الهام آمرکاشی: در حالی سرانه مطالعه در کشور، یکی از موضوعات بحثبرانگیز در حوزه فرهنگی از دیرباز تا کنون است که سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشتماه فعالیت خود را آغاز کرد و با تأملی دقیق بر عدد سیوششین دوره از برپایی نمایشگاه، که انتظار میرود یکی از اهداف آن ارتقاء فرهنگ مطالعه در کشور باشد؛ همچنان آمار سرانه مطالعه ایرانیان در منحنی نزولی قرار دارد.
یادداشت- رمزگشانیوز؛ اگرچه پرواضح است که مدار فرهنگی کشور در چه مسیری در حال حرکت است که نگاهی به بند ذیل قابل تعمق است:
«وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی 19 خرداد 1401 در آیین اختتامیه پنجمین دوسالانه کتاب برتر استان سمنان در شاهرود اظهار کرد: طبق آخرین پیمایش در فروردین، 43.5 درصد مردم کتاب میخوانند [اهل مطالعهاند] و میزان مطالعۀ روزانه ۳۰ دقیقه است. وی اشاره میکند این عدد، بدون لحاظ کردن کتابهای آموزشی و ادعیه است (خبرگزاری ایرنا، 1401؛ کد خبر: 84783169).
روزنامۀ فرهیختگان در تاریخ 1401.3.24 به نقد این آمار پرداخت و آن را بزرگنمایی قلمداد کرد. به اعتبار این گزارش، آمار 43.5 درصد، در مورد «افراد اهل مطالعه» در جامعه است که دادههای پیمایشهای ملی مصرف فرهنگی آن را تأیید میکند. در این پیمایشها از افراد پرسیده شده: «آیا بهطورکلی کتاب مطالعه میکنند یا خیر»؛ در سال 1379 این عدد 43.1 درصد بوده است و در سال 1382، 50 درصد و در سال 1398 این رقم 46.6 درصد بوده است».
و در حالی «اهل مطالعه بودن فرد و یا خانوادۀ فرد، به معنی میزان سرانۀ مطالعه نیست و عامترین تعریف از سرانۀ مطالعه، میانگین مدتزمان مطالعه یک نفر در یک شبانهروز است که با توجه به بند مطرح در مورد سرانۀ مطالعه، آمار 32 دقیقه در شبانهروز در میان «افراد اهل مطالعه» صادق است و در سال 1398، طبق پیمایش موج سوم مصرف کالاهای فرهنگی، میانگین مطالعه کتاب (غیردرسی) در جمعیت نمونه، حدود 13 دقیقه در شبانهروز بوده است اما میانگین سرانۀ مطالعه کتاب (غیردرسی) در میان جمعیت اهل مطالعه (در میان 46.6 درصد جامعه)، حدود 32 دقیقه در شبانهروز بوده است. بنابراین آمار مورد اشاره در مورد سرانۀ مطالعه افراد اهل مطالعه در جامعه صادق است و نه همۀ افراد جامعه.
با تفکیک مشخص در این مسیر که به طور واضح به آمار سرانه مطالعه در بین افراد جامعه اشاره دارد و بر اساس دادههای پیمایشهای مصرف فرهنگی و طرحهای آمارگیری فعالیتهای فرهنگی خانوار، سرانۀ مطالعه در ایران بین سالهای مختلف، عددی بین 15 تا 16:36 دقیقه در روز بیان شده است. همچنین در طرح آمارگیری فعالیتهای فرهنگی خانوار در سال 1399 (مرکز آمار ایران)، سرانه مطالعه افراد ١٥ساله و بیشتر باسواد در ماه به طور متوسط ٨ ساعت و ١٨ دقیقه برآورد شد که ١٦ دقیقه و ٣٦ ثانیه در روز است. از این مقدار ٦ ساعت و ٣٢ دقیقه سرانه مطالعه کتاب غیردرسی، ١ ساعت و ٢٣ دقیقه سرانه مطالعه روزنامه و ٢٣ دقیقه سرانه مطالعه نشریات بوده است».
اگرچه سرانۀ مطالعه کتاب (13 تا 16 دقیقه در شبانهروز) با توجه به آمار موجود در سالهای مذکور؛ بنا به دلایل متعدد بسیار پایین است که باتوجه به برگزاری هرسالۀ نمایشگاه و نامگذاری عناوینی چون: هفته کتاب و کتابخوانی، مسابقه کتابخوانی، کتابخوانیهای دورهم و... همچنان کشور از جوامع سرآمد در حوزه کتابخوانی بسیار عقبتر است و آمار سرانه مطالعه در کشور، الزام تأمل و تلاش بیش از پیش مسئولان فرهنگی برای ارتقاء عدد مذکور را خواستار است.
و آنچه در این اثنا، بیش از پیش خودنمایی میکند، درکِ این موضوع است که مرز باریکی میان دانستن و ندانستن، نابغهبودن و ابلهبودن وجود دارد و تنها افرادی که در رده و گروهِ مختص باشند، میتوانند متوجه درکِ این تفاوت گردند. یعنی کسی که با مداقه کافی، آثار نابغههای زمان خود و پیشتر را مطالعه میکند؛ متوجه میشود که چه تفاوتی در بیان و آدابِ ادراکشان وجود دارد وگرنه سایرین ممکن است چون ابلهی وی را در نظر بگیرند که گزافهگویی میکند.
اگرچه در فلسفههای متفاوت از مشاهیرِ بنام، موضوعات متفاوتی درخصوص تصویرها و تصورها وجود دارد که به عقیده «کانت»: دستگاه حسی و ذهنی ما به گونهای طراحی شده که نمودها و پدیدارها را میشناسد نه «بود»ها را. یعنی ما قادریم جهان را درک کنیم اما نه آنگونه که در ذات واقعی وجود دارد، بلکه آنگونه که در دستگاه حسی ما نمود مییابد. در واقع شناخت ما از جهان چیزی جز تصویر و تصور ما از جهان نیست.
وَ با عنایت به بند مذکور، چنین منتج است که: تصویر و تصورهای موجود در ذهن افراد، نتیجه عینی از آنچه حس کردهاند، است و آنچه که با مطالعه به دست میآورند، نمودِ جامعتری در نگاه و حسِ آنها در جهان خواهد داشت.
با توجه به روند نزولیِ سرانه مطالعه در کشور و اعداد قابل تأمل در این زمینه؛ اگرچه انتظار میرود گام اساسی در جهت فرهنگسازی در این مسیر از سوی متولیان فرهنگی کشور برداشته شود که باید منتظر بود و دید راهکار عاجل در این مسیر از سوی کدام دستگاه و نهاد ذیربط پیشنهاد میگردد و میتوان به آیندۀ ایرانِ کتابخوان امیدوار بود یا خیر!
Elhamamerkashi@ymail.com