد از بایستههای هدفمند جامعه برای عبور دانشآموزان از سه ماهۀ گرم سال باشد.
در این میان با توجه به الزام آمادگی زیرساختهای اجتماعی- فرهنگی و تعبیه کاربردیترین محورها از سوی مربیان آموزشی، آنچه به شدت کمرنگ دیده میشود، هماهنگیهای فرهنگی- آموزشیِ لازم از سوی مدارس و مربیانِ امر با خانه و خانواده در این زمینه است تا با توجه به شناخت کافی از دانشآموزان، بتوانند مسیر درست پُرکردن اوقات فراغت را تا حد ممکن، آشکار کرده و در این زمینه به عنوان مشاوران فراغتی نقش مؤثر ایفاء کنند.
مشاهدات فراگیر و میدانی در این مجرا، نشان از نبود برنامهریزیهای مناسب برای اجرای فصل فراغت دارد که همه ساله با توجه به مهم بودن این رویداد، همچنان این موضوع، مغفول در جامعه است.
در این میان فرید براتیسده -روانشناس- با بیان اینکه روانشناسان در تعریف و تعیین محدودههای اوقات فراغت و تمایز آن از سایر فعالیتها سه معیار را به عنوان شاخصهای اصلی اوقات فراغت ذکر کردهاند، معتقد است: شاخصهای اوقات فراغت شامل داشتن یک حالت ذهنی پذیرا برای انجام فعالیتهای اوقات فراغت، داوطلبانه بودن مشارکت و انجام آن فعالیتها و وجود نوعی انگیزش درونی برای انجام فعالیتها میشود. اگر این شاخصها را به عنوان شاخصهای عمده اوقات فراغت در نظر بگیریم، اوقات فراغت را میتوان اینگونه تعریف کرد: «فعالیتهایی که فرد در زمان آزاد به صرف تمایل، آمادگی و انگیزه درونی و فارغ از سود و نفع مالی انجام میدهد».
به گفتۀ وی؛ محققان به طور کلی از سه دسته عوامل تحدید و تسهیلکننده اوقات فراغت یاد کردهاند که شامل «عوامل درونفردی، عوامل بین فردی و عوامل ساختاری» میشود.
عوامل درونفردی آن بخش از ویژگیهای شخصیتی هستند که در فرد انگیزه انجام فعالیتهای اوقات فراغت را ممکن یا ناممکن میسازد، مثلاً درونگرایی و برونگرایی (تمایل به رفتن به سینما یا رفتن به یک سفر سیاحتی و یا پیکنیک). خودانگیزشی نیز به عنوان یک عامل مهم درون فردی عمل میکند.
عوامل بین فردی عبارت است از افراد یا گروههایی که اوقات فراغت یا ترجیحات مربوط را در فرد شکل داده و مشارکت او را در انجام فعالیتهای فوق تسهیل یا تحدید میکنند. مثل مشارکت دوستان، تشویق دوستان، داشتن تجارب فعالیتها و تمرینات ورزشی مشترک با دیگران.
و عوامل ساختاری، آن بخش از عوامل کلان هستند که بر تصمیمگیری فرد برای مشارکت در فعالیتهای اوقات فراغت اثر میگذارند. مدیریت و برنامهریزیهای کلان اجتماعی، ارزشگذاری و توجه به اوقات فراغت، نهادها و تشکلهای مختلف مربوط از جمله وجود و دسترسی سهل و آسان به باشگاههای ورزشی یا نهادهای فرهنگی از این جمله هستند.
و در حالی تمییز و تشخیص موارد مذکور، از جمله مؤلفههای حائز اهمیت است که دو ضلعِ برابر خانه و مدرسه، میتوانند تا حد قابل توجهی به شناخت روحیه و خلقیات دانشآموزان و چگونگی پُرکردن اوقات فراغت، کمککننده باشند.
مجید صفارینیا -رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران- با اشاره به دغدغههای والدین با شروع فصل تابستان برای برنامهریزی اوقات فراغت و با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین علل انحرافات، بزهکاریها و کجرویهای اجتماعی، بیبرنامگی فردی و اجتماعی در حوزه اوقات فراغت است؛ معتقد است: والدین باید این مسئله را مدنظر داشته باشند که بچهها به سمت تفریحات سالم هدایت شوند و از طرفی به تفریحات سالم دسترسی داشته باشند. از طرفی یکی از آسیبهایی که در اوقات فراغت بچهها را تهدید میکند، نبود برنامهریزی صحیح از سوی والدین و مسئولان برای انجام تفریحات سالم است، چرا که بدون تردید دانشآموزان هر جامعه، سرمایههای گرانبهایی هستند که اگر مورد بیتوجهی قرار گیرند، برای جامعه مشکلات عدیدهای به وجود میآورند و باید سالها تاوان ضرر و زیان آنها را پرداخت کرد.
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه بهرهبرداری از اوقات فراغت تنها از طریق رسانهها و شبکههای مجازی خطری برای جوانان و مانع تقویت خلاقیت و آفرینندگی در آنها است، تصریح میکند: اگر اوقات فراغت صرف خلاقیت، نوآوری، احساس ابتکار و بازسازی قوای انسانی در فرد شود، میتواند نقش اصلی خود یعنی بازآفرینی قوای روحی را ایجاد کند. از طرفی والدین باید با توجه به علایق فرزندان خود آنها را هدایت کنند.
وی با اشاره به اینکه اوقات فراغت دانشآموزان، جوانان و نوجوانان ظرفیت خوبی برای مهارتآموزی دارد، اضافه میکند: فراغت از تحصیل، فرصت خوبی برای ارتقای داشتههای جوانان و نوجوانان به ویژه در حوزه مهارتهای زندگی است. بخشی از اوقات فراغت میتواند برای یادگیری مهارت جدید طی شود، از اینرو دانشآموزان میتوانند در کلاسهای خیاطی، مکانیکی، سفالگری یا در فرهنگسراها و کلاسهای هنری مثل نقاشی یا خوشنویسی شرکت کنند.
هومن رازدار -نایب رئیس انجمن اوقات فراغت ایران- نیز در این زمینه میگوید: از اوقات فراغت به عنوان یک تربیت غیررسمی یاد شده است که بر اساس مطالعات و تحقیقات انجامشده گاهی تربیت در این دوران تأثیر بیشتری از آموزش و تربیت رسمی به جای میگذارد زیرا در مواقعی که افراد وقت آزاد دارند، میتوانند با تفریح مطالبی را یاد بگیرند، در نتیجه اثرات بیشتری دارد.
وی ادامه میدهد: از طرف دیگر تحقیقات نشان داده است افراد در اوقات فراغت به زمینههای آموزشی در دوران فراغت توجه بیشتری دارند و این امر موجب افزایش خودشکوفایی در آنها میشود. در اوقات فراغت میتوان با کشف استعدادهای افراد، آموزشهای لازم را به افراد ارائه داد و بهطور غیرمستقیم در آنان، مهارتهای زندگی را نیز ایجاد کرد.
نایب رئیس انجمن اوقات فراغت ایران تصریح میکند: شرط صحیح استفاده از اوقات فراغت، آموزش است که با برنامهریزی صحیح و مناسب میتوان نوجوانان را از بسیاری از انحرافات و آسیبهای اجتماعی نیز برحذر داشت. به طور مثال یکی از عوامل اساسی اعتیاد نوجوانان، نبود برنامهریزی صحیح برای اوقات فراغت آنان است.
رازدار، آموزش مهارتهای کاربردی را از دیگر برنامههای مهم اوقات فراغت برای کسب توانمندی اجتماعی و اقتصادی برای دانشآموزان میداند و میگوید: اگر در دورههای هنری، برای نمونه، آموزش مهارتهای گرافیکی و تولید محتوای رسانهای بهصورت کاربردی به نوجوانان آموزش داده شود، دانشآموزان با کسب این مهارتها میتوانند بسیار زودتر با ورود به فعالیتهای اقتصادی به درآمدزایی برسند و بار مالی خود را از دوش خانواده بردارند.
و در حالی با توجه به اضلاع اصلی در این زمینه که اشاره به «تشخیص خلقیات فردی در گذار اوقات فراغت» و «کسب مهارتآموزی در اوقات فراغت» دارد؛ توجه به این مهم، بیش از پیش، ضرورتِ تمرکز خانوادهها و مربیان آموزشی را خواستار است تا اوقات فراغتِ نود روزه بتواند با ترکیبی از کتابخوانی، مهارتآموزی، هنر و ورزش به نقطه ثقل پایدار هرساله در تقویم دانشآموزان بدل شود و عنوانِ اوقات بیبرنامه و صرفاً وقتپراکنی در فضای مجازی را به دوش نکشد.
در این میان با توجه به الزام آمادگی زیرساختهای اجتماعی- فرهنگی و تعبیه کاربردیترین محورها از سوی مربیان آموزشی، آنچه به شدت کمرنگ دیده میشود، هماهنگیهای فرهنگی- آموزشیِ لازم از سوی مدارس و مربیانِ امر با خانه و خانواده در این زمینه است تا با توجه به شناخت کافی از دانشآموزان، بتوانند مسیر درست پُرکردن اوقات فراغت را تا حد ممکن، آشکار کرده و در این زمینه به عنوان مشاوران فراغتی نقش مؤثر ایفاء کنند.
مشاهدات فراگیر و میدانی در این مجرا، نشان از نبود برنامهریزیهای مناسب برای اجرای فصل فراغت دارد که همه ساله با توجه به مهم بودن این رویداد، همچنان این موضوع، مغفول در جامعه است.
در این میان فرید براتیسده -روانشناس- با بیان اینکه روانشناسان در تعریف و تعیین محدودههای اوقات فراغت و تمایز آن از سایر فعالیتها سه معیار را به عنوان شاخصهای اصلی اوقات فراغت ذکر کردهاند، معتقد است: شاخصهای اوقات فراغت شامل داشتن یک حالت ذهنی پذیرا برای انجام فعالیتهای اوقات فراغت، داوطلبانه بودن مشارکت و انجام آن فعالیتها و وجود نوعی انگیزش درونی برای انجام فعالیتها میشود. اگر این شاخصها را به عنوان شاخصهای عمده اوقات فراغت در نظر بگیریم، اوقات فراغت را میتوان اینگونه تعریف کرد: «فعالیتهایی که فرد در زمان آزاد به صرف تمایل، آمادگی و انگیزه درونی و فارغ از سود و نفع مالی انجام میدهد».
به گفتۀ وی؛ محققان به طور کلی از سه دسته عوامل تحدید و تسهیلکننده اوقات فراغت یاد کردهاند که شامل «عوامل درونفردی، عوامل بین فردی و عوامل ساختاری» میشود.
عوامل درونفردی آن بخش از ویژگیهای شخصیتی هستند که در فرد انگیزه انجام فعالیتهای اوقات فراغت را ممکن یا ناممکن میسازد، مثلاً درونگرایی و برونگرایی (تمایل به رفتن به سینما یا رفتن به یک سفر سیاحتی و یا پیکنیک). خودانگیزشی نیز به عنوان یک عامل مهم درون فردی عمل میکند.
عوامل بین فردی عبارت است از افراد یا گروههایی که اوقات فراغت یا ترجیحات مربوط را در فرد شکل داده و مشارکت او را در انجام فعالیتهای فوق تسهیل یا تحدید میکنند. مثل مشارکت دوستان، تشویق دوستان، داشتن تجارب فعالیتها و تمرینات ورزشی مشترک با دیگران.
و عوامل ساختاری، آن بخش از عوامل کلان هستند که بر تصمیمگیری فرد برای مشارکت در فعالیتهای اوقات فراغت اثر میگذارند. مدیریت و برنامهریزیهای کلان اجتماعی، ارزشگذاری و توجه به اوقات فراغت، نهادها و تشکلهای مختلف مربوط از جمله وجود و دسترسی سهل و آسان به باشگاههای ورزشی یا نهادهای فرهنگی از این جمله هستند.
و در حالی تمییز و تشخیص موارد مذکور، از جمله مؤلفههای حائز اهمیت است که دو ضلعِ برابر خانه و مدرسه، میتوانند تا حد قابل توجهی به شناخت روحیه و خلقیات دانشآموزان و چگونگی پُرکردن اوقات فراغت، کمککننده باشند.
مجید صفارینیا -رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران- با اشاره به دغدغههای والدین با شروع فصل تابستان برای برنامهریزی اوقات فراغت و با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین علل انحرافات، بزهکاریها و کجرویهای اجتماعی، بیبرنامگی فردی و اجتماعی در حوزه اوقات فراغت است؛ معتقد است: والدین باید این مسئله را مدنظر داشته باشند که بچهها به سمت تفریحات سالم هدایت شوند و از طرفی به تفریحات سالم دسترسی داشته باشند. از طرفی یکی از آسیبهایی که در اوقات فراغت بچهها را تهدید میکند، نبود برنامهریزی صحیح از سوی والدین و مسئولان برای انجام تفریحات سالم است، چرا که بدون تردید دانشآموزان هر جامعه، سرمایههای گرانبهایی هستند که اگر مورد بیتوجهی قرار گیرند، برای جامعه مشکلات عدیدهای به وجود میآورند و باید سالها تاوان ضرر و زیان آنها را پرداخت کرد.
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه بهرهبرداری از اوقات فراغت تنها از طریق رسانهها و شبکههای مجازی خطری برای جوانان و مانع تقویت خلاقیت و آفرینندگی در آنها است، تصریح میکند: اگر اوقات فراغت صرف خلاقیت، نوآوری، احساس ابتکار و بازسازی قوای انسانی در فرد شود، میتواند نقش اصلی خود یعنی بازآفرینی قوای روحی را ایجاد کند. از طرفی والدین باید با توجه به علایق فرزندان خود آنها را هدایت کنند.
وی با اشاره به اینکه اوقات فراغت دانشآموزان، جوانان و نوجوانان ظرفیت خوبی برای مهارتآموزی دارد، اضافه میکند: فراغت از تحصیل، فرصت خوبی برای ارتقای داشتههای جوانان و نوجوانان به ویژه در حوزه مهارتهای زندگی است. بخشی از اوقات فراغت میتواند برای یادگیری مهارت جدید طی شود، از اینرو دانشآموزان میتوانند در کلاسهای خیاطی، مکانیکی، سفالگری یا در فرهنگسراها و کلاسهای هنری مثل نقاشی یا خوشنویسی شرکت کنند.
هومن رازدار -نایب رئیس انجمن اوقات فراغت ایران- نیز در این زمینه میگوید: از اوقات فراغت به عنوان یک تربیت غیررسمی یاد شده است که بر اساس مطالعات و تحقیقات انجامشده گاهی تربیت در این دوران تأثیر بیشتری از آموزش و تربیت رسمی به جای میگذارد زیرا در مواقعی که افراد وقت آزاد دارند، میتوانند با تفریح مطالبی را یاد بگیرند، در نتیجه اثرات بیشتری دارد.
وی ادامه میدهد: از طرف دیگر تحقیقات نشان داده است افراد در اوقات فراغت به زمینههای آموزشی در دوران فراغت توجه بیشتری دارند و این امر موجب افزایش خودشکوفایی در آنها میشود. در اوقات فراغت میتوان با کشف استعدادهای افراد، آموزشهای لازم را به افراد ارائه داد و بهطور غیرمستقیم در آنان، مهارتهای زندگی را نیز ایجاد کرد.
نایب رئیس انجمن اوقات فراغت ایران تصریح میکند: شرط صحیح استفاده از اوقات فراغت، آموزش است که با برنامهریزی صحیح و مناسب میتوان نوجوانان را از بسیاری از انحرافات و آسیبهای اجتماعی نیز برحذر داشت. به طور مثال یکی از عوامل اساسی اعتیاد نوجوانان، نبود برنامهریزی صحیح برای اوقات فراغت آنان است.
رازدار، آموزش مهارتهای کاربردی را از دیگر برنامههای مهم اوقات فراغت برای کسب توانمندی اجتماعی و اقتصادی برای دانشآموزان میداند و میگوید: اگر در دورههای هنری، برای نمونه، آموزش مهارتهای گرافیکی و تولید محتوای رسانهای بهصورت کاربردی به نوجوانان آموزش داده شود، دانشآموزان با کسب این مهارتها میتوانند بسیار زودتر با ورود به فعالیتهای اقتصادی به درآمدزایی برسند و بار مالی خود را از دوش خانواده بردارند.
و در حالی با توجه به اضلاع اصلی در این زمینه که اشاره به «تشخیص خلقیات فردی در گذار اوقات فراغت» و «کسب مهارتآموزی در اوقات فراغت» دارد؛ توجه به این مهم، بیش از پیش، ضرورتِ تمرکز خانوادهها و مربیان آموزشی را خواستار است تا اوقات فراغتِ نود روزه بتواند با ترکیبی از کتابخوانی، مهارتآموزی، هنر و ورزش به نقطه ثقل پایدار هرساله در تقویم دانشآموزان بدل شود و عنوانِ اوقات بیبرنامه و صرفاً وقتپراکنی در فضای مجازی را به دوش نکشد.
Elhamamerkashi@ymail.com
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر