printlogo


در گفتگو با مسئول کلینیک بازپروری حیات وحش پردیسان عنوان شد؛
تعطیلی قریب الوقوع مرکز بازپروری حیوانات وحشی مصدوم
تعطیلی قریب الوقوع مرکز بازپروری حیوانات وحشی مصدوم
کد خبر: 1431
جود کلینیک‌های حیات وحش صد درصد برای هر جامعه‌ای لازم است . کشورهای پیشرفته  کلینیکهای تخصصی و متعدد برای گونه های وحشی دارند. کلینیک حیات وحش پردیسان تنها کلینیک حیات وحش ایران است که آن هم در معرض تعطیلیست. اما پس سهم حیات وحش از ثروت ایران چیست؟ چرا ما نمی‌توانیم حتی همین تنها مرکز موجود را برای درمان و نقاهت حیوانات حفظ کنیم؟
سحر فرخی
 

به گزارش رمزگشا،کلینیک حیات وحش پردیسان مکانی که سالیان اخیر مامن و پناهگاهی برای حیوانات جدا مانده از طبیعت که به دست بشر یا به دلایل مختلف آسیب دیده بودند بود ، در معرض تعطیلی یا کاهش فعالیتهاست. اخبار و شایعاتی به گوش میرسد که به دلیل کمبود منابع و اعتبارات حیوانات این مرکز با آینده‌ی نامعلومی مواجه هستند و حیواناتی که از این پس آسیب میبینند جا و مکانی برای بهبود نخواهند داشت. در کشورهای پیشرفته تعداد چنین مراکزی به ده ها مرکز تخصصی  برای هر گونه می‌رسد اما در ایران فقط همین یک مرکز برای تمام گونه ها از پرنده و خزنده و پستاندار وجود دارد و همین مرکز است که در اقصی نقاط کشور با برپایی کارگاهها سعی در آشتی دادن مردم بومی با حیات وحش داشته و برای فرهنگسازی در بین کودکان آینده ساز شهر و روستا در جهت حفاظت از گونه‌های زیستی تلاش می‌کند. بسیاری از این کارگاهها بصورت رایگان انجام می‌شود و کارکنان مرکز با هزینه‌ی شخصی و یا فقط در قبال هزینه ایاب و ذهاب کارگاهها را برپا می‌کنند. برای گرفتن پاسخ این سوالات سراغ آقای عمارلویی مسئول کلینیک بازپروری حیات وحش پردیسان رفتیم، گفتگوی ما با ایشان را بخوانید:


آقای عمارلویی لطفا خودتان را معرفی بفرمایید و مختصری در خصوص کلینیک حیات وحش پردیسان توضیح بدهید.
من علی عمارلویی مسئول و پیمانکار کلینیک بازپروری حیات وحش پردیسان هستم. مرکز بازپروری پردیسان در سال۱۳۹۰  تاسیس شد و داخل پارک پردیسان قرار دارد. کلینیک حیات وحش بطور کلی مکانی‌ست که بازدید عموم ندارد و حیواناتی که نیاز به درمان دارند در آن مورد مداوا قرار میگیرند و اگر نیاز به عملیات سنگین پزشکی باشد به بیمارستان منتقل می شوند. قبلا اینجا فقط یک مرکز نگهداری بود و شرایط مناسبی نداشت، حیوانات مصدوم به اینجا منتقل می‌شدند اما بصورت اصولی نگهداری نمی‌شدند و کارگرهایی مشغول به کار بودند که چندان در برخورد با حیوانات و مقید سازی آشنا نبودند. ولی در حال حاضر و طی حدود هشت سال که ما در این کلینیک کار می‌کنیم بخاطر دغدغه‌هایی که داشتیم سعی کردیم با بودجه‌ای که همیشه محدود بوده به هر نحوی این کلینیک را اداره کنیم. نتیجه، ساخت جایگاه‌های بهتر و به سلامت بزرگ کردن تمام حیواناتی بوده که به دستمان رسیده‌اند. در حال حاضر اینجا بیست کارمند دارد. برخی از کارمندان پانزده بیست سال سابقه کار دارند و با عوض شدن پیمانکارهای مختلف اینجا ابقا شده‌اند. در حال حاضر تمام کارکنان به  استانداردهای تخصصی برخورد با گونه‌های وحش مشرف هستند. اما متاسفانه هیچوقت منابع کافی وجود نداشته است و‌ بودجه به قدری محدود است که با ایده‌آ‌ل‌های ما فاصله‌ی زیادی دارد.

کلینیک توان بخشی و مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان به چه صورت اداره می‌شود؟
این کلینیک توسط سازمان محیط زیست به مناقصه گذاشته می‌شود و هر سال پیمانکار برنده این کلینیک را اداره می‌کند که در این چند سال ما برنده‌ی مناقصه بودیم.

کار کلینیک حیات وحش چیست؟
وظیفه‌ی ما در این مرکز نگهداری و رسیدگی به حیواناتی‌ست که تحت هیچ شرایطی قادر به ادامه حیات در طبیعت نیستند. گاهی این حیوانات آسیب دیده‌اند و گاهی از قاچاقچی و متخلف کشف و ضبط شده‌اند و گاهی نوزادهایی هستند که مادرشان به هر دلیلی از بین رفته و یا از مادر دزدیده شده‌اند از قبیل روباه گرگ خرس. حیواناتی که به صورت زخمی در استان تهران و یا حتی بعضی استان‌های دیگر پیدا می‌شود و در محیط زیست آن استان نمی‌توانند از آن‌ها نگهداری کنند به مرکز ما می‌آورند این می‌تواند حتی شامل حیواناتی باشد که از قاچاقچی می‌گیرند.

تفاوت کلینیک حیات وحش با باغ وحش چیست و باغ وحش از نظر شما چه جائیست ؟
باغ وحش از نظر من جایی‌ست برای نگهداری حیواناتی که قابلیت زندگی در طبیعت را از دست داده‌اند. باغ وحش باید برای افزایش تولید علم و عرصه‌های فرهنگی و آموزش مردم به کار گرفته شود. متاسفانه در کشور ما باغ وحش‌ها این خصوصیت را ندارند که به نظرم به دلیل ضعف نظارتی است. بنابراین باغ وحش‌ها باید به استانداردی برسند که حیوانات موجود در آن جا آرامش داشته باشند. بسیاری بر این باور هستند که هیچ حیوانی نباید در باغ وحش‌ها در بند باشد اینجا حیواناتی هستند که نمی‌توانند به طبیعت برگردند بنابراین باید جایی برای نگهداری از آن‌ها و ادامه حیات آن‌ها وجود داشته باشد.

چالش‌های شما چیست؟

مانند تمامی عرصه‌ها، کمبود امکانات یکی از اصلی‌ترین چالش‌های ماست، کمبود امکانات به کمبود اعتبارات سازمان ذی‌ربط باز می‌گردد. اگر مسئولین نگاه ویژه‌تری به حیات وحش داشتند این موضوع حل می‌شد. مرکز بازپروری جایی است که حتماً باید در کشور وجود داشته باشد. از ضروریات حیات وحش است. در حال حاضر ما فقط همین یک مرکز را در کشور داریم ولی حالت ایده‌آل این بود که در هر استان چندین مرکز بازپروری وجود داشته باشد زیرا تعداد زیادی حیوان از قاچاقچی‌ها گرفته می‌شود و یا به دلایل مختلف از قبیل مسمومیت یا شکار و غیره مورد تهاجم توسط انسان قرار می‌گیرد. بنابراین لزوم وجود چنین مراکزی در کشور بسیار زیاد احساس می‌شود. در حقیقت باید وضعیت طوری باشد که استان‌ها حیوانات خود را برای ما ارسال نکنند بلکه هر کدام از استان‌ها مراکزی داشته باشند که بتوانند از گونه‌های خود نگهداری کنند و لزومی به تحمیل رنج سفر بر حیوان بیمار یا زخمی در این مسافت‌های طولانی نباشد به نظر من اجرای این پروژه تنها یک اراده قوی می‌طلبد. 

تاکنون چه گونه‌هایی را بازپروری کرده‌اید؟
انواع گونه‌های جانوری به اینجا آمده حتی یوزپلنگ داشتیم. گربه‌ی جنگلی، پلنگ و یوزپلنگ‌هایی که به تازگی به سمنان منتقل شده‌اند توسط ما بازپروری شدند. گونه‌های بی‌شمار پرنده، تعداد زیادی خرس قهوه‌ای، انواع خزندگان و گونه‌های  در خطر انقراض، گرگ و روباه و شغال. راستش را بخواهید تعداد و انواع حیواناتی که ما نگهداری و درمان کرده‌ایم از شمار و حافظه‌ی من خارج است. 

آیا مردم می‌توانند نقشی در نگهداری از حیوانات مصدوم ایفا کنند؟
بهترین کار این است که مردم موارد تخلف را به سازمان محیط زیست گزارش کنند و یا حیوانی که پیدا می‌شود را به مرکز ما تحویل دهند. بسیاری از افراد هستند که حیوان را به ما تحویل می‌دهند و می‌گویند که این حیوان دست فرد معتاد یا دست سرپرست بد بوده و ما از روی دلسوزی آن را خریدیم. درست است که این‌ها از روی دلسوزی این کار را کرده‌اند اما باید این مطلب را به سازمان محیط زیست گزارش می‌دادند چرا که اگر چه آن‌ها با این خریداری احساس خوبی پیدا می‌کنند اما مسئله عرضه و تقاضا به وجود می‌آید و آن شخص خلافکار متوجه می‌شود که می‌تواند با احساسات مردم بازی کند و از این طریق برای خود درآمدزایی داشته باشد بهتر است که حیوان دست آن شخص تلف بشود تا این که خریداری شود و به این شکل خرید و فروش حیوانات ترویج پیدا کند. در خصوص مراقبت هم از نظر تخصصی و اصولی نمی‌توانیم این حیوانات را به اشخاص بسپاریم اگر اشخاص بخواهند از حیوانات مراقبت کنند این جذابیت برای بقیه هم به وجود می‌آید و افراد دیگری پیدا می شوند که مایلند در خانه حیوانات سالم را زنده‌گیری و نگهداری کنند و این همان ترویج قاچاق است. همه باید بدانند که هیچ کس نباید به صورت شخصی حیوانات را نگهداری کند. این چیزی است که ما امروزه خیلی با آن روبرو هستیم و متاسفانه درآمدزایی بالایی دارد و به این وسیله هم در کشور ما و هم در کشورهای دیگر آسیب‌های جبران ناپذیری به حیات وحش و طبیعت می‌زنند. هر کسی باید از خودش شروع کند.

شایعاتی در خصوص تعطیلی قریب الوقوع این مرکز شنیده می‌شود شما در این خصوص اطلاعی دارید؟
ما هم این مسئله را شنیدیم ولی گمان نمی‌کنم که این جا تعطیل شود بلکه شاید کمی مختصرتر و جمع و جورتر شود که این تشخیص ما نیست و تشخیص مسئولین است. ممکن است تعداد گونه‌ها را کم کنند و البته این قسمت چیزی است که همیشه مدنظر ما بوده. چرا که این مرکز بازپروری است و حیوانات نباید زیاد و طولانی مدت در این جا بمانند. اما حقیقت این است که برای این مسئله باید از سال‌ها قبل یک فکر اساسی می‌شد. صرف اینکه ما بگوییم حیوانات نباید طولانی مدت اینجا بمانند حرف درستی نیست. خوب کجا بروند؟ آیا مرکزی هست که ما بتوانیم آن‌ها را به آنجا منتقل کنیم؟ باغ وحش استانداردی وجود دارد؟ ما چند باغ وحش استاندارد در کشور داریم؟ به واقع من جای مناسبی در کشور نمی بینم.
ما در ماه حدوداً حول و حوش ۱۲۰- ۱۳۰ حیوان از دست مردم تحویل می‌گیریم که ممکن است خود مردم این‌ها را برای ما بیاورند یا  محیط‌بانان یگان حفاظت از متخلفین بگیرند یا به صورت آسیب دیده پیدا کنند. سامان دیدن این‌ها یک پروسه زمان‌بر است. پس این چنین مراکزی باید باشد و صرف اینکه به خاطر نداشتن اعتبارات و لزوم کم کردن هزینه بخواهند چنین مراکزی تعدیل یا تعطیل شود واقعاً توجیه پذیر و قابل قبول نیست. این چنین مراکزی برای حیات وحش لازم است. چه ما باشیم و چه افراد دیگری برای مدیریت روی کار بیایند. چگونه است که ما حتی یک مرکز را نمی‌توانیم اداره کنیم و بعد آرزوی تکثیر این مراکز و داشتن این مرکز در تمام استان‌ها را در سر می‌پرورانیم؟ دیدگاه ها باید عوض شود افراد باید بررسی کامل کنند تصمیم‌گیری برای حیات وحش یک فرایند یک شبه نیست. اساتید واقعاً بزرگی در کشور در این حوزه و در سازمان محیط زیست هستند که باید از آن‌ها کمک گرفت و یک راه چاره‌ای برای این قضیه یافت و حیات وحش را به خاطر مسائل سلیقه‌ای مورد آسیب قرار نداد و به دست قضا و قدر نسپرد.

چرا همکاری شما با دکتر معماریان قطع شد؟
آقای دکتر معماریان از دوستان و عزیزان ما هستند که از نظر تخصص می‌توانم بگویم واقعاً در کشور منحصر بفرد هستند ولی متاسفانه مورد بی‌مهری واقع شدند. این مسئله دیگر دست من نیست مرجع بالاتر از ما شاید دوست نداشته باشد ایشان کار کنند ولی ایشان هر کجا باشند ما حتماً با ایشان هماهنگ هستیم و هر مشکلی برای حیوانات پیش بیاید ایشان اصلاً کوتاهی نمی‌کند و ما همواره از راهنمایی‌های ایشان استفاده می‌کنیم و همواره در خدمت حیات وحش کشور هستند و امیدوارم روزی برسد که بتوانند به خانه خود که اینجا و محیط زیست کشور است برگردند و بتوانند با حیات وحش کشورشان کار کنند. این آرزوی قلبی من است و همیشه برای این مسئله دعا می‌کنم چرا که در این مسئله حیات وحش کشور دارد ضربه می‌خورد. امثال دکتر معماریان در کشور خیلی کم داریم ولی متاسفانه همانطور که گفتم از دست من به شخصه کاری ساخته نیست ایشان از دوستان من هستند و امیدوارم هر جا هستند موفق باشند.

صحبت شما با مردم چیست؟
حیات وحش ما احتیاج دارد که همه به آن کمک کنند و فقط مسئولیتش با سازمان محیط زیست نیست. درست است که مجری و ناظر این قضیه سازمان محیط زیست است اما همه مردم باید به این اجماع برسند که باید برای حفظ حیات وحش و محیط زیست و عدم نابودی آن کمک کنند در حال حاضر هر کسی می‌خواهد این مسئله را به گردن دیگری بیاندازد. گاهی شنیده می‌شود که مسئول این امر، مردم نیستند. مسئول سازمان محیط زیست است که محیط بان دارد و برای این مسئله بودجه دریافت می‌کنند ولی تعداد محیط بان‌ها در سطح کشور بسیار کم است و بودجه سازمان محیط زیست بسیار ناچیز. بنابراین بهتر است مردم خودشان از خودشان شروع کنند و بدانند که وقتی به طبیعت می‌روند با طبیعت و حیوانات حیات وحش چه برخوردی داشته باشند و لزوم وجود حیات وحش و محیط زیست در کشور چیست. این میراثی است که ما باید برای فرزندان خود بگذاریم. امیدوارم بعدها این طور نباشد که نسل آینده از ما انتقاد کنند که این گونه‌ها در کشور وجود داشت ولی شما پدران ما، از آن مراقبت نکردید و این عرصه‌ها از بین رفت. شاید امروز ما این مسائل را برای خود توجیه کنیم ولی در آینده همه از ما انتقاد خواهند کرد و خواهند گفت شما مسئول هستید، می‌توانستید و انجام ندادید.

به عنوان نکته پایانی چه حرفی دارید؟
در انتها آرزوی من این است که حیات وحش کشور روزهای خوبی را به خود ببیند و بتوانیم در تمام استان‌های کشور چنین مراکزی را به صورت تخصصی داشته باشیم. الان در بسیاری از کشورهای پیشرفته مراکز تخصصی فقط برای یک گونه خاص وجود دارد. یکی از آرزوهای من این است که این اتفاق در کشور خودمان هم بیفتد مراکز مختلفی برای این کار به وجود بیاید و بتوانیم خیلی تخصصی تر این کار را انجام دهیم. وجود کلینیک‌های حیات وحش صد درصد برای هر جامعه‌ای لازم است اگر حیوانی مصدوم یا مشکل دار پیدا شد چه کاری با آن می‌توانیم بکنیم؟ حیوانات ثروت ایران و از منابع طبیعی ایران و از توان و محبت ما مردم ایران سهم دارند.

لینک مطلب: http://ramzgoshanews.ir/News/item/1431