خوشبختی چیزی متشکل از ثروت، خانواده خوب، حال خوب و معنویات قوی است و مهمترین پرسش این است که چگونه میتوان تمام این موارد را محقق کرد؟ کتاب روتینهای ثروت ساز نوشته استیو هاوتون راههای رسیدن به ثروتهای مادی و معنوی را به ما معرفی میکند و شرح میدهد که رسیدن به یک دارایی با دارایی دیگر در تناقض نیست و میتوان به همه عناصر خوشبختی بهطور همزمان دست یافت.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ ظرف عمر محدود است و نمیتوان از آن انتظار داشت که ما را به تمام آرزوهایمان برساند. حتی اگر تمام زندگیمان را صرف تلاش برای رسیدن به ثروت کنیم و به وصال آن برسیم، باز هم چیزهای گوناگونی وجود دارد که آنها را از دست دادهایم و نتوانستهایم لمسشان کنیم؛ همچون دوستان خوب و فراوان، یا تشکیل خانوادهای که آرزویش را داریم. شاید تصور کنید این گزارهها درست و منطقی هستند، اما کتاب روتینهای ثروتساز (Rich Routines: Simple Habits That Enrich Every Area of Your Life) شما را با واقعیتی کمتر دیدهشده آشنا میکند؛ واقعیتی که نشان میدهد لازم نیست این موضوع ناامیدکننده را که «نمیتوان به تمام خوشیها دست یافت» باور کنیم. استیو هاوتون (Steve Houghton) به ما نشان میدهد که برای رسیدن به زندگی خوب و خوشبختی باید مراحلی را طی کنیم.
استیو هاوتون برای آنکه اثبات کند میتوانیم در عین تشکیل خانوادهای خوشبخت، شغلی پردرآمد و جایگاه اجتماعی بالایی داشته باشیم و حتی از نظر معنوی نیز به حال خوبی دست پیدا کنیم، در نخستین فصل کتاب روتینهای ثروتساز سرگذشت خود را برای ما مثال میزند. او به ما توصیه میکند که بین کار و زندگی شخصی تعادل برقرار کنیم و با پایبندی به مناسک مذهبی، مانند رفتن به کلیسا در روزهای یکشنبه، کمی شادی و سرگرمی به زندگی تزریق کنیم تا کودکان نیز از این مراسمها لذت ببرند. کتاب روتینهای ثروتساز با آمار و ارقام به ما نشان میدهد که «چگونه» کار کردن تا چه اندازه اهمیت دارد و اینکه باید به کیفیت فعالیتها توجه کنیم، نه الزاماً به کمیت آنها.
کتاب روتینهای ثروت ساز به ما نشان میدهد مهربانی و خوشبرخورد بودن تا چه اندازه بر روی ارتباط گرفتن با انسانها که میتوانند ما را به رشد و موفقیت نزدیک کنند، تأثیرگذار است؛ بنابراین نباید نوع برخورد و مراوده و معاشرت با یکدیگر را نادیده گرفت.
کتاب روتینهای ثروت ساز برای شما مناسب است اگر
• میخواهید هر چه سریعتر به موفقیت برسید و در تمام ابعاد زندگی فوقالعاده باشید.
• بهدنبال راهی برای ثروتمند شدن هستید و دستورالعملی برای پیروی را جستوجو میکنید.
• به کتابهای مرتبط با روانشناسی موفقیت علاقهمندید.
در بخشی از کتاب میخوانیم
من و جنیفر همیشه چشمانداز مشترکی برای تشکیل یک خانواده دوستداشتنی داشتیم؛ با این حال، هر دو در اوایل ازدواجمان ایدههای متفاوتی در مورد معنای این رویا داشتیم. چشمانداز مشترک به این معنی نیست که یک رابطه نیازی به سازش ندارد. هر دوی ما در طول زندگی مشترکمان یاد گرفتهایم که برای رسیدن به چشمانداز گستردهترمان، سازش کنیم.
وقتی استیون چهار ساله شد، انگار زنگ خطری در سرم به صدا درآمد. سالها بود که شکار نرفته بودم و با این حال، میخواستم تجربیات و روابط مشابهی را که در آن سن با پدرم در شکار داشتم، با فرزندانمان بسازم. وقتی جنیفر شنید که قصد دارم پسر کوچکمان استیون را با اسلحه آشنا کنم، به شدت مخالفت کرد که فعالیت متفاوتی پیدا کنیم. جنیفر که در طول زندگیاش زمان کمی را با اسلحه گذرانده بود، از اسلحه وحشت داشت و به نظرش، آموزش کار با اسلحه به پسر چهار سالهمان، بدترین ایده دنیا بود.
نشستم و گفتم: «عزیز دلم، آن عکسی را که در دوران نامزدی با اسلحه گرفتیم، به یاد داری؟ آن موقع میدانستی که اسلحه بخش بزرگی از تربیت من و بخش بزرگی از زندگی من بوده است.» بعد از اینکه کمی دربارهاش فکر کرد، پاسخ داد: «میدانی، استیو، حق با توست. من دیگر هرگز چیزی در این مورد نخواهم گفت. اما اگر یکی از بچههایمان با اسلحه آسیب ببیند، فقط تو مسئولش خواهی بود و همیشه باید با آن زندگی کنی.» من همیشه این مسئولیت را در قبال فرزندانمان جدی گرفتهام.