کاش من هم اراده داشتم! اشتباه میکنید! دلیل نرسیدن به موفقیت و اهدافی که در ذهن دارید این نیست که اراده ندارید. استفان مارتین در کتاب درمان تنبلی به شما نشان میدهد که اینطور نیست.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ در این کتاب متوجه خواهید شد که اراده، ذاتی نبوده و مهارتی است که میتوانید آن را یاد بگیرید. در این کتاب میآموزید که چطور با ساختن عادتها و داشتن ذهنیت منظم، از اهمالکاری و شکست بیرون بیایید و به آدمی تبدیل شوید که به خواستههایش میرسد.
درباره کتاب درمان تنبلی
شما هم تصور میکنید اگر همیشه شکست خوردهاید به دلیل نداشتن اراده است؟ فکر میکنید آن چیزی که شما را از افراد موفق متمایز میکند این است که آنها اراده قویتری دارند؟ کتاب درمان تنبلی (The cure to laziness: this could change your life) نوشته استفان مارتین (Stephen Martin) قرار است به شما نشان دهد این تصور اشتباه است. در این کتاب میآموزید که اراده، چیزی نیست که یا از آن برخوردارید یا اگر برخوردار نیستید، دیگر نمیتوانید آن را داشته باشید. اراده کاملاً آموختنی است و از آن دسته مهارتهایی به شمار میرود که ساخته میشود. همانطور که دیگر مهارتها را در زندگی به مرور یاد گرفتهاید، خود انضباطی را هم باید با تمرین یاد بگیرید.
استفان مارتین در این کتاب تلاش کرده با زبانی ساده، روان و از همه مهمتر بدون دادن شعارهای توخالی به شما این مهارت را آموزش دهد. مثالهای ملموس و حرفهایی که از دل تجربهها میآید به شما یاد خواهد داد چطور از اهمالکاری فاصله بگیرید و مسیر خود را ادامه دهید. از همه مهمتر چطور عادتهایی بسازید که شما را به جلو هل دهند.
کتاب درمان تنبلی در یازده فصل مختلف به سراغ بخشهای متنوعی از زندگی میرود و در فصلهای متفاوت، وارد جزئیات کاربردی میشود. ابتدا تفاوت میان اراده و انضباط شخصی را بررسی میکند و تکنیکهایی را معرفی میکند تا به کمک آنها افراد بتوانند عادتهای پایدار بسازند، وسوسهها را از میان بردارند و حواسپرتیها را در راه رسیدن به اهداف کنترل کنند.
استفان مارتین همچنین در فصلی مخصوص کارآفرینان، راهکارهایی ارائه میدهد که چطور با انضباط فردی میتوان به موفقیت مالی و شغلی رسید؛ مثل تمرکز روی 20٪ کارهای مهم (قانون 80/20)، جداسازی احساسات از تصمیمگیری، یا حتی نحوه حفظ انگیزه در مسیرهای طولانی. همچنین در فصلهای دیگر کتاب درمان تنبلی، نویسنده درباره نقش انضباط در ترک اعتیاد، مقابله با تنبلی مزمن و اهمیت کنترل ذهن در برابر حواسپرتیها صحبت کرده است. نکته جالب اینجاست که تمرینهایی که پیشنهاد میدهد، پیچیده و سنگین نیستند؛ بلکه کاملاً قابلاجرا در زندگی روزمرهاند. در پایان، استفان مارتین از شما دعوت میکند که با شناخت بهتر خود، از مسیر هدفگذاری اصولی، پاداشدهی، پیگیری پیشرفت و حتی یادگیری «نه گفتن»، دوباره کنترل زندگیتان را به دست بگیرید.
اگر مدتهاست حس میکنید در یک چرخه تکراری گیر کردهاید، اهدافی در ذهن دارید، ولی نمیدانید باید از کجا شروع کنید این کتاب یک راهنما برای این است که خودتان را بسازید. کتاب درمان تنبلی را انتشارات زمان تغییر با ترجمه ساسان جعفرنیا و ساناز بهابسته منتشر کرده است. فرقی نمیکند دانشجویی هستید که میخواهید متمرکزتر درس بخوانید یا فردی که بارها رژیم خود را شکسته یا حتی کارآفرینی که دچار فرسودگی ذهنی شده است، این کتاب برای هر کسی که میخواهد در خودش تغییر واقعی ایجاد کند، یک نقشه راه ساده و قابل اجراست.
برخلاف بسیاری از کتابهای انگیزشی که فقط جملات زیبا دارند، کتاب درمان تنبلی به شما تمرین، ابزار و مثال واقعی میدهد. این کتاب یک دفترچه راهنمای کاربردی برای ساختن اراده است، نه صرفاً حرف زدن دربارهی آن.
کتاب درمان تنبلی برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای آنهایی که از اهمالکاری، بینظمی و شروعهای نصفهونیمه خسته شدهاند، همچنین کسانی که میخواهند به جای تمرکز روی انگیزههای زودگذر قدرت ذهنی واقعی بسازند انتخاب مناسبی است.
در بخشی از کتاب درمان تنبلی میخوانیم
ذهن یک میدان نیرو است، قویترین ابزاری است که انسان در اختیار دارد. از درون آن، افکار پیش میروند و این افکار احساساتی را برمیانگیزند که بر کیفیت زندگی فرد تأثیر میگذارد.
احساساتی که از ذهن میآیند به عنوان موادی برای شکلگیری کلمات هستند، کلماتی که با خود و دیگران صحبت میکنید شخصیت شما را به تصویر میکشند. بنابراین، اگر فردی ذهنتان را در معرض افکار منفی قرار دهد، عواطف ناشی از آن نیز نامطلوب خواهد بود که همچنین به این معنی است که سخنان فرد حتی برای خودتان نیز حس بیانگیزه خواهد داشت.
از آنجایی که این فرد تلاش میکند تا خود انضباطی را ایجاد کند، آزمایشهایی وجود خواهد داشت، زیرا هیچ آموزش قبلی در مورد تفکر مثبت وجود نداشته است، فرد قادر به رسیدگی به مشکلات نیست.
در این مرحله، کلمات منفی شروع به بیرون آمدن میکنند "من نمیتوانم این کار را انجام دهم" "این عادت بدتر از من خواهد شد" "من برای مدت طولانی با این مشکل دست و پنجه نرم خواهم کرد" "این چیزی است که هستم". اینها اعترافاتی به خود است که در نتیجه افکار منفی است، اگر تأثیر فقط در کلمات متوقف میشد، آنقدر نگران نمیشد، اما اینطور نیست.