الهام آمرکاشی: جامعۀ امروز درحالی با چسبندگی فراوان به فضای مجازی، از مفاهیم ابتداییِ فرهنگ در پلکانِ نخستِ ارتباطات اجتماعی و گفتوگوها در سطح جزئی و کلان، به دور است که آنچه به شکل حقیقی در روزمرۀ اجتماعِ حاضر مشاهده میشود؛ غفلت از تشکل و غنای فرهنگی در مراتب متعددِ اجتماعی است که متعاقباً در تعاملات و رفتار مدنی و انعکاسِ شخصیتهای حقیقی، قابل رؤیت وَ روند نزولیِ «فرهنگ» در حال خودنمایی است.
یادداشت- رمزگشانیوز؛ درحالی این روزها با توجه به تغییرِ ذائقه عموم مردم از معاشرتهای حقیقی به گفتوگوهای مجازی، جامعه شاهد ابعاد متفاوتی از شخصیتهای متعدد است که کتمان شخصیت و هویت واقعی در بسیاری از افراد، نمود قابل ملاحظهای دارد که به گفتۀ جامعهدانان و صاحبنظران متعدد در این زمینه، این موضوع از واپسماندگی فرهنگی نشأت میگیرد و به طور مطلق، از آن به عنوان آسیب اجتماعی یاد میشود.
فضای مجازی اگرچه با استفادۀ روزافزونِ کاربران از شبکههای اجتماعی، در سبد فرهنگیِ کنونیِ اغلب خانوارها گنجانده شده که به اعتقاد کارشناسانِ امر در این مجرا، توجه بیش از پیش به محیط مجازی و عنایت بر تغییرات ساختاریِ موجود در خانوادهها که به تبع آن به کوچکشدنِ خانواده و نوعی گریز به توجه دیگران انجامیده است، میتواند اولین لغزشگاه نوجوانانی باشد که بدون برنامه و پیشینۀ مشخص از کاربرد شبکههای متعدد، تمامِ وقت را در این فضا سپری میکنند.
شاید در نگاه ابتدایی، اهمیت این موضوع، مسئله حائز اشارهای نباشد؛ اما روند موجود -با عنایت به افزایش شمار استفادهکنندگان از فضای مجازی در بازه سنیِ کودک و نوجوان- «اپیدمیِ فرهنگِ معکوس» را هشدار میدهد که در نبودِ توجه و رصد بهموقعِ خانواده و مسئولان فرهنگی، آیندهای از خودنماییهای کاذب، خردنماییهای ناقص و فضایی معکوس از وجهه واقعیِ شخصیتها شکل خواهد گرفت که «هویتِ حقیقی» وجود و حضور خارجی نخواهد داشت و آیندهنگری در این خصوص برای بسیاری از خانوادهها و آتیۀ فکری و خردمندیِ کودکانشان باید قابل اهمیت و ملاحظه باشد.
جامعۀ امروز درحالی با چسبندگی فراوان به فضای مجازی، از مفاهیم ابتداییِ فرهنگ در پلکانِ نخستِ ارتباطات اجتماعی و گفتوگوها در سطح جزئی و کلان، به دور است که آنچه به شکل حقیقی در روزمرۀ اجتماعِ حاضر مشاهده میشود؛ غفلت از تشکل و غنای فرهنگی در مراتب متعددِ اجتماعی است که متعاقباً در تعاملات و رفتار مدنی و انعکاسِ شخصیتهای حقیقی، قابل رؤیت وَ روند نزولیِ «فرهنگ» در تکثیر عکسالعملهای افراد در بازههای متفاوت در حال خودنمایی است.
در این زمینه،
علیرضا شریفی یزدی -روانشناس اجتماعی- معتقد است: «ما در مقوله تلفن همراه و به طور کلی شبکههای اجتماعی دچار «تأخر فرهنگی» یا «واپس ماندگی فرهنگی» هستیم. به این معنا که در کشور ما همواره بین زمان استفاده از یک ابزار تکنولوژی و فرهنگ استفاده از آن یک فاصلهای میافتد؛ چراکه به اشتباه در ابتدا این تکنولوژیها را وارد کرده و بدون آموزش نحوه استفاده این تکنولوژیها آنها را به شکل گسترده در اختیار مردم قرار میدهیم و از این رو «واپس ماندگی فرهنگی» بسیار در جامعه ما مشهود است. از سوی دیگر دستگاههای رسمی تعلیم و تربیت ما در جهت آموزش سواد رسانهای به مردم اقدام درخور توجهی انجام ندادهاند و این نقص بزرگ سیستم تعلیم و تربیت ما است».
و در این اثنا درحالی آسیبهای متعدد و رهاشدگیهای بیقید در حال تکثیر است که ترویج آموزههایی مبتنی بر اصول کاربردی از شبکههای متعدد در فضای مجازی و فرهنگسازیهای موازی با تغییر ذهنیت در افراد جامعه علیالخصوص کودکان و نوجوانانِ تازهوارد در فضای مجازی، بیش از پیش قابل اهمیت و توجه است.
اگرچه موضوعات و مسائلی مانند گرتهبرداریهای فرهنگی- اجتماعی از نحوۀ پوشش غربیها گرفته تا طرز تفکر، آداب معاشرت و حتی چیدمان و الگوپذیری در تفکر و بیان، باعث شده تفاوت چشمگیری از گذشته تا کنون در چینشِ ذهنی افراد به وجود آید که در راستای این تغییر، دغدغهها و مشکلات اخلاقیِ متعدد در حال خودنمایی است که بسیاری از کارشناسان، ورود به فضای مجازی بیش از حد مجاز و استفادۀ نامتعارف از آن را در این مسیر، عامل اصلی در این امر دانستهاند و از آن تعبیری به مثابه لبه پرتگاه دارند که اگر به درستی هدایت نشود، میتواند منجر به فاجعه شود.
همچنین کارشناسانِ امر در این زمینه معتقدند: از بین رفتنِ تعمق در مسائل فلسفی، عدمِ درک علمی از ماوَقَعِ جامعه مدنی و کمرنگشدنِ مفاهیم قابل تفکر، میتواند بسترسازِ مناسبی برای از بین رفتن اخلاق و آدابی شود که اجتماع را در سراشیبی و اضمحلال بکشاند.
و در حالی یک ضلعِ قابل توجه در این راستا، پردازش و ترویج حوزه کتابخوانی در جامعه است که ضعف بنیاد خانواده و توسعه فضاهای تکنفره ما بین اهالی خانواده که به کاهش سلامت روانی وعدم پذیرش مسئولیتپذیری ختم شده، از جمله معضلات عدیدهای است که به دلیلِ استفادۀ نادرست و کنترلنشده از اینترنت، بروز و نوسان بیشتری پیدا کرده است.
به گفتۀ
مجتبی همتیفر -دانشآموخته دکترای علوم تربیتی- «اصلیترین عنصر فضای مجازی موضوع محتواست و مدیریت محتوا هم به مدیریت زیرساخت برمیگردد و مدیریت زیرساختهای فضای مجازی چندان در اختیار ما نیست، بنابراین کودکان و نوجوانان و جوانان که از اقشار حساس جامعه هستند از لحاظ محیطی بیشترین تأثیر را میپذیرند. در اینجا فضای مجازی یکی از مخاطرات اصلی است که سنین یادشده را تهدید میکند به ویژه الان که ما به شکل اضطرار ضریب زیادی به آموزش مجازی دادهایم و بچهها به این فضا دسترسی پیدا کردهاند، اما این فضا کنترلشده نیست، البته بخشی از این کنترل را باید خانوادهها انجام دهند».
و اگرچه به کرات میتوان از نبود فرهنگ منسجم و دستورکار جامع در فضای مجازی و در لایههای متعدد اجتماعی سخن گفت که جای خالیِ برنامههای روتین در جهتِ ساماندهیِ این مهم، در سطح کلان جامعه از سوی مسئولان اجتماعی- فرهنگی به شدت قابل عیان است و به نظر میرسد وقت آن رسیده تا با تبلیغات گسترده و فرهنگسازیِ متناسب -با درنظرگرفتنِ نمای کلیِ افراد موجود در اجتماع- از بروز مسائل و مشکلاتی که در پیِ این امر درحال گسترش است، جلوگیری کرد که قطع به یقین، اولین تیرِ نبودِ فرهنگ در اضلاع متعدد اجتماعی، هویت کاملِ جامعه را نشانه خواهد گرفت.
باید منتظر بود و دید راهکار اصولی در این مسیر از سوی کدام نهاد و دستگاه ذیربط در این امر اجرایی خواهد شد و میتوان ساختاری آزاداندیش و کمرنگ از آسیبهای متعدد اجتماعی را در فضای مجازی شاهد بود یا خیر!
Elhamamerkashi@ymail.com