کتاب الکترونیکی فراتررفتن نوشتۀ اسکات بری کافمن با ترجمۀ محمدعلی کرمی در انتشارات میلکان چاپ شده است. این کتاب به بازنگری نظریهٔ خودشکوفایی آبراهام مزلو در پرتو یافتههای جدید علمی میپردازد و مدلی نوین برای رشد انسانی ارائه میدهد.
کتاب و ادبیات- رمزگشانیوز؛ این کتاب نظریه هرم نیازهای مزلو را با استفاده از پژوهشهای جدید در زمینههای روانشناسی، عصبشناسی و علوم شناختی بازتعریف میکند. کافمن به جای هرم سلسلهمراتبی مزلو، مدل جدیدی به نام TRANSCEND ارائه میدهد که از حروف اول واژههای زیر تشکیل شده است:
Transcendence (تعالی)
Relationships (روابط)
Actualization (خودشکوفایی)
Needs (نیازها)
Security (امنیت)
Creativity (خلاقیت)
Exploration (اکتشاف)
Neurodiversity (تنوع عصبی)
Depth (ژرفا)
کتاب فراتررفتن در بخشهای مختلف هر یک از این مفاهیم را با جزئیات بررسی میکند و نشان میدهد چگونه این عوامل با یکدیگر تعامل دارند. کافمن استدلال میکند که برخلاف مدل سلسلهمراتبی مزلو، این عوامل میتوانند به طور همزمان و در تعامل با یکدیگر رشد کنند. همچنین کتاب به معرفی تمرینها و راهکارهایی برای پرورش هر یک از این جنبهها میپردازد و نشان میدهد چگونه میتوان با درک بهتر این ابعاد، مسیر رشد شخصی را هموارتر کرد. کتاب همچنین بر اهمیت تفاوتهای فردی و مسیرهای متنوع رشد تاکید میکند.
کتاب فراتررفتن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای متخصصان حوزهٔ روانشناسی و توسعهٔ فردی و افرادی که به مطالعهٔ فرایند رشد و خودشکوفایی علاقه دارند مناسب است.
بخشی از کتاب فراتررفتن
«علم معاصر نشان داده است که پیشبینیناپذیربودن در زندگیای که میتوانیم برای خود در نظر بگیریم و فراهم آوریم، تأثیرات عمیقی دارد. نیاز به امنیت و نیازهای همراه آن به ثبات، ایمنی، پیشبینیپذیری، انسجام، تداوم و اعتماد در محیط پایهای است که موارد دیگر بر اساس آن برآورده میشوند. نیاز به ایمنی به مبارزه برای معنابخشیدن به تجربیات و انگیزهٔ مدیریت انتظارات نقضشده گره خورده است. داشتن تکیهگاهی امن به فرد این آزادی را میدهد تا خطر کند، ایدهها و راههای جدیدِ بودن (زندگی) را کشف کند و به فردی تبدیل شود که واقعاً میخواهد باشد. در غیاب این تکیهگاه، فرد بیشازحد به حمایت، عشق، محبت و احترام دیگران وابسته میشود که میتواند مانع رشد و توسعه و رسیدن به معنای زندگی شود.
نیاز به امنیت، بهشکلی ویژه، به معنای زندگی گره خورده است. روانشناسان سه نوع مختلف معنی را مشخص کردهاند: پیوستگی و غایت و مهمبودن. هدف شامل انگیزهای برای تحقق اهداف زندگی آیندهمحور و ارزشمند است. اهمیت عبارت است از: حدی که فرد وجود و اعمال خود را در دنیا معنادار و ارزشمند و مهم میداند.
نیاز به پیوستگی شکلی از معناست که بهشدت با نیاز به امنیت گره خورده است. آیا محیطی که من در آن زندگی میکنم معنا دارد؟ آیا زندگی من منظم یا قابلدرک است؟ حتی فرصتداشتن بهمنظور دنبالکردن هدف بزرگتر یا راههای متنوع برای اهمیتداشتن در جهان، مستلزم پیوستگی است. چنانکه محققان معنا، فرانک مارتلا و مایکل استگر، بیان کردند: «ما به نقطهٔ اتکا برای ارزشهایمان نیاز داریم و زمانی که زندگیمان پیچیده میشود، یافتن چیزهایی که ارزش زیستن به زندگیمان بدهند، اگر غیرممکن نباشد، احتمالاً دشوار است».
مسیرهای سازندهای برای پیوستگی وجود دارد، مثلاً محققان دریافتهاند که دینداری و معنویت بیشتر و توانایی رشد پس از آسیب، مانند غلبه بر سرطان، موجب پیوستگی میشود، اما مسیرهای مخربی هم برای پیوستگی هست و نیاز به بازیابی احساس امنیت میتواند به پرخاشگری و ستیزگی منجر شود. هرجومرج و پیشبینیناپذیری بیشازحد ما را در حالتی قرار میدهد که روانشناسان آن را «آشفتگی روانی» مینامند».