کتاب خوشبختی، نسخه عملی نوشته آدم آداتو سندل، اثری تأملبرانگیز در باب زندگی خوب و معنادار است که با نگاهی فلسفی، اما به زبانی ساده و همهفهم، به واکاوی بحرانهای زیست مدرن میپردازد. این کتاب با اتکا به آموزههای فیلسوفان بزرگ، از ارسطو و سقراط گرفته تا مفاهیم بنیادین مانند دوستی، طبیعت، زمان و آزادی، تلاش میکند راهی برای هدایت زندگی انسان معاصر ارائه دهد.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ شاید واقعاً ما برای این جهان ساخته نشدهایم. شاید این اندوه مزمن و ناآرامی همیشگی، بخشی از نقص بنیادین هستی ماست؛ نوعی اختلال در طراحی یا به اصطلاح باگ هستی... اما یعنی هیچ راه گریزی نیست؟ و هر چقدر هم که تقلا کنیم، باز سرنوشتمان سقوط به ته دره ناامیدی است؟ این پرسشها از عمق تجربیات انسانی برمیخیزند؛ تجربیاتی که در آن احساس خوشبختی، اگر هم رخ دهد، گذرا، شکننده و کوتاه است. اما سؤال اینجاست که علت چیست؟
در کتاب خوشبختی، نسخه عملی (Happiness in Action) مفهومی که از واژگان «شادی» و «خوشبختی» مدنظر آدم آداتو سندل (Adam Adatto Sandel) است، بیش از آنکه یک احساس یا وضعیت ذهنی باشد، نوعی زیستن خوب یا فعالیت در جهت شکوفایی انسانی است؛ چیزی که در فلسفه یونان باستان با واژه «یودایمونیا» شناخته میشود. او برای درک بهتر این احساس، خواننده را با وضعیتی آشنا میکند که برای بسیاری از ما آشنا و ملموس است: لحظهای پس از رسیدن به هدفی بزرگ، پیروزی یا موفقیتی چشمگیر که بهجای رضایت درونی ماندگار، تنها پوچی و خلأ جای آن را میگیرد. حس گذرا و زودگذر خوشبختی که خیلی زود رنگ میبازد و ما را در پی هدف بعدی روانه میکند، بدون اینکه گرهای از پرسش اصلی زندگی بگشاید: آنهم اینکه زندگی خوب حقیقتاً چه چیزی میتواند باشد؟
آدم آداتو سندل در این کتاب ریشه نگونبختی انسان معاصر را دورشدن از سه فضیلت بنیادین خویشتنداری، دوستی و دلمشغولی برای طبیعت میداند. او نشان میدهد که این سه ارزش، میتوانند راههایی عمیق برای تجربه زندگی بهمثابه ارزشگذاری روی ماهیت خود فعالیتها باشند؛ فعالیتهایی که معنا و ارزششان در خودشان نهفته است، نه در موفقیتهای بیرونی یا دستاوردهای نهایی. آدم آداتو سندل باتکیهبر همین سه فضیلت، نگاهی نو به مفهوم زندگی خوب دارد و در برابر رویکردهای هدفمحور و پرفشار زندگی مدرن، از نوعی زیستن در لحظه مستمر دفاع میکند؛ حضوری ریشهدار که بهجای فرارهای موقتی یا زودگذر، به بازنگریای کاربردی و تأثیرگذار در شیوه زیستن میانجامد.
این کتاب تلاشی است برای احیای پرسشی که از دل فلسفه یونان تا امروز تداوم داشته است: زندگی خوب چیست؟ پرسشی که پاسخ آن در مواجهه پیوسته و صادقانه با خود، دیگران و با جهان نهفته است. کتاب خوشبختی، نسخه عملی را با ترجمه حسین کاظمی یزدی از انتشارات بذر خرد بخوانید.
نکوداشتهای کتاب خوشبختی، نسخه عملی
• کتاب آدم آداتو سندل، آنچه را که اخیراً توسط ادبیات گسترده خودیاری بهدستآمده است، برای فلسفه احیا میکند: پرسش از چگونگی داشتن یک زندگی خوب و شایسته. آدم آداتو سندل نقدی قانعکننده از فعالیت هدفمند ارائه میدهد و جایگزینی تأثیرگذار ارائه میدهد که بر فضایل خویشتنداری، دوستی و تعامل با طبیعت تأکید میکند. (موشه هالبرتال، نویسنده)
• آدم آداتو سندل از طریق تعامل متفکرانه با فلسفه باستان ثابت میکند که هنوز استدلالهای تازهای در مورد چگونگی داشتن یک زندگی رضایتبخش وجود دارد. این کتاب که در جایی بین یک کتابچه راهنمای خودیاری عالمانه و یک رساله فلسفی قابلفهم قرار میگیرد، مطالب زیادی برای تأمل ارائه میدهد. (پابلیشرز ویکلی)
• شادی در عمل، راه را برای یک زندگی عمیقتر نشان میدهد. در این کتاب پرانرژی و انسانی، نویسنده نشان میدهد که خوشبختی در مجموعهای از دستاوردها نهفته نیست، بلکه در توجه به لحظاتی است که با غرقشدن در فعالیتهای معنادار آشکار میشوند و از دل این لحظات، انسجام روایی زندگیمان را میسازیم. (متیو کرافورد، نویسنده)
• بالاخره، کتابی در مورد معنای واقعی شادی و اینکه چرا اغلب در زندگیهای پراسترس و همیشه در حال تلاش ما، از ما دور میشود، منتشر شد. (آریانا هافینگتون، بنیانگذار و مدیرعامل Thrive)
کتاب خوشبختی، نسخه عملی برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کسانی مناسب است که به دنبال پیداکردن زندگی معنادار و عمیق هستند، نه صرفاً شادیای زودگذر. علاقهمندان به فلسفه عملی و منتقدان کلیشههای موفقیت نیز از خواندن کتاب خوشبختی، نسخه عملی لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب خوشبختی، نسخه عملی: راهنمایی فلسفی برای زندگی معنادار میخوانیم
دلیل دیگر برای رفتن به سراغ فلسفه و بهخصوص فلسفه باستان، ژرفای تأمل به خوبزیستن است که میتوانیم در اندیشه افلاطون و ارسطو بیابیم. مشکلی که در رویارویی با بیان صریح خوبزیستن ورای تقلای هدفمحور داریم و همچنین دلیل تمایل ما به اینکه وقتی میخواهیم از منبعِ معنی ورای شغل و آرزوهای شخصی سخن بگوییم به اهداف معنیدارتر و والاتری اشاره میکنیم (و بنابراین هیچگاه از چارچوب هدفمحورمان خارج نمیشویم) این است که ما متأثر از فلسفههای محضی هستیم که در نخستین سالهای دوران مدرن به عرصه آمدند و شیوه اندیشیدن و هستیمان را تسخیر کردند. از میان پندارههای مختلف یکی از مهمترینشان عاملیت انسانی است که عصر روشنگری را تعریف میکند: این ایده که اگر عاملان پیشرفت خوانده شویم به رفیعترین مقام خود رسیدهایم.
مطابق با این دیدگاه، خوبزیستن یعنی مشارکت در ایجاد جهانی آزادتر، صلحآمیزتر، عادلانهتر، پرثمرتر، غنیتر یا بهنوعی پیشرفتهتر. هرچند که استانداردها برحسب شرحهای مختلف متفاوت است، پنداره عاملیت برحسب پیشرفت یعنی تقلا برای آرمانی که پیش رویمان بوده است؛ ولی هنوز فعلیت نیافته است. به سبب محتملبودن تلاشهای انسانی و مقاومت لجوجانه طبیعت، این آرمان ممکن است تا مدتها به ثمر ننشیند؛ بنابراین ایمان به خود پیشرفت با مسئله امکانپذیری پیشرفت در مدت زمانی معلوم و حتی با دورههایی از پسرفت ناسازگاری ندارد. مطابق با این ایمان، نیروی اصلی انگیزهبخش عمل انسانی ورای اینجا و اکنون در مشقکردن آن است، اما ازلحاظ نظری اینجا (یا در اندیشهمان) است. ما جهت زندگی را میدانیم و فقط کافی است وارد مسیرش شویم. این مسیر یا راه وسیله است؛ و هدف همان آرمان است. اشتیاق رسیدن هرچه سریعتر به هدف به جستوجو برای وسایلی منتهی میشود که این روند را سرعت میبخشند، حتی اگر این وسایل مستلزم قربانیکردن شأن خود آن فرد یا دیگر افراد باشد. از این منظر، کسیشدن در اصیلترین و والاترین معنایش یعنی عاملبودن در خدمت یک هدف و دلمشغولی برای طبیعت به پروژه مطابقکردن طبیعت با طرح خودمان تبدیل میشود.