شاید با خودتان فکر کنید دیگر همه چیز تمام شده و دارید زیر چرخ‌دنده‌های زندگی خرد می‌شوید. ولی دیوید کاداوی در کتاب شهامت آغاز کردن یک فرصت دوباره به شما داده است!

کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ او نشان ‌می‌دهد که چه قوانین کلی‌ای در خلق کردن هنر وجود دارد، پس از آن یاد می‌دهد که چطور در میانه‌ی راه پا پس نکشیم و در نهایت یاد می‌گیریم که چطور موانعی را که اجازه‌ی تحقق رویاهایمان را به ما نمی‌دهند، کنار بگذاریم.

درباره‌ کتاب شهامت آغاز کردن
زندگی خیلی از آدم‌ها پر از آرزوهایی است که هرگز به دنیای واقعی راه نیافته است. پر از ایده‌هایی که عملی نشده، سرشار از فرصت‌هایی است که مثل برق و باد گذشته. دیوید کاداوی (David Kadavy) در کتاب شهامت آغاز کردن (The Heart to Start) به مخاطبانش یاد می‌دهد، از تحقق بخشیدن به خواسته‌هایشان نهراسند؛ هرچند در ابتدای کار ممکن است ناممکن یا هراس‌برانگیز به نظر برسد.
دیوید کاداوی با وجود آنکه خودش از نبراسکا به کلمبیا مهاجرت کرده، کار کارمندی‌اش را کنار گذاشته، کتاب‌های پرفروش نوشته و با آدم‌های موفق پادکست ساخته است ولی باز هم دستاوردهای خودش را چیز قابل‌توجهی قلمداد نمی‌کند. برای همین هم هست که وقتی می‌خواهد کارهای بیشتر و بهتری انجام دهد، می‌ترسد. او با استفاده از تجربه‌های شخصی خودش و مصاحبه‌هایی که با افراد موفق انجام داده، می‌خواهد مسئله‌ی شروع کردن را برای کسانی که با توصیه‌ی «فقط شروع کن» مشکل‌ دارند، تجزیه و تحلیل کند.
دیوید کاداوی تاکتیک‌های بدیع و در عین حال کاربردی را به شما یاد می‌دهد تا ترس را از وجود خود فعلی‌تان بزدایید و یک قدم به آنچه همیشه آرزویش را داشتید نزدیک‌تر شوید. با خواندن این کتاب یاد می‌گیرید که چطور از تله‌ی کمال‌گرایی بیرون بیایید و با داستان‌های الهام‌بخشی که از افراد مختلف، از فیلمساز تا آشپز، می‌شنوید، این تاکتیک‌ها را در ذهنتان نهادینه کنید.
کتاب شهامت آغاز کردن را نرگس حق مرادی و فاطمه حق مرادی به فارسی ترجمه‌ کرده‌اند و موسسه‌ فرهنگی دکسا آن را به بازار عرضه کرده است تا همان راهنمایی باشد که شما را دوباره به زندگی‌ای که واقعا متعلق به خودتان است، برگرداند.

نکوداشت‌های کتاب شهامت آغاز کردن
•    کتاب شهامت آغاز کردن توصیه‌های قابل‌اعتمادی از دیوید کاداوی است. هنوز خیلی دیر نشده! (ست گودین)
•    مسئله این است: باید کاری را شروع کنید و از قبل می‌دانید چیست ولی می‌ترسید. وقت کافی ندارید و می‌توانید به یک میلیون دلیل برای انجام ندادنش فکر کنید. این همان مسئله‌ای است که کتاب شهامت آغاز کردن کمکتان می‌کند بر آن غلبه کنید (جف گوینز، نویسنده‌ی کتاب هنر کار کردن)
•    همه‌ی تغییرها با یک قدم آغاز می‌شوند. دیوید کاداوی خرد سخت به دست آمده‌ی خودش را برای برداشتن آن قدم اول به اشتراک می‌گذارد. اگر می‌خواهید کارهای مهم بیشتری انجام دهید، این کتاب چگونه آغاز کردن را یادتان خواهد داد. (برنادت جیوا، نویسنده‌ی کتاب داستان محور)
•    بسیاری از مردم بهترین آثارشان را با خود به گور می‌برند! نگذارید برای شما هم اتفاق بیفتد! کتاب شهامت آغاز کردن به شما کمک می‌کند تا آن اثر را به جهانی که به آن تعلق دارد، برسانید. (تاد هنری، نویسنده‌ی کتاب بیهوده نمیر)
•    ای کاش با کتاب شهامت آغاز کردن، شروع می‌کردم. به شدت به آن نیاز داشتم. اما می‌توانم دوباره شروع کنم. با خواندن این کتاب! (جیمز آلتوچر، کارآفرین و نویسنده‌ی کتاب پرفروش خودت را انتخاب کن)

کتاب شهامت آغاز کردن برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای تمام کمال‌گراهایی که ترس از شکست دارند، مناسب است.

در بخشی از کتاب شهامت آغاز کردن: تنها با پیروزی در نبرد درون شکوفا خواهید شد می‌خوانیم
انحراف کار خطی باوری غلط است که باعث می‌شود فکر کنیم خلاقیت فرآیندی مرتب و گام به گام است، و اثر نهایی در طی این گام‌ها کم‌کم خودش را نمایان می‌کند. در واقع، آثار خلاقانه این طور خلق نمی‌شوند. هنر در هرج و مرج و تکرار خلق می‌شود.
جون بوکنکمپ، خالق سریال «لیست سیاه» هم عادت دارد متن فیلم‌نامه‌هایش را به صورت غیرخطی بنویسد. او در پادکست «عاشق کارت باش» به من گفت نوشتن را با روش جریان سیال ذهن آغاز می‌کند. او می‌گوید: «یک فایل باز می‌کنم و برای دل خودم تایپ می‌کنم. و عملا هر چیزی که به ذهنم برسد را می‌نویسم. در واقع این نوشته کفتگویی با خودم است که در آن از خودم می‌پرسم: خب، این صحنه درباره چیست؟»
وقتی جون در حین تایپ کردن به یک ایده خوب می‌رسد، تمام آن ایده را با حروف بزرگ می‌نویسد. او می‌گوید: «به همین صورت حدود سیصد صفحه را می‌نویسم. بعد آن را روی کاغذ چاپ می‌کنم و با یک ماژیک هایلایت قسمت‌هایی را که ارزش نگه‌داشتن دارند علامت می‌زنم…. همان کاغذهای علامت‌دار به کارت‌های یادداشت تبدیل می‌شوند و آن‌ها را در قالب سه پرده از فیلم‌نامه روی زمین پخش می‌کنم».
اگر بخواهید برای اولین بار یک فیلم‌نامه بنویسید، انحراف کار خطی باعث می‌شود فکر کنید چون یک فیلم‌نامه عمدتا از دیالوگ تشکیل شده است، پس باید با نوشتن دیالوگ شروع کنید. ولی جون اصلا این طور کار نمی‌کند. او می‌گوید: «نوشتن دیالوگ آخرین مرحله کار است. خود داستان بیشترین اهمیت را دارد».
من هم وقتی اولین کتابم را با فرآیندی آشفته نوشتم این نکته را درک کردم. صرفا هر چیزی که به ذهنم می‌رسید را می‌نوشتم. من هم مثل جون بوکنکمپ از روش جریان سیال ذهن استفاده کردم، و نوشته‌هایم را بعد از ویرایش به مقاله‌های وبلاگی تقسیم کردم. شاید خیلی ایدئال به نظر نرسد، ولی اثربخش بود.