چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳

سلام بر صحیفه جود

برای هروله از «مروه» دلت تا «صفای» کاظمین، راهی نیست. در این حج ولایت و عشق همیشه در «سعی» باش؛ که بی «سعی» نمی توان به «صفای» جمال معصوم علیهم السلام رسید.

به گزارش رمزگشانیوز؛  چه اضطرابی دامن زمین را فرا می‌گیرد، آن گاه که دلش مزار امامی می‌شود. گویی در آن هنگام، دست و پایش می‌لرزد! زمین از اینکه باید گوهری را در میان بگیرد، بسیار ناخشنود است. اکنون زمین چه شرمسار است که تنها بیست و پنج بهار، او را مهمان خوانش دیده بود؛ او که جواد بود و جود، قطره‌ای از پیشانی بلندش؛ تقی بود و پرهیزکاری، سطری از صحیفه وجودش.

او که در همان خردسالی امام شد و در نوجوانی، رهگشای گره‌های فکری. که بی درنگ، دشوارترین پرسش را پاسخ می گفت و خبر از اتصال خویش به دریای علم الهی می‌داد.

تنها «بیست و پنج» سال بود که نسیم «هل اتی» می‌وزید و نهرهایی که از سرچشمه «طه» سیراب می‌شود، جاری بود. و چه زود، این نسیم از وزیدن افتاد و این عطر دل نواز، دامن برچید! اما، نه... چشم دلت را باز کن و ببین! هنوز آن نسیم در حال وزیدن است و این شمیم روح بخش به مشام می‌رسد.

سلام بر تو ای جوادالائمه علیه السلام و بر آن بارگاه خدایی ات که تا دامنه قیامت، چشم نواز همه از ره رسیدگانِ خسته خواهد بود!

انتهای پیام/
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
نظرات شما
0 نظر
ارسال نظرات