یادداشت میهمان؛
فرزند یک کالای اقتصادی بادوام است
هشدار نسبت به کاهش نرخ زاد و ولد در کشور به تکرار شنیده میشود. برخی آمارها هم نشان میدهد که نرخ فرزندآوری زنان ایرانی با نرخ زیادی کاهش یافته است. سخنانی درباره برنامههای خارجیها برای کاستن از نرخ زادآوری ایرانیان شنیده میشود. نرخ فرزندآوری و پیری جمعیت بدون جایگزینی با نسل جوان هم تهدیدی برای هر کشوری است و بنابراین این سؤال مهمی است: چرا مردم (زوجها) تمایل کمتری به فرزندآوری دارند؟
به گزارش رمزگشانیوز؛ محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی- هشدار نسبت به کاهش نرخ زاد و ولد در کشور به تکرار شنیده میشود. برخی آمارها هم نشان میدهد که نرخ فرزندآوری زنان ایرانی با نرخ زیادی کاهش یافته است. سخنانی درباره برنامههای خارجیها برای کاستن از نرخ زادآوری ایرانیان شنیده میشود. نرخ فرزندآوری و پیری جمعیت بدون جایگزینی با نسل جوان هم تهدیدی برای هر کشوری است و بنابراین این سؤال مهمی است: چرا مردم (زوجها) تمایل کمتری به فرزندآوری دارند؟
پاسخ دادن به این سؤال از منظری اقتصادی شاید بهترین رویکرد باشد. فرزند اگرچه انسان، حاصل تمایل به بقای نسل، محصول عشق و عاطفه و حتی مطالبه اطرافیان زوجهاست، اما «فرزند یک کالای اقتصادی است که تولید آن به سرمایهگذاری بلندمدت نیاز دارد.» تحلیل فرزند بهمثابه کالای اقتصادی وضعیت جاری را روشن میکند.
فرزند علیالاصول ارزشمندترین دارایی هر انسان و بلندمدتترین سرمایه اوست. خانوادهها معمولاً درآمد، دارایی و مصارف خود را نیز برای سعادت و رفاه فرزندانشان میخواهند. سرمایهگذاری برای داشتن فرزند، سرمایهگذاری کوتاهمدت برای خرید سکه، دلار یا سهام نیست؛ عین سرمایهگذاری برای ساختن کارخانه خودروسازی است.
کسی که سرمایهاش را صرف احداث خودروسازی میکند به خوبی میداند که کارخانه خودروسازی بهراحتی نقدپذیر و به سادگی قابل خارج کردن از کشور نیست. کسی که سرمایهاش را برای احداث خودروسازی صرف کند برای پنجاه سال، همه عمر و حتی نسلهای بعدیاش سرمایهگذاری میکند. ماهیت این سرمایهگذاری با خرید سکه و ارز فرق میکند.
تبدیل سرمایه فردی به کارخانه خودروسازی در شرایط معمول و برای انسان عقلایی، فقط در شرایط پیشبینی آینده باثبات، شکوفا و پررونق انجام میگیرد. سرمایهگذاری برای آوردن فرزند بهمثابه کالای اقتصادی سرمایهای و بادوام هم فقط در شرایط باثبات، قابل پیشبینی و چشمداشت آیندهای بهتر، عقلایی است.
هر تولیدکننده در شرایط محاسبات عقلایی، دست به کار تولید کالایی میشود که بتواند به هر طریق سرمایه و نقدینگی لازم برای تولید آنرا فراهم کند و سود مورد انتظار از تولید کالا در تناسب با انتظارات او باشد. فرزند برای خانواده امروزی بسیار گران دست میگیرد. هزینه مسکن، خورد و خوراک، پوشاک، حمل و نقل، آموزش (بالاخص در مدارس غیردولتی)، بهداشت و درمان، تفریح و فراغت، ازدواج و ... بسیار بالاست.
نرخ بیکاری بالاست و والدین چشماندازی برای زمان استقلال یافتن فرزندان و رها شدن والدین از بار سنگین تأمین هزینههای آنان ندارند. اینها فقط هزینههای اقتصادی فرزندآوری است. والدین به شدت برای بیکاری و عواقب روحی و روانی آن، احتمال ابتلا به آسیبهای اجتماعی و تمایل فرزندان به مهاجرت در صورت تجربه کردن شرایط نامساعد در کشور نیز نگرانی دارند.
سوددهی در سرمایهگذاری برای تولید کالایی به نام فرزند، رسیدن لحظهای است که والدین میتوانند شاهد استقلال فرزندان، لذت بردن از مشاهده زندگی نسبتاً باکیفیت فرزندان، کاسته شدن از دغدغههای والدین برای فرزندان و حتی داشتن انتظار دریافت کمک عاطفی، روحی یا حتی مادی از ایشان باشند. مشکلات اقتصادی و چشمانداز مبهم آینده، سرمایهگذاری برای فرزندآوری بهمثابه کالای اقتصادی را پرریسک و خطرناک ساخته است.
تصور میکنم تحلیل اقتصادی کاهش فرزندآوری مهمترین دلیل برای تبیین نرخ کاهشی زادآوری را بیان میکند. خانوادههای که حتی توان تأمین اقتصادی امروز فرزندان را دارند – طبقات بالا و غنی - نگاهشان به آینده مبهم و سرشار از ریسک است. تغییر ارزشها، سبک زندگی و الگوهای فکر و زندگی زنان و مردان امروز در مراتب بعدی قرار دارند.
تصور میکنم حتی بخشی از این تغییرات سبک زندگی را هم میتوان اقتصادی توضیح داد. خانوادهای که برای تأمین حداقل رفاه به کار کردن همزمان زن و مرد نیاز داشته باشد، ناچار از پذیرش تغییر سبک زندگی به تکفرزندی یا زندگی طولانیمدت بدون فرزند تا فراهم شدن ملزومات اولیه زندگی است. این بستر اقتصادی، ارزشهای خاص خودش را هم میآفریند.
انتهای پیام/
پاسخ دادن به این سؤال از منظری اقتصادی شاید بهترین رویکرد باشد. فرزند اگرچه انسان، حاصل تمایل به بقای نسل، محصول عشق و عاطفه و حتی مطالبه اطرافیان زوجهاست، اما «فرزند یک کالای اقتصادی است که تولید آن به سرمایهگذاری بلندمدت نیاز دارد.» تحلیل فرزند بهمثابه کالای اقتصادی وضعیت جاری را روشن میکند.
فرزند علیالاصول ارزشمندترین دارایی هر انسان و بلندمدتترین سرمایه اوست. خانوادهها معمولاً درآمد، دارایی و مصارف خود را نیز برای سعادت و رفاه فرزندانشان میخواهند. سرمایهگذاری برای داشتن فرزند، سرمایهگذاری کوتاهمدت برای خرید سکه، دلار یا سهام نیست؛ عین سرمایهگذاری برای ساختن کارخانه خودروسازی است.
کسی که سرمایهاش را صرف احداث خودروسازی میکند به خوبی میداند که کارخانه خودروسازی بهراحتی نقدپذیر و به سادگی قابل خارج کردن از کشور نیست. کسی که سرمایهاش را برای احداث خودروسازی صرف کند برای پنجاه سال، همه عمر و حتی نسلهای بعدیاش سرمایهگذاری میکند. ماهیت این سرمایهگذاری با خرید سکه و ارز فرق میکند.
تبدیل سرمایه فردی به کارخانه خودروسازی در شرایط معمول و برای انسان عقلایی، فقط در شرایط پیشبینی آینده باثبات، شکوفا و پررونق انجام میگیرد. سرمایهگذاری برای آوردن فرزند بهمثابه کالای اقتصادی سرمایهای و بادوام هم فقط در شرایط باثبات، قابل پیشبینی و چشمداشت آیندهای بهتر، عقلایی است.
هر تولیدکننده در شرایط محاسبات عقلایی، دست به کار تولید کالایی میشود که بتواند به هر طریق سرمایه و نقدینگی لازم برای تولید آنرا فراهم کند و سود مورد انتظار از تولید کالا در تناسب با انتظارات او باشد. فرزند برای خانواده امروزی بسیار گران دست میگیرد. هزینه مسکن، خورد و خوراک، پوشاک، حمل و نقل، آموزش (بالاخص در مدارس غیردولتی)، بهداشت و درمان، تفریح و فراغت، ازدواج و ... بسیار بالاست.
نرخ بیکاری بالاست و والدین چشماندازی برای زمان استقلال یافتن فرزندان و رها شدن والدین از بار سنگین تأمین هزینههای آنان ندارند. اینها فقط هزینههای اقتصادی فرزندآوری است. والدین به شدت برای بیکاری و عواقب روحی و روانی آن، احتمال ابتلا به آسیبهای اجتماعی و تمایل فرزندان به مهاجرت در صورت تجربه کردن شرایط نامساعد در کشور نیز نگرانی دارند.
سوددهی در سرمایهگذاری برای تولید کالایی به نام فرزند، رسیدن لحظهای است که والدین میتوانند شاهد استقلال فرزندان، لذت بردن از مشاهده زندگی نسبتاً باکیفیت فرزندان، کاسته شدن از دغدغههای والدین برای فرزندان و حتی داشتن انتظار دریافت کمک عاطفی، روحی یا حتی مادی از ایشان باشند. مشکلات اقتصادی و چشمانداز مبهم آینده، سرمایهگذاری برای فرزندآوری بهمثابه کالای اقتصادی را پرریسک و خطرناک ساخته است.
تصور میکنم تحلیل اقتصادی کاهش فرزندآوری مهمترین دلیل برای تبیین نرخ کاهشی زادآوری را بیان میکند. خانوادههای که حتی توان تأمین اقتصادی امروز فرزندان را دارند – طبقات بالا و غنی - نگاهشان به آینده مبهم و سرشار از ریسک است. تغییر ارزشها، سبک زندگی و الگوهای فکر و زندگی زنان و مردان امروز در مراتب بعدی قرار دارند.
تصور میکنم حتی بخشی از این تغییرات سبک زندگی را هم میتوان اقتصادی توضیح داد. خانوادهای که برای تأمین حداقل رفاه به کار کردن همزمان زن و مرد نیاز داشته باشد، ناچار از پذیرش تغییر سبک زندگی به تکفرزندی یا زندگی طولانیمدت بدون فرزند تا فراهم شدن ملزومات اولیه زندگی است. این بستر اقتصادی، ارزشهای خاص خودش را هم میآفریند.
انتهای پیام/
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر