printlogo


قدرت رها کردن
قدرت رها کردن
کد خبر: 19887
بعضی اوقات آنقدر وزنه‌های سنگین به خودمان آویزان کرده‌ایم که پیشروی در زندگی برایمان ناممکن به‌نظر می‌رسد. جان پرکیس در کتاب قدرت رها کردن، راهکارهایی را به ما ارائه می‌دهد تا این سنگینی‌ها را روی زمین بگذاریم، ارتباط بهتری با شهودمان پیدا کنیم و چیزهایی را که مانع پیشرفتمان می‌شود، رها کنیم.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ فشارهای کاری زیاد، احساس انزوا در عین حضور آدم‌های اطرافمان، ناراضی بودن از وضعیت زندگی، هیاهو در روابط شخصی و اضطرابی که مانند پتک بر سرمان می‌کوبد و لابد با خودمان فکر می‌کنیم به قدر کافی تلاش نمی‌کنیم. اما نه؛ اینجا باید متوجه شویم که زمان رها کردن فرا رسیده است. کتاب قدرت رها کردن (The Power of Letting Go) نوشته‌ی جان پرکیس (John Purkiss) مانند باد خنکی در گرمای تابستان، دست روی روان ملتهب ما می‌گذارد و مانند یک رفیق قدیمی دعوتمان می‌کند آنقدرها زندگی را سختش نکنیم.
بعضی اوقات علی‌رغم اینکه تمایل و تلاش برای کاری را داریم اما هر کار می‌کنیم به آن نمی‌رسیم. وقتی اطرافمان را می‌بینیم، آدم‌های شبیه ما کم نیستند. هستند کسانی که از موهبت سلامتی بهره‌مندند اما شغل خوبی ندارند، یا رابطه‌ خوبی دارند اما هیچی ته جیبشان نیست. انگار بدبختی در زندگی هرکس رنگ عوض می‌کند اما از بین نمی‌رود. جان پرکیس درباره‌ی این مسئله فکر می‌کند، دلیل جلو نرفتن ما این است که ذهنمان دربرابر زندگی شرطی شده و انگار هر دستاوردی باید با زجر و سختی فراوان همراه باشد. ولی این طرز فکر آسیب‌زاست و احساس لذت بردن از زندگی را در وجودمان می‌دزدد. کتاب قدرت رها کردن مجموعه‌ای از راهکارها به ما ارائه می‌دهد که در تمام مراحل زندگی احساس رهایی داشته باشیم و به جای نگاه وسواس‌گونه به زندگی در اکنون زندگی کنیم. او چهار مرحله‌ کلی را در کتابش دنبال می‌کند: توجه به موانع، پذیرش واقعیت بدون اینکه در درک آن مقاومت کنیم، ارتباط با منبع درونی یا خود حقیقی‌مان و در نهایت زندگی در جریان رها و طبیعی اتفاقات.
یکی از اعتقادات بنیادی نویسنده‌ی این کتاب، توجه به شهود درونی خودمان و ارتباط با شعوری برتر در جهان هستی است. هر چیزی که باعث شده است جهان اطرافمان شکل بگیرد، گویی چیزی برتر از عقل ماست. او با معرفی کردن روش‌هایی برای انجام دادن مدیتیشن‌های هدایت‌شده و ذهن‌‌آگاهی بیشتر، ما را به همسویی با جهان سوق می‌دهد. جایی که در آن پذیرش و آرامش، ضامن خوشبختی و موفقیت در تمام ابعاد زندگی شده است. علاوه بر این ها، در این کتاب روش‌هایی را پیدا خواهید کرد که با آن بتوانید گره‌های درونی‌تان را پیدا کنید و متوجه شوید دقیقا چه چیزی است که باعث عقب رانده شدن شما می‌شود.
برای انجام دادن تمرین‌های داخل کتاب لزوما نیاز نیست در طبیعت بنشینید یا حتی زمان مجزای زیادی برای آن در نظر بگیرید، تمرین‌هایی ساده که در هر مرحله از پیچ و تاب‌های زندگی دست آدم را می‌گیرند تا از عمق چاهی که ذهنمان برایمان می‌سازد بیرون بیاییم و آنچه واقعا در اطرافمان می‌گذرد را ببینیم و بالاخره با ناکامی‌های قدیمی‌مان خداحافظی کنیم.
این اثر با ترجمه‌ سمیه اصلاحی توسط انتشارات یوشیتا به چاپ رسیده است.

در نکوداشت‌ کتاب قدرت رها کردن
•    «زندگی را متحول می‌کند!» (سارا مکین، بنیانگذار و مدیرعامل Makin Wellness)

کتاب قدرت رها کردن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر فکر می‌کنید ناملایمات باعث شده است تا دیگر احساس خوبی نسبت به زندگی‌تان نداشته باشید، این کتاب فرصت خوبی برای بازتنظیم‌کردن سیستم هیجانی‌تان به شما می‌دهد تا فشارهای بیهوده را از روی دوشتان بردارید.

در بخشی از کتاب قدرت رها کردن می‌خوانیم
برخی افراد با یک پرش بزرگ، ذهن‌شان را آزاد می‌کنند. یک روز، آدم‌های معمولی هستند، اما روز بعد روشن‌فکر می‌شوند و کارهایی انجام می‌دهند که به‌طور گسترده به‌عنوان معجزه تلقی می‌شود. بااین‌حال، رها کردن ذهن برای بسیاری از ما فرایندی تدریجی است.
به‌تدریج هر چیزی را که ما را به عقب نگه‌ می‌دارد، رها می‌کنیم؛ حتی ممکن است بلافاصله متوجه نشوید که چه چیزی شما را عقب نگه‌ می‌دارد. چنین موانعی ممکن است جزئی و کوچک باشد، اما همچنان می‌تواند شما را از لذت بردن از زندگی و تحقق خواسته‌هایتان باز دارد.
در این کتاب می‌خواهم رها کردن را با سه مرحلۀ ساده و قابل‌فهم شرح دهم. این سه مرحله شامل:
یک: افکاری را که به ذهن‌تان می‌آید، ازجمله قضاوت‌ها، برچسب‌ها، انتظارات و تصورات را رها کنید. برای مثال، متوجه می‌شوید که ذهن‌تان درمورد مسائلی که دیگر وجود ندارد، افکاری را می‌سازد. یاد می‌گیرید که افکاری را که به ذهن‌تان می‌آید بدون قضاوت فقط مشاهده کنید و آن‌ها را رها کنید. اکنون می‌توانید با روند زندگی پیش بروید.
دو: درد و رنج‌های گذشته را که با جریان مداوم افکار منفی تحریک می‌شود، رها کنید. برای مثال، زندگی کردن و لذت بردن از آن، باوجودِ یک خاطرۀ دردناک، کاملاً برای شما سخت می‌شود. شما این خاطرۀ دردناک را دوباره در ذهن‌تان زنده می‌کنید و به خود اجازه می‌دهید تا درد، رنج، ناراحتی یا آشفتگی حاصل از آن را کاملاً احساس کنید. این خاطرۀ دردناک با رها کردن آن از ذهن‌تان به‌تدریج از بین می‌رود و به‌احتمال‌زیاد فراموش می‌شود. درنتیجه، ذهن شما روشن‌تر و شفاف‌تر می‌شود و احساس خیلی بهتری خواهید داشت.
سه: تسلیم شوید و به چیزی بسیار هوشیارتر از مغزتان توجه کنید. حالا که ذهن‌تان را از افکارِ گذشته و نگرانی بابت آینده رها کرده‌اید، در لحظه یا در زمان حال زندگی می‌کنید. از شهود خود پیروی می‌کنید و مسلماً کار درست را در زمان مناسب انجام می‌دهید؛ درنتیجه، کارها به‌مراتب آسان‌تر و با استرس کمتری پیش خواهد رفت.











 
لینک مطلب: http://ramzgoshanews.ir/News/item/19887