عدالت آموزشی یک مفهوم ذهنی است و بر اساس دیدگاه و ارزشهای هر فردی میتوان آن را به گونههای متفاوتی تفسیر کرد، در واقع دوران تحصیل از ابتدایی تا فارغالتحصیلی دانشگاه مهمترین برهه در زندگی هر فردی محسوب میشود که پایه و اساس بسیاری در مراحل مختلف زندگی از جمله فکری، اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی را شکل میدهد.
یادداشت- رمزگشانیوز؛ در این مطلب به قلم محبوبه بیدکی میخوانید: بیتردید آموزش باید به سمت یک توسعه همه جانبه در ابعاد گوناگون معنویت، عدالت، رفاه و برنامههای فرهنگی و تربیتی هدایت شود.
کشور ما از زمان انقلاب اسلامی پیشرفت قابل توجهی در آموزش داشته و با نهادینه کردن نهضت سوادآموزی آموزش رایگان را در تمام مناطق کشور به خصوص مناطق دورافتاده و محروم ارائه کرده و نرخ باسوادی را بهبود بخشیده است، همچنین بر افزایش دسترسی به آموزش در تمام سطوح تمرکز کرده است.
با این وجود و با تمام این پیشرفتها، همچنان شاهد نابرابریهای آموزشی در کشور، بهویژه در مناطق محروم هستیم. بدیهی است که تحقق عدالت آموزشی یکی از اهداف اجتماعی مهم در تمام جوامع است و توجه به مؤلفههای عدالت آموزشی در همه شرایط و موقعیتها ضروری به نظر میرسد که لازمه آن تلاش مضاعف برای تحقق هرچه بهتر این امراست. در این میان نهادها، سازمانها، متولیان و دولت بیشترین وظیفه را در این زمینه برعهده دارند.
شایان ذکر است، برقراری عدالت آموزشی در ایران و مناطق محروم مرتبط با توزیع برابر منابع آموزشی از جمله امکانات، معلمان واجد شرایط، کتابهای درسی و فناوری به طور عادلانه در سراسر کشور میباشد، چرا که در حال حاضر، تفاوتهای فاحشی میان مناطق شهری و روستایی وجود دارد و امکانات آموزشی بهتر در مناطق شهری متمرکز شده است.
از سویی دیگر پرداختن به عوامل اجتماعی، اقتصادی نقش بسزایی در نابرابریهای آموزشی دارند و باید برنامههای مدون برای رسیدگی به فقر، بیکاری و نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی، کاهش موانعی که کودکان را از دسترسی به آموزش با کیفیت باز میدارد، اجرایی شود.
در واقع آموزش با کیفیت و حمایت معلمان مجرب برای یک سیستم آموزشی قوی از اهم واجبات است و آموزشهای لازم و بیشتر باید برای معلمان مناطق محروم، با تمرکز بر توسعه حرفهای آنها در نظر گرفته شود.
برنامه درسی و اصلاحات محتوای آموزشی برای پاسخگویی به نیازها و واقعیتهای مناطق محروم ضروری به نظر میرسد چرا که باید این مطالب آموزشی با ترکیب تنوع فرهنگی و دانش محلی آنان، بازنگری و مطابقت داده شود. این تغییرات و اصلاحات میتواند به دانش آموزان کمک کند تا انگیزهای برای ارتباط بهتر با آموزش داشته باشند و منجر به بهبودی نتایج و یادگیری در آنان میشود.
از سویی دیگر سرمایه گذاری برای بهبود زیرساختها در مناطق محروم از جمله ساخت و ساز مدارس، دسترسی به امکاناتی از جمله آب، برق و امکانات بهداشتی منجر به ایجاد یک محیط یادگیری مساعد برای دانش آموزان میشود.
بیتردید مسئولان و متولیان آموزش و پرورش باید برای افزایش دسترسی دانش آموزان به آموزش عالی که از زمینههای آموزشی محروم هستند تلاش مضاعفی داشته باشند.
کمکهای مالی و برنامههای مدون و قوانین متقن میتوانند برای حمایت از افراد با استعدادی که ممکن است به دلیل محدودیتهای مالی قادر به ادامه تحصیل نباشند، در این زمینه کمک موثری جهت ارتقاء سطح آموزش در مناطق دورافتاده است. و در نهایت همکاری میان مسئولان آموزش و پرورش، نهادهای ذیربط و دولت برای برقراری عدالت آموزشی ضروری به نظر میرسد تا با مشارکت یکدیگر در فرآیند تصمیمگیری و تشویق مشارکت والدین به یک رویکرد جامع و پایدار برای آموزش دست پیدا کنند.
قطعا توجه به این نکته حائز اهمیت است که؛ اگرچه تمام این راهکارها میتوانند به برقراری عدالت آموزشی در کشور کمک کنند، اما اجرایی و عملیاتی شدن این موارد همت جهادی و مضاعف مسئولان امر را میطلبد چرا که ایران مهد استعدادهای نهفته و بکری است که باید کشف شوند و از آنان در توسعه و آبادانی کشور استفاده کنند.
mojgan.bidaki88gmail.com