دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

شما عضو باشگاه «حالا بعد»ها شده‌اید؟!

جوری شبکه‌های اجتماعی را زیر و رو می‌کنیم و دوباره به آن‌ها سر می‌زنیم که انگار منتظریم نتایج یک قرعه‌کشی یا کنکور را ببینیم. این یک معنی دارد: ما عضو باشگاه «حالا بعد»ها شده‌ایم!

سبک زندگی- رمزگشانیوز؛ تبیان نوشت: در دنیای مدرنی که شخصیت آن رضایت آنی و تحریک مداوم است، «حالا بعد» عادت غالبی برای مردمان است. این پدیده ما را به یک انتظار اجباری از آن چیزی سوق می‌دهد که در آینده است ​​و به ترشح دوپامین در مغزمان دامن می‌زند. اما اگر راهی برای رهایی از این چرخه و یافتن آرامش در لحظه حال وجود داشته باشد، چه؟
پیشنهاد علم «ذهن‌آگاهی» است. شیوه‌های مبتنی بر ذهن‌آگاهی، همان چیزی که می‌شود آن را «صاحب‌لحظه‌بودن» نامید، ممکن است کلید غلبه بر جذابیت آینده را داشته باشد.

درک مقوله «حالا بعد»
«حالا بعد» را می‌شود به طومار پیوسته‌ای از احتمالات تشبیه کرد. جایی که هیجان نهفته منعطف به آینده است نه زمان حال. این هیجان‌ها به مسیرهای دوپامین مغز ما نفوذ می‌کند و چرخه‌ای از انتظار و پاداش ایجاد می‌کند. بعید نیست به تعویق انداختن مداوم به اضطراب، نارضایتی و قطع ارتباط با زمان حال منجر شود. این حس در ذهن شما رخنه می‌کند که اوضاع باید جور دیگری باشد نه آن‌طور که هست. باید چیزی باشد که در راه است!

نقش دوپامین در به‌تعویق‌انداختن
تحقیقات علمی مانند آنچه تابر و همکاران در 2012 بررسی کرده‌اند، به زیربنای عصبی این رفتار پرداخته است. این تحقیق نشان می‌دهد که محیط پیش‌بینی پاداش‌ها را نشان می‌دهد؛ از طریق برخی سیگنال‌های حسی مانند بو، یک آگهی، یک اعلان روی تلفن‌ همراه، حتی یک انتخاب کلمه. همین موضوع سیستم دوپامین مغز را فعال می‌کند و چرخه‌ای از شکل‌گیری عادت را تقویت می‌کند. پاداشی که این انتشار شیمیایی فراهم می‌کند، این پاسخ عصبی شیمیایی را تقویت می‌کند. بنابراین مشخص می‌شود چرا «به‌تعویق‌انداختن» می‌تواند به «اعتیاد» تبدیل شود. زیرا مغز ذهنی مثل «من فلان محصول را می‌خواهم» یا مغز احساسی یعنی تمایلات احساسی ما یا مغز رفتاری مثلاً اضافه‌کردن موارد غیرضروری را به همدیگر مرتبط می‌کند. سبد خریدهای آینده در فروشگاه‌های اینترنتی از این دست‌اند.

پادزهری به نام ذهن‌آگاهی یا صاحب‌لحظه‌بودن
ذهن‌آگاهی، با تأکید بر حضور کامل و آگاه بودن در لحظه، به ما این قدرت را می‌دهد که در دام تعویق نیفتیم. انتخاب این طرز فکر که می‌توانیم مالک لحظه حال باشیم، این امکان را می‌دهد که فقط لحظه‌ای را که در دست داریم در آغوش بگیریم، بدون اینکه درگیر آشغال‌های ذهنی و عاطفی شویم؛ بدون اینکه بتوانند ما را به سمت چیزی وادار کنند که در آینده است.

مطالعاتی مانند کار برویر و همکاران در 2011، بیان می‌کند که تمرین‌های ذهن‌آگاهی می‌توانند فعال‌سازی شبکه حالت پیش‌فرض مغز را کاهش دهند. یعنی کاهش آنچه مرتبط با سرگردانی ذهن و افکار پرخاشگرانه و پیش‌بینی‌های آینده است. مطالعات اخیر تصویربرداری MRI نشان می‌دهد که تمرین ذهن‌آگاهی مداوم و مختصر می‌تواند فعالیت این شبکه از ساختارهای مغزی را کاهش دهد که فرد را از افکار تحت فشاری مثل «اگر __» یا «وقتی من به دستش بیارم__» یا «من باید ___ به دست بیارم» نجات دهد.
تمرین بِهوشیاری در لحظه مثل این است که تمرکز را از رؤیاپردازی و تمایلات غم‌انگیز مغز خود دور کنیم. با ذهن‌آگاهی، افکار را پاک نمی‌کنیم. فقط انتخاب می‌کنیم توجهمان را به‌سمت بودن در لحظاتی هدایت کنیم که الان هستند.


لیزا؛ یک بازمانده از باشگاه حالا بعدها
لیزا استاد به‌تعویق‌انداختن است: یک قهرمان اسطوره‌ای چندوظیفه‌ای! او همیشه به دنبال چیز بعدی بود. پیام‌های متنی، ایمیل‌ها و پست‌های رسانه‌های اجتماعی همه در پی وسواس او برای تبدیل‌شدن به یوتیوبری در آینده بود. انگار زندگی او بازی بی‌پایانی از برچسب‌خوردن با آینده داشت.

اما، پس از آن، لیزا به این نتیجه رسید که دیگر بس است! خانواده و دوستان وسواس او را در «تولید محتوا» گوشزد می‌کردند و از این وضعیت ناراضی بودند. بهترین دوستش به او گفت: «لیزایی را که می‌شناختیم و دوستش داشتیم، یوتیوب از ما گرفت

لیزا برای مدتی به‌دنبال کمک می‌گشت و در نهایت، به توصیه دوستان و درمانگرش، ذهن‌آگاهی را پذیرفت. یک روز، در حیاط خانه‌اش نشست و گوشی‌اش را در دست گرفت، وزن آن را به عنوان یک جسم احساس کرد، صدای باد را از درختان شنید و طعم فلزی صفرا را در دهانش چشید. او برای اولین بار متوجه شد که بابت یوتیوبر شدن چقدر استرس برایش ایجاد شده است. او تازه متوجه شد که زندگی واقعی او «چه زمانی» بوده است: اکنون؛ همین حالا. موجی از اندوه در وجودش موج می‌زد و مدت‌ها گریه می‌کرد؛ به‌خاطر آسیب‌هایی که به خود او و دیگران وارد شده است. لیزا تلفنش را بدون بازکردن هیچ برنامه‌ای کنار گذاشت؛ پای برهنه‌اش را در چمن احساس کرد و متوجه شد که نیاز به بریدن از آینده و اتصال عمیق با حال دارد!

او صاحب آن لحظه شده بود. نمی‌توانیم بگوییم او از به‌تعویق‌انداختن و «حالا بعد» به‌طور کلی درمان شده؛ اما از اسارت آینده درآمده و به ابزار مقابله با آن مسلح شده است.


تمرین ذهن‌آگاهی حرکت قدرت شماست
برای تمرین ذهن‌آگاهی بیایید این موضوعات را تمرین کنیم:
خودتان را تنظیم کنید: میل به‌تعویق‌انداختن را رصد کنید. شاید در طول یک جلسه کسل‌کننده یا زمانی که در صف هستید سراغتان بیاید. وقتی «حالا بعد» قلقلکتان می‌دهد، مکث کنید و فقط ترمز ذهنی را بکشید.

نفس عمیق بکشید: نفس عمیقی را که می‌کشید، احساس کنید: دم، بازدم؛ دم، بازدم. این تمرین کمک می‌کند تا به زمان حال برگردید.

شاهد باشید: افکار خود را از دور مشاهده کنید. شما مساوی افکارتان نیستید، فقط ناظر هستید.

لنگر بیندازید: پاهای خود را روی زمین یا دست خود را روی سینه خود احساس کنید. با این کار روی لحظه‌ها لنگر می‌اندازید.

مالک آن لحظه باشید: اکنون را دقیقاً همان‌طور که هست، در آغوش بگیرید. بدون عجله، بدون سفر به آینده. مالک آن چیزی باشید که در حال اتفاق‌افتادن است. شما آن را کنترل نمی‌کنید؛ پیش‌بینی نمی‌کنید یا نگران نیستید. فقط در اکنون ظاهر می‌شوید و درگیر هستید. این همان «مالکیت» واقعی لحظه است.


چرخه معیوب را بشکنید
همان‌طور که در دنیایی پر از حواس‌پرتی و جذابیت «آینده» حرکت می‌کنیم، تمرین مالکیت لحظه که با ذهن‌آگاهی به دست می‌آید، به ما کمک می‌کند حس حضور و ارتباط خود را با اکنون بازیابیم. با درک علم پشت چرخه دوپامین‌محور و تمرین ذهن‌آگاهی، به خودمان قدرت می‌دهیم تا از الگوی عادت مخربِ «بعداً» رها شویم و در لحظه حال رضایت پیدا کنیم.

بنابراین، دفعه بعد که وسوسه شدید تا چیزی را به تعویق بیندازید، مکث کنید و لحظه حال را در آغوش بگیرید؛ زیرا زندگی اکنون در حال جریان است. بعداً هنوز از راه نرسیده است.

منبع: سایت انگلیسی روان‌شناسی امروز 




 
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات