printlogo


هر آن چه فکر می‌کنی باور نکن
هر آن چه فکر می‌کنی باور نکن
کد خبر: 20568
کتاب هر آن چه فکر می‌کنی باور نکن اثری کارآمد در ژانر خودسازی ا‌ست. جوزف انگوین در این کتاب به شما کمک می‌کند افکارتان را کنترل کنید، از اضطراب و استرس خود بکاهید و به ناشناخته‌ها ایمان داشته باشید. این شما و این راهنمای دستیابی به عشق، آرامش و شادمانی.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ تاکنون برایتان پیش آمده که چنان در افکارتان غرق شده باشید که در نهایت با روانی ازهم‌گسیخته، نسبتتان را با واقعیت از دست دهید و نتوانید چیزها و اتفاق‌ها را آنطور که واقعاً هست مشاهده کنید؟ گاهی تمام تلاش خود را به کار می‌گیرید تا افکارتان را کنترل کنید و هر چه در این جهت سعی می‌کنید، به بن‌بست می‌رسید؟ باید به شما بگوییم که تنها نیستید.

جملات برگزیده‌ کتاب هر آن چه فکر می‌کنی باور نکن
- هیچ محدودیتی برای ذهن وجود ندارد مگر آن‌هایی که خود می‌پذیریم. (ناپلئون هیل)
- بزرگ‌ترین قدرتی که بشر می‌تواند به آن دست یابد، قدرت عشق بدون شرط است. (تونی گرین)
- زمانی خواهد رسید که باور می‌کنید همه‌چیز تمام شده است. این همان نقطه آغاز است. (لوییس لامور)
- امروز فضایی برای معجزات باز می‌کنم. مهم نیست که معجزه چقدر بزرگ باشد بلکه مهم فضایی است که برای آن خلق می‌کنید. (کایل گری)
- این شجاعت را داشته باشید که از قلب و درک شهودی خود پیروی کنید. آن‌ها به طریقی می‌دانند که شما حقیقتاً چه می‌خواهید. (استیو جابز)
- فکر نکنید. فکر‌کردن کارها را پیچیده می‌کند. فقط احساس کنید و اگر این احساس برایتان آشنا بود، همان مسیر را ادامه دهید. (آر. ‌ام دریک)

در بخشی از کتاب هر آن چه فکر می‌کنی باور نکن می‌خوانیم
خلاقیت بی‌قیدوشرط، ناب‌ترین شکل خلاقیت است. وقتی چیزی با استفاده از عشق بی‌قیدوشرط خلق می‌شود، چاره‌ای نداریم جز اینکه بایستیم و آن را با شگفتی ستایش کنیم. خلاقیت بدون شرط همیشه نوآورانه، منحصربه‌فرد، جدید، مجذوب‌کننده، دلاورانه، متفاوت و انقلابی است. افراد بسیار اندکی در چنین فضایی فعالیت می‌کنند چون ما همیشه برای کارهای خود قید و شرط تعیین می‌کنیم.
برای مثال وقتی کاری را برای رسیدن به هدف درآمدِ بیشتر انجام می‌دهیم، باید تلاش کنیم که برای خود درآمد خلق کنیم. این یک خلاقیت مشروط است زیرا هیچ‌کس پول را فقط برای اینکه پول داشته باشد نمی‌خواهد. پول همیشه برای رسیدن به خواسته‌ای دیگر مورداستفاده قرار می‌گیرد. این به‌طور طبیعی، آن‌چه خلق می‌کنیم را دارای قید و شرط می‌کند. وقتی چیزی را برای رسیدن به چیز دیگری خلق می‌کنیم، معمولاً از فرایند خلق آن لذتی نمی‌بریم چون آن چیز ابزاری برای رسیدن به هدف دیگری است.
به همین دلیل است که همیشه خود را در حال تقلا و جان کندن و آشفتگی می‌یابیم و همیشه احساس استرس و سردرگمی داریم. حتی وقتی به هدف خود می‌رسیم، فقط برای مدتی از آن لذت می‌بریم و سپس به سراغ هدف دیگری می‌رویم که مجبوریم آن را دنبال کنیم چون به آن‌چه در جستجویش بودیم نرسیدیم.
درواقع آن‌چه به‌دنبالش هستیم، تجربه کردن یک احساس است. ما پول می‌خواهیم تا احساس آرامش و امنیت کنیم. دوست داریم در کنار خانواده خود باشیم تا احساس عشق و شادمانی کنیم. می‌خواهیم کاری که عاشقش هستیم را انجام دهیم زیرا به ما احساس کامیابی می‌دهد. این‌ها احساساتی هستند که سعی داریم تجربه کنیم اما به‌اشتباه فکر می‌کنیم که شیء یا هدفی که در پی آن هستیم، آن احساسات را به ما می‌دهند. این ایده اساساً اشتباه است زیرا احساسات ما فقط از درون‌مان تولید می‌شوند و نه از یک چیز بیرونی.










 
لینک مطلب: http://ramzgoshanews.ir/News/item/20568