کودکان از زمانی که پا به این دنیا میگذارند تا حدود ده سالگی، حساسترین موجوداتْ به لحاظ فیزیکی و روانی هستند؛ این کتاب اثر آلن دوباتن نویسنده و فیلسوف سوئیسی/ انگلیسی، درمورد آسیبهای احتمالی دوران کودکی و نقش فوقالعاده مهم والدین در ایجاد یا جلوگیری از بروز این آسیبهای روانی و عاطفی است. در این کتاب انواع رویکردهای مخرب و سالم والدین در ارتباط با کودکانشان، مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ کوچکترین رفتار افراطی یا بیملاحظگی در ارتباط با کودک، میتواند آثار خود را تا سالها در روان فرد باقی گذاشته و در مراحل مختلف زندگی، او را به مشکلاتی دردناک دچار کنند؛ آلن دوباتن (Alain de Botton) در کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن (Getting Over Your Parents: Untangling your childhood) ویژگیهای والدین امن و بالعکس، والدین آسیبزا را برشمرده و با دستهبندی انواع رویکردهای خودآگاه یا ناخودآگاه یک والد بد در رابطه با فرزندش، نسبت به پیامدهای مخرب آنها هشدار و آگاهی داده است. این کتاب نه تنها برای والدین با فرزندان کوچک، بلکه برای بزرگسالان با کودکیِ زخمخورده نیز هست که بهدنبال ریشهی رفتارها یا بخشهای آسیبپذیر وجود خود میگردند.
آلن دوباتن با اظهار ناراحتی نسبت به عدم صلاحیت بسیاری از افراد برای پدر و مادر بودن، از دنیایی آرمانی سخن میگوید که در آن پیش از فرزندآوری، تأیید صلاحیت یک زوج صورت میگیرد. همانطورکه هیچکس اعتراض نمیکند چرا اجازه ندارد بدون چندین سال آموزش، کنترل یک ایرباس A350 پر از مسافر را به دست بگیرد، لازم است در مقابل این پرسش که آیا صلاحیت عاطفی لازم برای پذیرش مسئولیتهای والد بودن را دارد یا خیر نیز، واکنشی منطقی داشته باشد و اهمیت موضوع را بپذیرد. کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن به توصیف برخی از تأثیرات مخرب والد بد بر کودک و آیندهی او پرداخته و لایههای پنهان این تأثیرگذاری را تشریح کرده است. آلن دوباتن با اشاره به این واقعیت که هرچه کودکی سختتری داشته باشیم، احتمالاً یادآوری آن در آینده سختتر خواهد بود، از بین رفتن مغز استخوان عاطفیمان در طی زمان را یکی از عوامل فراموشی احساسات تجربه شده در کودکی برمیشمارد.
کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن پس از شرح وضعیت کودک آسیبدیده و رفتارهای مخرب والدین، از چگونگی ورود رواندرمانی به دهلیزهای تاریک وجودمان سخن گفته و نکاتی که در رابطه با درمان باید بدانیم را در اختیارمان گذاشته است. این کتاب با در برداشتن تمارین و مباحثی که ذهن ما را به سمت کاوشی عمیقتر در کودکی و گذشتهی خود راهنمایی میکند، میتواند در نقش محرکی عمل کند که باعث شفافسازی و باز شدن گرههای روانی درونمان میشود. از جمله ویژگیهایی که در این کتاب برای والدین دشوار و آسیبزا عنوان شده است، مشغول بودن، بیش از حد محافظتکننده، کنترلگر، گرفتار در ازدواج بد، مبتلا به اضطراب اجتماعی، تدافعی و... است. علت و پیامدهای هرکدام از این ویژگیها و نمودهای آن در شخصیت دوران بزرگسالی کودک ذکر شده که تا حد زیادی از هویت مجهول رواننژندیها، پرده برمیدارد.
در نهایت در کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن، تمرینهای فکری متعددی ارائه شده که در یافتن پاسخ سؤالات بنیادین درمورد آسیبهای دوران کودکی به ما کمک میکنند و از این طریق شرایط را برای داشتن جلسات رواندرمانی مؤثرتر، فراهم میسازند. این کتاب با زبانی قابلفهم و بیانی ساده، کمک میکند تا ریشهی مشکلات روانی تکرارشونده را پیدا کنیم و پس از آنکه به آگاهی دست یافتیم، نسبت به تغییر و در نهایت رسیدن به صلحی پایدار با خویشتن، اقدام کنیم.
اثر پیش رو توسط بنفشه شریفیخو ترجمه شده و به همت انتشارات کتابسرای نیک در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب تار عنکبوت والدین و رهایی از آن برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب به تمامی والدین و افرادی که با آثار دوران کودکی ناسالم خود دستوپنجه نرم میکنند، توصیه میشود.
در بخشی از کتاب میخوانیم
مشکلات دلبستگی تنها میراث مشترکی است که همهی کودکیهای ناخوشایند برای ما به جا میگذارند. پس از تجربهنکردن عشقی کافی از سوی مادر یا پدر، تقریباً بهطور حتم در عشق یا دوریگزین خواهیم بود یا مضطرب. برای درک این موضوع حتی نیازی به دانستن جزئیات کودکی فرد نیست؛ کافی است ببینیم زمانی که کسی میگوید آخرهفته نمیتواند با ما باشد یا از ما میخواهد به او نزدیکتر شویم، چگونه رفتار میکنیم. فردی با الگوی دلبستگی اضطرابی در رابطه دائماً احساس میکند بهدرستی توجه و عشق دریافت نمیکند. در ذهن خود تکرار میکند که به محبت، نزدیکی، تماس و ارتباط تنانهی بیشتری نیاز دارد و باور دارد رسیدن به چنین پیوندی ممکن است. از سوی دیگر، به نظر این افراد، طرف مقابل بهطرزی تحقیرآمیز و آزاردهنده دور و سرد است. هرگز به اندازهای که فرد نیاز دارد مشتاق و شیفته نیست. این سردی و فاصله برایشان بسیار ناراحتکننده است و بهتدریج به ازخودبیزاری و احساس طردشدگی دچار میشوند، احساس میکنند قدرشان دانسته نمیشود و درک نمیشوند، و همچنین دچار کینهتوزی و رنجش میشوند. ممکن است مدتی طولانی ناامیدیهای خود را در سکوت تحمل کنند، اما درنهایت این حس سرریز میشود. حتی اگر زمان مناسبی نباشد (مثلاً هر دو خسته باشند و نیمهشب گذشته باشد)، باز هم نمیتوانند جلوی خود را بگیرند و باید همان لحظه موضوع را مطرح کنند. قابلپیشبینی است که اینگونه درگیریها معمولاً به بدترین شکل ممکن پیش میروند. عاشقِ مضطرب آرامش خود را از دست میدهد، اغراق میکند و با چنان شدت و خشمی حرفهایش را مطرح میکند که شریک زندگیاش قانع میشود او دیوانه و بیرحم است.
احتمالاً همسری با الگوی دلبستگی ایمن میتواند اوضاع را آرام کند، اما همسر دوریگزین قطعاً این توانایی را ندارد. همسر دوریگزین به شکل دردناکی انواع احساس ناامنی را در همسر مضطرب خود برمیانگیزد. همسر دوریگزین تحت فشار برای نشاندادن گرما و نزدیکی بیشتر، بهطور غریزی خود را کنار میکشد و احساس میکند مورد حمله قرار گرفته است...